چهارم دلو ۱۳۶۷؛ پژواک خونین تاریخ افغانستان

نویسنده: برسام آریایی

چهارم دلو ۱۳۶۷، روزی است که در حافظه تاریخی افغانستان به‌عنوان یکی از خونین‌ترین و دردناک‌ترین وقایع ثبت شده است. این روز با تراژدی‌ای همراه بود که هرگز از خاطره جمعی مردم این سرزمین پاک نخواهد شد. نیروهای ارتش سرخ شوروی با همکاری حکومت وقت افغانستان، حمله‌ای گسترده و بی‌رحمانه را بر شهرستان سالنگ در استان پروان انجام دادند. این حمله، که در پی تلاش‌های بی‌وقفه مردم سالنگ برای مقاومت در برابر اشغالگران صورت گرفت، منجر به قتل‌عام حدود ۱۲۰۰ تن از ساکنان بی‌گناه این منطقه شد. هر چند این جنایت، مانند بسیاری از وقایع تلخ دیگر، به دست فراموشی سپرده شده است، اما زخمی عمیق بر پیکر تاریخ افغانستان بر جای گذاشته که همچنان التیام نیافته است.

سالنگ، با دره‌ها و مناظر طبیعی زیبایش، همیشه یکی از مناطق استراتژیک و مهم افغانستان بوده است. این منطقه به‌دلیل موقعیت جغرافیایی و کوهستانی خود، در طول تاریخ نقش مهمی در تحولات کشور ایفا کرده است. از آنجا که سالنگ یکی از شاهراه‌های مهم ارتباطی بین شمال و جنوب افغانستان است، اهمیت استراتژیک آن برای رژیم‌های مختلف و حتی قدرت‌های خارجی مشهود بوده است. در زمان تجاوز ارتش سرخ شوروی، سالنگ به‌عنوان یکی از مراکز اصلی مقاومت مجاهدین محسوب می‌شد و مردمان دلیر آن، با وجود امکانات محدود، در برابر تجاوزگران ایستادگی می‌کردند. مقاومت مردم سالنگ نه‌تنها به‌عنوان نمادی از شجاعت، بلکه به‌عنوان نمونه‌ای از همبستگی و اتحاد در برابر تجاوز و ظلم شناخته می‌شود.

حمله چهارم دلو، در ساعات اولیه صبح و در هوایی سرد و برفی آغاز شد. نیروهای شوروی با استفاده از انواع سلاح‌های سبک و سنگین، از جمله تانک‌ها، توپخانه و بمب‌افکن‌ها، به‌طور هماهنگ و برنامه‌ریزی‌شده به سالنگ یورش بردند. این حمله بی‌رحمانه، خانه‌ها، مساجد و مراکز تجمع مردم را هدف قرار داد و بسیاری از ساکنان در خواب یا در حال ادای نماز صبح، بی‌دفاع به شهادت رسیدند. شدت حمله به حدی بود که در مدت کوتاهی تمامی منطقه به تلی از خاکستر و ویرانه تبدیل شد. ساکنان، که تنها به زندگی روزمره و حفظ حریم خانه‌های خود می‌اندیشیدند، به ناگاه با موجی از خشونت بی‌سابقه روبه‌رو شدند که نه‌تنها جسم بلکه روح آنان را نیز درهم شکست.

شاهدان عینی این فاجعه روایت می‌کنند که نیروهای شوروی حتی پس از کشتار اولیه، با پرتاب بمب‌های دستی بر پیکرهای بی‌جان قربانیان، بر وحشت و بی‌رحمی خود افزودند. بسیاری از خانواده‌ها تمامی اعضای خود را در این حمله از دست دادند و اجساد قربانیان به‌صورت دسته‌جمعی به خاک سپرده شدند. این جنایت هولناک، زخمی عمیق بر پیکر مردم سالنگ و افغانستان بر جای گذاشت که تا به امروز التیام نیافته است. خاطرات تلخ این جنایت، همچنان در دل‌ها و ذهن‌های بازماندگان زنده است و هر سال با فرارسیدن چهارم دلو، غم و اندوه آنان دوباره تازه می‌شود.

با گذشت سال‌ها از این فاجعه، هنوز هیچ‌یک از حکومت‌های پسین افغانستان اقدامی جدی برای بررسی و پیگیری این جنایت انجام نداده‌اند. خانواده‌های قربانیان همچنان در انتظار عدالت و شناسایی عاملان این قتل‌عام هستند. این بی‌توجهی به حقوق قربانیان و عدم پیگیری قضایی، نشان‌دهنده ضعف نظام‌های سیاسی در تأمین عدالت و حقوق شهروندان است. عدم پیگیری جدی و سکوت حکومت‌های پسین، به نوعی تأیید ضمنی این جنایت هولناک و بی‌عدالتی در برابر قربانیان و بازماندگان آنان محسوب می‌شود. هر روزی که می‌گذرد، بر عمق این بی‌عدالتی افزوده می‌شود و زخم‌های بازماندگان را تازه‌تر می‌کند.

این رویداد تلخ، یادآور این حقیقت است که نظام‌های وابسته به قدرت‌های خارجی، هرچند ممکن است در کوتاه‌مدت به اهداف خود دست یابند، اما در بلندمدت محکوم به شکست هستند. تاریخ افغانستان نشان داده است که مردم این سرزمین، با وجود تحمل سختی‌ها و مصائب فراوان، همواره در برابر تجاوزگران ایستادگی کرده و برای آزادی و استقلال خود مبارزه کرده‌اند. این واقعیت، درس بزرگی برای هر نسلی است که بخواهد آینده‌ای آزاد و مستقل برای کشورش رقم بزند. مردم افغانستان، با تکیه بر اراده و همبستگی، نشان داده‌اند که هیچ نیروی خارجی قادر به شکست روحیه مقاومت آنان نیست.

امروز، با گذشت بیش از سه دهه از آن فاجعه، ضرورت دارد که نسل جوان افغانستان با مطالعه و آگاهی از تاریخ کشور، از تکرار چنین وقایعی جلوگیری کنند. یادآوری این حوادث، می‌تواند به تقویت حس همبستگی ملی و افزایش آگاهی جمعی کمک کند. همچنین، مرور و بازخوانی این رویداد و رویدادهای مشابه به این، می‌تواند مرهمی بر زخم‌های بازماندگان باشد و به آنان نشان دهد که فداکاری‌های‌شان هرگز فراموش نخواهد شد. این یادآوری‌ها نه‌تنها برای بازماندگان، بلکه برای همه مردم افغانستان حیاتی است، چرا که حافظه جمعی ملت‌ها، سپری است در برابر تکرار جنایات و بی‌عدالتی‌ها.

چهارم دلو ۱۳۶۷، نه‌تنها یک روز سیاه در تاریخ افغانستان، بلکه نمادی از مقاومت و ایستادگی مردمی است که با وجود تمام سختی‌ها، هرگز تسلیم نشدند. این روز، یادآور این حقیقت است که هیچ قدرتی، هرچند بزرگ و مجهز، نمی‌تواند اراده یک ملت متحد و مصمم را در هم بشکند. امید است که با یادآوری و بررسی این وقایع، راه برای آینده‌ای روشن‌تر و عاری از خشونت و بی‌عدالتی هموار شود. آینده‌ای که در آن، هر فردی، بدون ترس از خشونت و ستم، بتواند در کشور آزاد و عادلانه زندگی کند.

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه خبر:

https://paigah-news.com/?p=14982

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

آخرین اخبار