رسانههای غربی نسبت به تحولات خاورمیانه به دلایل ذیل واقعیتها را پنهان میکنند و به عمد، بسیاری از کارشناسان حوزهی زبانی ما را که جز رسانههای غربی دسترسی دیگری به اطلاعات ندارند و از جریان واقعیتها دور افتاده اند، گرفتار تحلیلهای انتزاعی نموده است.
یک، پیشرفت جنگ روسیه و اکراین، بی آبرویی آمریکا در قضیه سپردن قدرت به طالبان در افغانستان و محدود شدن دسترسی آمریکا به منابع طبیعی نیجر، مالی و بورکینافاسو در آفریقا باعث گردیده که غربیها اعتراف به گرفتاری اسرائیل در جنگ علیه حماس را نتوانند تحمل کنند و بدین ملحوظ فکر میکنند که دیگر به صلاح نیست تا گرفتاری رژیم صهیونیستی در جنگ فرسایشی با حماس برجسته شود.
دو، ایران حلقه محاصرهی اسرائیل را از ده سال بدین سو داشت هر روز تنگ تر مینمود که در نهایت به حمله اکتوبر حماس منجر گردید و حالا اسرائیل مانده و دو حلقه آتش اطراف آن. باخت اخرین سنگر و مهمترین شریک استراتیژی غرب در منطقه، نه تنها که قابل تحمل برای غربیها نیست بلکه اعتراف به آن نیز به صلاح نمیباشد لهذا باید هرچه بیشتر به تبلیغات دروغین و گمراه سازی کارشناسان منطقه رو آورند.
سه، اسرائیل گرفتار یک جنگ فرسایشی شده است و در حقیقت به دامی که ایران برایش پهن نموده بود، گرفتار گردید و تازه آغاز کار است وبه زودی این گرفتاری پایان نمیپذیرد. رد پیشنهاد اسرائیل توسط حماس نشان داد که ایران و گروههای مقاومت منطقه نمیخواهند گرفتاری اسرائیل به این زودی پایان یابد و اسرائیل از این تله بیرون گردد.
چهار، جنگ اسرائیل و حماس اگر یک سال تا هجده ماه دیگر ادامه یابد تمام ذخایر تسلیحاتی اسرائیل ته میکشد و این جنگ همین حالا روزانه تا صد میلیون دالر هزینه برمیدارد و تا سه چهار ماه دیگر باید به کمک گرفتن از آمریکا علاوه بر آنچه تا الحال داده میشده، رو آورد که این دیگر پایان کار خواهد بود و خوان پرنعمت آمریکا به مفهوم تنفس مصنوعی عمل خواهد کرد.
پنج، به زودی جنگ، به بلندیهای جولان کشیده خواهد شد. اسرائیل در برابر پیشنهاد روز اول ایران قرار دارد یا اینکه بدون دست آورد از غزه بیرون گردد و به شکست خویش اعتراف نماید و یا اینکه بپذیرد که نیمه جان به سراغ ادامه جنگ در بلندیهای جولان نیز میرود. برای اسرائیل یک دوراهی باخت – باخت پیش آمده است.
شش، گنبد آهنین خوب کار نکرد در برابر چند موشک قدیمی عماد که شش ماه بعد از فعالیت باز می ماند، شکاف برداشت. گرچه رسانههای غربی، مخالفان دنیا بی خبر حکومت ایران و چند کشور عربی هیجان زده بود که بخشی از این موشکها دفع گردیده ولی دستگاههای اصلی نظامی اسرائیل بسیار نگران گردیدند از اینکه میدانستند که موشکهای عماد قدیمی ترین نسل موشکهای تولیدی ایران است که حالا به سراغ اسرائیل آمده اند.
هفت، مصرف حمله به اسرائیل را ایران قبلا از کشتی اسرائیلی بدست آورده است و مصارف جنگ خود علیه اسرائیل را حوثیها نیز از کشتیهای غربی بدست می آورند که جریانهای منطقهی ضد اسرائیل به نوعی خود کفا شده اند ولی مصرف دفاع گنبد آهنین اسرائیل سرسام آور بود آنگونه که گفته میشود اگر تمام رهگیری توسط اسرائیل انجام شده بود، در سه ساعت دفاع و دفع موشک، چهارصد میلیون دالر هزینه برداشته بود.
هشت، خم شدن کمر اسرائیل برای دیگر کشورها نیز جذاب تمام شده و حماس در صدد انتقال پایگاه خود از قطر به ترکیه است و با نمایندگی هایی در عمان، قطر الجزائر نشان میدهد که فرسایشی شدن جنگ غالباً کشورهای مسلمان را دلگرم نموده و هم چنان شکست اسرائیل به نوعی به ” کشتن عقرب ” میماند به این مفهوم که شراکت در کشتن آن اگر ضرورت نباشد ثوابی خواهد داشت.
نه، اسرائیل به ایران حمله تلافی جویانه نکرد و پرواز چند کواد کوپتر قبل از این که حمله باشد، مسخره بازی بود واسرائیل نمیتواند بعد از تثبیت بازدارندگی ایران اساسا حمله کند و قبلا نیز گفته ایم که این حمله صورت نخواهد گرفت چون اسرائیل آنقدر قوی نیست که به ایران حمله کند و یک زد و خورد دیگر را آغاز نماید. رسانهها وظیفه دارند که حتی اگر نعش اسرائیل هم در خاورمیانه حاضرباشد، برای رد گم کردن نگاه جهانیان، آسمان را به ریسمان ببافند و اسرائیل، اسرائیل بگویند.
ده، تبلیغات رسانههای غربی تا آنجا در بازسازی وجههی اسرائیل مبالغه میکنند که خود اسرائیل نیز نمیتواند باور نماید. دیروز یکی از وزرای اسرائیلی اعتراف کرد که اصلا اسرائیل نتوانسته از بیرون به ایران حمله نماید ولی رسانهها میگویند که نخیر، اسرائیل حمله کرده است و بسیار بزرگ هم حمله نموده ولی غیر از ما، ایران و اسرائیل خبرندارد. فکر کنم که در نهایت، اسرائیل شکسته خواهد شد ولی تا چند وقت دیگر نیز شاهد تحلیل های سی ان ان در غرب و گفتگوی تکراری امثال هوشنگ حسن یاری در انترنشنلها برای حوزهی ما خواهیم بود.