سخنان منتسب به هیبتالله آخوندزاده، رهبر گروه طالبان، در مورد بسته شدن مکاتب و تقلیل ارزش آموزش به «علم شکم» نشاندهنده یک رویکرد بنیادگرایانه و واپسگرایانه است که نه تنها آینده افغانستان، بلکه هویت انسانی و تمدنی این کشور را هدف قرار داده است. این سخنان، علاوه بر بیاحترامی به نیازهای اساسی و حقوق بشری مردم افغانستان، بر نادانی آشکار گروه طالبان در درک اهمیت علم و آموزش عصری تأکید دارد.
درک گروه طالبان از مفهوم علم و آموزش بهطور سیستماتیک با ایدئولوژی آنها هماهنگ است. آنها از ابتدا با مفاهیمی چون «برابری جنسیتی، پیشرفت علمی و آموزش عمومی» سر ستیز داشتهاند. تصمیمهای این گروه از زمان نخستین دوره حکومتشان در دهه ۹۰ میلادی تا امروز، نه تنها مبتنی بر منطق نبوده، بلکه همواره اهدافی تخریبی و انحصارگرایانه را دنبال کرده است. برای گروه طالبان، مدرسه جایی است که ایدئولوژی خاص آنها تقویت شود، نه محلی برای آموزش دانشهایی که بتواند مردم را توانمند سازد یا استقلال فکری را ترویج دهد.
سخنانی که مکتب را باعث تغییر دیدگاه و خراب شدن اخلاق مردم معرفی میکند، به روشنی گویای وحشت گروه طالبان از آگاهی و تغییر اجتماعی است. این گروه آگاه است که جامعه آگاه و تحصیلکرده هرگز استبداد آنها را نخواهد پذیرفت. مقایسه تحقیرآمیز میان رهبران سیاسی چون پرویز مشرف و حامد کرزی با نتایج مدرسه و در مقابل، معرفی خود و گروه طالبان بهعنوان محصول مدرسههای مذهبی، در حقیقت تلاشی است برای مشروعیتبخشی به جهالت و خشونتی که طالبان نماینده آن است. این مقایسه تحقیرکننده، نه تنها به رهبران گذشته، بلکه به تمام مردم افغانستان توهین میکند که برای پیشرفت و توسعه کشورشان از طریق آموزش و تحصیلات تلاش کردهاند.
تاریخ گروه طالبان مملو از محدودیتهایی بوده که هدفی جز کنترل و سرکوب مردم نداشته است. از منع تحصیل دختران گرفته تا تخریب مکاتب و دانشگاهها، از جلوگیری از حضور زنان در اجتماع گرفته تا تخریب بناهای تاریخی، طالبان همواره بهدنبال ایجاد جامعهای منزوی و وابسته به ایدئولوژی افراطی خود بودهاند. با این حال، تلاش برای بستن مکاتب بهصورت کلی و جایگزین کردن آنها با مدارس دینی، نشاندهنده اوج انزوای فکری و بیکفایتی آنها در مدیریت یک جامعه پیچیده است.
این اقدامات تنها به زیان افغانستان نیست، بلکه به تهدیدی برای منطقه و جهان تبدیل میشود. جامعهای که از علم و دانش محروم شود، بهسادگی به ابزار دست گروههای افراطی تبدیل خواهد شد. این سیاستها به نسل آینده افغانستان آسیبهای جبرانناپذیری وارد میکند. در جهانی که هر روز بیشتر به سوی علم و فناوری پیش میرود، طالبان با اصرار بر جهل و محدودیت، افغانستان را به سمت تاریکی و عقبماندگی سوق میدهند.
با این سخنان، هبتالله آخوندزاده و گروه طالبان بار دیگر ثابت کردند که نه تنها نماینده هیچگونه مشروعیت دینی یا اجتماعی نیستند، بلکه دشمن اصلی رفاه، توسعه و انسانیت در افغانستان هستند. مقاومت در برابر چنین دیدگاههای ضدبشری و ایستادگی در برابر استبداد طالبانی، نه تنها وظیفه مردم افغانستان، بلکه مسئولیت جامعه جهانی است. بدون مقابله جدی با این تفکر واپسگرایانه، نه تنها افغانستان، بلکه تمام منطقه در برابر موجی از افراطگرایی آسیبپذیر خواهد بود.