متن گفت‌وگوی محترم احمد مسعود، رهبر جبهه مقاومت ملی با ضیاء شهریار خبرنگار بی‌بی‌سی فارسی

ضیاء شهریار: می‌خواهم بحث را با این پرسش آغاز کنم که کنفرانس ویانا چهارمین دورش برگزار شد و سومین سال است که این کنفرانس برگزار می‌شود. در کل هدف این کنفرانس چه است و حالا که چهارمبن دورش برگزار شد دست‌آوردش چه بوده؟

احمد مسعود: هدف از روند ویانا انسجام تمام ظرفیت‌های سیاسی و اجتماعی مردم افغانستان برای پیدا کردن یک راحل بر شرایط اسفناک فعلی  کشورم است و تا امروز موفق شده که قدم به قدم چتر حضور تمام اقشار مختلف جامعه را از سیاسیون گرفته تا غیره ایجاد کند و این روز به روز وسیع‌تر و کلان‌تر شود. این دور ویانا از هر دفعه دیگه بزرگ‌تر وسیع‌تر با اقشار مختلف، گروه‌های مختلف، جبهات مختلف و احزاب مختلف برگزار شد و دست‌آورد همین بود که «یک توافق کلی روی موجود بودن یا  یک نقشه راهی‌ست که چطور بتوانیم آرام آرام از همین پروسه یک راه‌حل جای‌گزین و بدیل را برای شرایط فعلی  ارایه و برای تطبیق و تحقق آن تلاش کنیم».

ضیا شهریار: به نظر شما چرا سازمان ملل تن داده به این که طالب‌ها  در نشست دوحه  شرکت داشته باشند و حتی ظاهراً  به درخواست های‌شان پاسخ مثبت  داده که مخالفین طالبان نباید نباشند و ممکن است که این روند  منجر به رسمیت شناختن طالبان از طرف جامعه جهانی شود و کرسی افغانستان  در سازمان ملل به طالب‌ها  سپرده شود.

احمد مسعود: این را باید از خودشان بپرسید که چرا روی حرف که خودشان چند ماه قبل زدن ایستاد نمی‌شوند. متاسفانه! چنبن  یک عمل‌کرد های توسط سازمان ملل در طول ادوار گذشته و در طول سالیان گذاشته نه تنها در قسمت افغانستان بل‌که در بسی موارد دیگه درگپ‌های کلان جهانی سبب به اعتبار شدن سازمان ملل شده که  شما آن‌را را دیگه شاهد اش هستید. متاسفانه! چنین سیاست‌ها و دوری جستن ازبرنامه‌های که خودشان اعلام می‌کنند به این سرعت و قبول کردن شرایط یک گروهی که چنین  بالای مردم افغانستان یک ظلم و توحش را انجام می‌دهد، یک نوع ناامیدی نسبت به کلیت سازمان ملل چیز بیشتری به‌بار نمی‌آورد

ضیا شهریار: فکر نمی‌کنید که این بیانگر یک نوع ناکامی مخالفین  طالبان باشد و این ناامید شدن و یأس سازمان ملل و جامعه بین المللی به دلیل این‌که بدیل طالب وجود ندارد باشد و دیگه این که بلاخره باید برویم با این گروه یا طالبان حکومتی که فعلا  در افغانستان ساختن و در گزارش آخیر خود دبیر کل سازمان ملل گفت که اتحاد عمومی افغانستان را توانستن حفظ کنند و حاکمیت ملی را اعمال کردن بر سراسر خاک و سرزمین افغانستان. فکر نمی‌کنید که این ناکامی شما به عنوان  رهبر مخالف طالبان و دیگر مخالفین باشد؟

احمد مسعود: در این راستا شما باید این قسم توجه کنید که کدام فرصت در اختیار مخالفین قرار داشت. این ناکامی جامعه جهانی را و عدم مسئولیت پذیر بودن‌شان را در قبال مردم افغانستان نشان می‌دهد. این ناکامی مخالفین نیست، مخالفین در طول این مدد تمام تلاش خود را به‌خاطر دفاع از مردم، بخاطر انسجام و اتفاق انجام دادند و به دست‌آوردهای زیادی هم رسیدند. «شما شاهد مبارزه‌ی بانوان ما هستید که زندان و شکنجه را قبول کردن، اما از ارزش خود و حرف خود نه‌گذشتند. شما مقاومت‌گران را دیدید که شهید دادن، کشته دادن، زخمی دادن و اسیر دادن، اما ازارزش  خود نه‌گذشتند و شما شاهد گردهم آمدن گروه‌های مختلف و انسجام‌شان در چنین  روندهای برای پیدا کردن یک راه‌حل سیاسی شاهد اش هستید. اما باز هم می‌گویم و متاسفانه! از سازمان ملل  شروع تا به یک ترتیب، دیگه بازی‌گران بازهم  افغانستان را از دید بازی‌های ژیوپولیتیکی که خود می‌بینند و این سبب شده که اون‌ها بازنده اصلی در قضیه افغانستان باشند و اون‌ها باشند که فرصت را برای مردم افغانستان محیا نمی‌سازند».

از نگاه به رسمیت شناختن، هر گروهی که مشروعیت داخلی را کسب نکند، مشروعیت  خارجی او معنی ندارد. وقتی که حتی حضور بانوان و جامعه مدنی قابل قبول به گروه طالب‌ها نیست، دیگه مواردش را شما ببینید. از نگاه این‌که اون‌ها امنیت آوردند، ثبات اقتصادی آوردن و از نگاه بعضی موارد و مسایل دیگه که گفته می‌شود. شما تناقض را در همه گزارش‌ها به ویژه گزارش اخیرشان شاهد بودید که گفته شد که ترتیب فعالیت‌ها چی‌گونه بودند.

ضیا شهریار: دقبقا همبن را  می‌خواستم بپرسم که گفت؛ ۲۶ حمله انجام داده جبهه مقاومت ملی  در سه ماه گذشته و واضح هم گفته که این حملات به اون حد نبوده که وضعیت امنیتی افغانستان را مختل کرده باشد و طالبان را به صحبت ادعای شان مبنی به امنیت سرتاسری در افغانستان زیر سوال برده باشد.

احمد مسعود: بدون هر چیز زمان می‌برد. هیچ چیزی در ابتدای امر اتفاق نمی‌افتد، آن‌هم به این سرعت و در چنین شرایط. شما این را حتمن در نظر داشته باشید که افغانستان امروز تبدیل شده بر یک زندانی برمردم. شرایط حقوق بشری در گزارش آقای ریچارد بنت و حقوق بشر سازمان ملل را به یک ترتیبی مرور می‌کنید، اوضاع مشخص است. از نگاه امنیتی شما گزارشی را که پسر بن‌لادن دعوت می‌کند از تمام تروریست‌ها بیایید افغانستان که امروز مدینه فاضله شده و امروز امن و امان است. در عین حال شما شاهد این هستید که طالب غیر خودش هیچ کسی دیگه را قبول ندارد. پس دست‌اورد که دنیا و سازمان ملل در این مدت از طالب‌ها داشته چی بوده؟ این را من به هیچ عنوان شکست مخالفین نمی‌دانم، بل‌که این را شکست جامعه جهانی در راس سازمان ملل می‌دانم.

ضیا شهریار: ولی در کنار این صحبت‌ها، شما در نشست ویانا گفتید که اگر طالبان انتخاب مردم افغانستان باشد، ما به آن انتخاب احترام می‌گذاریم. منظور تان از این مورد چیست؟

احمد مسعود: این مورد و مسئله‌ایست که فکر می کنم یک سال‌ونیم گذشته در یک مساحبه دیگر ما بی بی سی این مسئله را مطرح کردم و این حرفی بود که در اوائل که مقامت شکل گرفت و وقتی که طالبان پنچشیر را محاصره کرده بودند. من در پنچشیر بودم، در مذاکرات تقریبا دو سه هفته‌ی که طول کشید با طالبان، به کرات این را با طالبان گفتم. تقریبا برای این‌که آغازگر جنگ نباشیم، برای این‌که پیش تاریخ و مرد فردا گردن ما به یک ترتیب بند نماند و برای اینکه مسئولیت خود را پیش خدا و مردم خود ادا کرده باشیم، کسی در رؤوس طالب تقریبا نمانده بود که ما برایش به یک  ترتیب پیام خود را نرسانده باشیم و گوش زد  نکرده باشیم که راه‌حل«صلح و گفت‌وگوست و شما دروازی جنگ را بسته کنید و از حمله جلو گیری کنید. هیات‌های از علما رفتند و هیات‌های از سیاسییون رفتند.

ضیا شهریار: یعنی شما این موضوع را بعد از ۳ سال باز هم دوباره تکرار کردید در این نشست که انتخاب مردم افغانستان اگر باشد. چون آن داستان را قبلاً می‌دانید در موردش، می‌خواهم بالای این مورد تمرکز کنم که پیشتر گفتید طالبان یک گروه تروریستی هستند، افغانستان به مامن گروه‌های تروریستی تبدیل شده و این‌ها. اگر مثلا فرض کنیم که حتی اگر انتخاب مردم افغانستان هم باشند چگونه شما ارزش‌های را که برایش باور دارید مثلاً؛ بحث حقوق زن‌ها است. اگر همین انتخاب است، خوب شما به این احترام می‌گذراید؟

احمد مسعود: ببینبد من چرا این تاریخچه را گفتم، برای این‌که حرف‌ما و خواست‌ما از دیروز تا امروز تفاوت نکرده. دی‌روز هم وقتی که ما با طالب‌ها صحبت کزدیم گفتن بیاید سر پنجشیر گپ می‌زنیم، گفتم حرف من پنجشیر نیست. حرف من! فراتر از پنجشیر است، بیاید که سر افغانستان صحبت بکنیم. منشاء مشروعیت شما در افغانستان چیست؟ اگر منشاء مشروعیت یا مرجع مشروعیت شما میل تفنگ است خوب قصه معلوم است که ظلم است. نه از نگاه شرعی برای ما روا است زیر ظلم زندگی بکنیم و نه از نگاه اخلاقی و ارزشی. اما اگر از مرجع مشروعیت شما که انتخاب ملت است، من هیچ حرفی ندارم. شما نیاز نیست که «پیش من بیاید بگوید وزیر شو، وکیل شو یا یک چیز دیگر شو. من به افتخار در کشور خود به عنوان یک معلم زندگی می‌کنم.» حرف امروز ما و حرف تمام مخالفین این نیست که جایگاهی بر احمد و محمود پیدا شود. بل‌که حرف ما این است که جایگاهی برای مردم افغانستان پیدا شود.

ضیا شهریار: این انتخاب در نتیجه چه نوع  پروسه باشد؟

احمد مسعود: انتخابات، باید مردم افغانستان طی یک پروسه دموکراتیک انتخاب بکنند. اگر مردم افغانستان همین فردی به نام شیخ هیبت الله که می‌گوید دخترها و بانوان درس نه‌خوانند انخاب می‌کنند، انتخاب ملت است من چی حق دارم به او اعتراض بکنم.

ضیا شهریار: و شما احترام می کنید این انتخابات را؟ حتی اگر دخترهای افغانستان در نتیجه رای خود مردم افغانستان نتوانند مکتب بروند؟

احمد مسعود: شما می‌دانید که عقلانی نیست مردم بیایند و بگویند «نی من نمی‌خواهم دخترم درس بخواند این امکان ندارد.»

ضیا شهریار: در مورد خود جبهه مقاومت اگر صحبت کنیم؛ به انتخابات و روند دموکراتیک اشاره کردید. منتقدان شما می‌گویند که چقدر خود جبهه مقاومت یک نهاد دموکراتیک است که به اساس اگرچه یک نهاد کوچک هم است، در مقایسه به افغانستان، مثلاً؛ خود شما چگونه انتخاب شدید به عنوان رهبر جبهه مقاومت و دیگر اعضای مقاومت در نتیجه چه پروسه دموکراتیک تعیین شدند. چه مکانیزم‌های دموکراتیک مبنی بر انتخابات را شما دارید؟

احمد مسعود: ببینید من در این‌جا چند مطلب می‌گویم:

۱-الحمدلله ظرفیت و تشکیلات جبهه یک ظرفیت و تشکیلات افغانستان شمول است. من می‌شنوم یک سلسله انتقادات و صحبت‌ها و حرف‌ها. این زمان نه ما و نه جبهه آن‌قدر وقت نداریم که به یک ترتیبی دانه به دانه پاسخ بگوییم. تمرکز کاری، اصول کاری ما و دستور ما به تمام اعضای جبهه این بوده که به جای انتقاد از تاریکی و فحش و ناسزاگویی شما بروید یک شمع روشن کنید، این حرف ما بوده و از روز اول تا امروز تلاش ما همین بوده. این‌که چه انتقادی می‌شود شاید بعضی اش وارد باشد، اما اکثرش وارد نیست. تمرکز تان این نباشد که بروید جواب انتقاد را بدهید، تمرکز تان این باشد که یک کار درست به خاطر مردم انجام بدهید  و یک شمع روشن کنید.

۲- از نگاه خود جبهه مقاومت ملی؛ جبهه مقاومت ملی یک دولت نیست، تلاش ما بر این نیست که ما برویم جایگزینی به یک ترتیبی دولت شویم، بلکه تلاش مان بر این است یک دولت مشروع بر آمده از اراده مردم افغانستان شکل بگیرد. شما این را می‌دانید در بسی کشورهای دموکراتیک وقتی در یک شرایط جنگی قرار می‌گیرند انتخابات و بسی موارد دیگه به تعلیق قرار داده می‌شود تا عبور از آن شرایط بحرانی. این انتظار نباید بر ما باشد که در شرایط فعلی جبهه قسمی عمل بکند و پیش برود که انگار شرایط عادی است، در شرایط فعلی چگونه ما یک روند دموکراتیک را برای انتخاب افراد در ستوه جبهه بیاوریم.

ضیا شهریار: اگر بگوییم که منبع مشروعیت جبهه مقاومت ملی چه است، خوب این سوالی است که در جاهای زیادی با آن مواجه می‌شویم یعنی مشروعیت خود را از کجا می‌گیرد جبهه مقاومت؟

احمد مسعود : جبهه مقاومت ملی دو بُعد مشروعی دارد:

۱-    بُعد مشروعیت  مردم

حمایت مردم چه در داخل و چه در بیرون، شما شاهد او از روز اول تا امروز بوده اید.

۲-    بُعد دوم که مشروعیت میدهد حقانیتِ مبارزه است

ظلم بر بانوان ما، جلوگیری آن‌ها از تحصیل، کشتار و قتل و اختطاف، شکنجه و توهین و تحقیر تمام این موارد هم از نگاه شرعی، هم اخلاقی و هم ارزشی حقانیت می‌دهد برای مبارزه. شما شاهد این هستید که چنان این حقانیت بالاست که اگر فردی در یک گوشه بلند می‌شود در کوهِ یا در سرک به اعتراض می‌براید قهرمان مردم افغانستان می‌شود. این نشان از محبوبیت و حقانیت داعیه و این مبارزه دارد یا مربوط جبهه باشد یا هر گروه دیگر. مبارزه امروز در مقابل تاریکی محبوبیت و مشروعیت از آدرس مردم می‌گیرد و این کامل معلوم شده. اما در عین حال این را می‌گویم؛ ما ضمن اینکه این دیدگاه و این شرایط را توضیح دادیم، در داخل جبهه ما چیزی داریم به نام مجمعِ عمومی، این مجمع عمومی که ما در تلاش این هستیم در شرایط سختی قرار دارم، جنگ های متعدد را گذشتاندیم، شهدای زیادی دادیم و فرصت‌ها و سختی‌های زیادی دیدیم، اما سر آن هم مصمم به این هستیم در این شرایط سخت مجمعِ عمومی جبهه مقاومت ملی که عالی ترین مقام تصمیم گیری است را متشکل از تمام ظرفیت‌های افغانستان که افغانستان شمول باشد ایجاد کنیم .

ضیا شهریار: باز هم در همین راستا انتقاد و سوالی که بوده و وجود دارد این‌که می‌گویند جبهه مقاومت منحصر بر یک خانواده است، منحصر بر یک ولایت است و بارها من از جاهای مختلف شنیده‌ام و میخواستم یک فرصت داشته مستقیم شما برای مخاطبین همین را جواب بدهید که منحصر به خانواده خود شما است، اطرافیان تان، از اعضای خانواده تان است، نهایت اگر بزرگ‌تر نگاه بکنیم از ولایت پنجشیر است و بیشتر اعضای جبهه مقاومت از ولایت پنجشیر هستند ‌و در نهایت هم از یک قوم افغانستان تاجیک و حتی سمت های مهم در جبهه به خانواده و به افرادی که بیشتر از ولایت پنجشیر هستند داده شده. پاسخ شما چه است به این انتقادات؟

احمد مسعود: فقط دو امر:

۱- ببینید خود تشکیلات جبهه مقاومت را که آیا در تشکیلات جبهه مقاومت ملی، این را شما تشکیلات خانواده‌گی می بینید؟ یا این را شما یک تشکیلات یک ولایت می‌بینید؟ اگر تاریخچه مردم «پنجشیر، اندراب، خوست، تخار، پروان، کاپیسا و همه‌ی مردم افغانستان» یک تاریخچه پر افتخار است و من افتخار میکنم برشان و من عاشقانه آن مردم را دوست دارم تا سرحدی که جان باشد فدای ملت و مردم می‌کنیم، مردانه ایستاد شدند، مردانه این سختی ها را قبول کردند، شهید دادند. من با خانواده شهدا که صحبت می‌کنم قسم به خدا که تن‌ام میلرزد از عزت و غرور آنها. من با خانواده‌ی که پنج عضو‌اش شهید شده صحبت کردم؛ یک خانم مانده، مرا می‌گوید؛ بگو فلانی کی نوبت بعدی است که این دفعه من خودم به کوه می‌برآیم.  من افتخار می‌کنم به ملتم ، افتخار میکنم به عزت شان علی الخصوص ملت و مردمِ که در همین شرایط سخت ایستاد شدند و مقاومت کردند، مبارزه کردند . اما این فداکاری ها و اینکه در همان مرحله از پنجشیر و اندراب و خوست مقاومت شروع شد دلیل بر این نمی‌شود که چون از آنجا شروع شد متعلق به آنهاست، نی ! همان جغرافیای که باقی مانده بود مقاومت شروع شد. اما امروز شما تشکیلات جبهه مقاومت را ببینید «ازبیک داریم، هزاره داریم، پشتون داریم، تاجیک داریم، در شورای رهبری از تمام اقوام به یک ترتیب حضور دارند، پشه‌ی داریم، نورستانی داریم و در ستوه کلان رهبری مسول سیاسی ما، مسول نظامی، مسول دفاتر و مسولین کلان هیچ کدام از ولایت پنجشیر نیستند، هیچ کدام از اقارب ما نیستند اما همه‌گی ظرفیت های صادق و ظرفیت های کار کن برای همین هستند تا همین کار را آنجا بدهند.»

بلی من یک چیز می‌پذیرم ما باید به مراتب از این بهتر، افغانستان شمول تر و کلانتر باشیم. اما ما در شرایط سختی قرار داریم با کسانی داریم کار می‌کنیم که در همان شرایط در همان‌جا نزدیک فعالیت می‌کنند و کار میکنند. متوجه باشید که ما در یک شرایط نورمال و عادی نیستیم که بسیار و تمام انتظارات را برآورده کنیم، اما هدف ما همان است، آرمان ما همان است . اما این انتقاد که می‌گویند متعلق به یک خانواده، متعلق به یک قوم یا متعلق به یک ولایت است، برای من سند نشان بدهند. این جزءِ از دسیسه ها و توطیه های است که می‌خواهند آخرین امید های مردم افغانستان را هم به یاس تبدیل بکنند.

ضیا شهریار: ایران جمهوری اسلامی به صورت  سنتی یکی  از حامیات جبه مقاومت، مقاومت گذشته و مقاومت جدید پنداشته می‌شود. اما نشانه های زیاده دیده می‌شود که این رابطه دیگه گرم نیست. ایران به صورت  گسترده با طالب ها  روابط خود را برقرار کرده. سفارت را به حکومت طالب‌ها سپرده و حتی رسانه های ایران اخیراً گزارش دادند که نماینده‌های از شما می‌خواست که در مراسم تشیع آقای ابراهیم رئیسی، رییس جمهور ایران شرکت بکند. ولی مقامات ایران به این مسئله اجازه ندادند. رابطه جبهه مقاومت با ایران چگونه  است؟

احمد مسعود: رابطه جبهه مقاومت با تمام کشورها چه منطقه و چه فرامنطقه استوار بر منافع افغانستان است. منافع جبهه و ارتباط جبهه استوار بر منافع مردم افغانستان و منافع کشور است. من به خود این حق را نمی‌دهم که برخیزم و به یک ترتیب به ایران بگویم که سیاست خارجی تو چگونه  باشد. اون‌ها بهتر می‌دانند که سیاست خارجی‌شان چگونه  باید باشد و چگونه نباید باشد. بله! ما حق اعتراض، حق صحبت و حق به یک ترتیب گفتگو را  داریم که این غلط و این درست است، اما حق انتخاب با خودشان است.

 ضیا شهریار: آیا تاکنون شما اعتراض کردید به روابط رو به گسترش ایران و طالبان؟

احمد مسعود: اعلامیه‌های ما در بسی موارد که این اتفاق‌ها افتاده مثل؛ تسلیم دادن سفارت، ما واضح و آشکار اموقف خود را به یک ترتیب بیان کردیم. هر جایی که یک عمل بر ضد منافع ملی ما، مردم افغانستان باشد ما او را اعلام کردیم و حرف ما را زدیم. اما روابط مردم افغانستان با مردم ایران، با دولت ایران و با کشور ایران یک عمق استراتژیک و یک عمق  تاریخی و ارزشی دارد که این را نمی‌شود نادیده گرفت. یک وقت یکی از مسئولین حکومت ما و شما حرفش اش این بود که باید رابطه ای افغانستان با ایران رابطه دولت دولت باشد. این امکان پذیر نیست با این عقبه ها، با این تاریخچه با این ارزش و بسی به یک ترتیب ارتباطات که این دو کشور و این دو ملت با هم دارند. لحاظا عمق این رابطه ها بسیار عمیق است و چنین یک سیاست های چه تکتیکی و چه سیاست های مقطعی نمی‌تواند که بیانگر سیاست دائمی یک کشور با یک کشور دیگر باشد. در این شرایط بنابر، مجبوریت های که می‌توانند داشته باشند یک دنیای از ترورزم امروز در افغانستان جای گرفته و بسی به یک ترتیب بحران های دیگر که می‌تواند موجود باشد سیاست خود را انتخاب می‌کنند. ولی ما اعتراض در بسا موارد داریم، اما در این حال روابط ما و جمهوری اسلامی مبتنی بر منافع افغانستان است و ما این رابطه را یک رابطه تاریخی و ارزشی و استراتیژیک می‌دانیم. ملت ایران و ملت افغانستان و ایران دو ملت دوست و برادر بودند، هستند و خواهد بودند.

ضیا شهریار: با وجود این حرفا مثلا؛ زبیح الله مجاهد سخنگوی  حکومت طالبان اخیرا گفت که ایران احتمالن یکی از اولین کشورهای خواهد بود که حکومت طالبان را به رسمیت بشناسد و اگر مثلا با وجود این روابط بسیار عمیق فرهنگی با این دو ملت وجود دارد. نتیجه کار دولت ایران حمایت از طالبان و بالاخر تقویت و مشرعیت بخشیدن بیشتر به طالبان باشد که شما  او را دشمن خود می‌دانید چه می‌کنید؟

احمد مسعود: چنین یک تصامیم توسط یک کشور صدمه‌های چه بسی بعض موارد جبران نپذیری بر روابط دو کشور می‌تواند بزند. شما شاهد این هستید که پاکستان در یک مقطع زمانی بر مردم افغانستان بسیار عزیز پنداشته می‌شد اما سیاست های غلط در یک مقطع دیگر سبب ناامیدی  کلان مردم افغانستان شد که تا امروز ما و شما اون شکنندگی و بحران در روابط دو کشور را می‌بینیم. قصه همین است که بعضی سیاست های غلط دوام و تداوم‌اش یا اتفاق افتادنش سبب بعض خطشه‌های جبران ناپذیر می‌شود که امیدوار هستیم این اتفاق نه‌افتد.

ضیا شهریار: همین موضوع در مورد روسیه هم صدق می‌کند کشور دیگه‌ی که به صورت سنتی روابط خوبی داشته با جبهه مقاومت و شما در یک جای مستقر هستید، دفاترتان مستقر تاجکیستان که یک کشور تحت حمایه  روسیه به شمار می‌رود. حداقل از نظر امنیتی و اخیراً شاهد بودید که آقای پوتین صحبت های کرد که روابط باید با طالبان بهتر شود و این که از فهرست گروه های تروریستی  روسیه احتمالا طالبان رو بیرون بکند و قزاقستان  که از کشورهای مهم متحد روسیه است این کار را انجام داد. چرا روسیه این کار را می‌کند؟ وشما نگران نیستید که منجر به این شود که بلاخره شما مجبور شوید پایگاه خود را در تاجکستان از دست بدهید؟

احمد مسعود: در قدم نخست پایگاه‌های ما در افغانستان است، ما حضور ما در داخل افغانستان است و تفاوتی که وجود دارد این است؛ وقتی که حتی آقای گوتریش  اعلام می‌کند به این که بیست و شش حمله اگر چند از او به مراتب بیشتر بود در سه ماه گذشته اتفاق افتاده من می‌گیرم و همو حرف  اون‌ها را.  این خو از یک کشور دیگر نمی‌شود ما در اون داخل هستیم در اون داخل به یک ترتیب ظرفیت‌ها و پایگاه های ما تلاش‌های خود را برای آزادی و برای پیروزی مردم افغانستان انجام می‌دهند.

دوم این‌که؛ ببینید سیاست های کشور ها استوار بر شرایط و منافع‌شان متغیر است و اتفاق می‌افتند و ما تلاش خود را برای این‌که اون‌ها را متوجه اشتباه‌های عمیق و استراتژیک شان بکنیم انجام می‌دهیم، این که اتفاق می‌افتند نمی‌افتند من مسئولیت دیگر به اون ندارم و اون قصه‌ی است که هر کشور می‌فهمد کار خود. اما چه روسیه، چه ایران، چه امریکا و چه هر کشور دیگر باید متوجه این قصه باشد طالب ها در چنین  شرایط و در امروز به هیچ عنوان نماینده مردم به افغانستان نیستند و مشروعیت حکومتی به نام حکومت افغانستان را ندارند. مشروعیت بر هرگروه وقتی اتفاق می‌افتد که نمایندگی از مردم بکنند و بر اساس اراده مردم بیایند تا آن زمان هر نوع روابطی که برقرار می‌شود تکتیکی‌ست و باید گروه است با یک کشور و ملت نیست. مساله دیگه این‌که هر نوع قرار داد به یک ترتیبی برای استخراج معادن و ذخایر  طبیعی کشور ما اتفاق می‌افتد و یا آن‌ها در صدد اش باشند هر کشوری که باشد تاراج و دزدی حساب می‌شود نه نه قرار داد دو جانبه و هر نوع تعامل دیگر مثل مسائلی که در دوحه  اتفاق می‌افتد خیانتی به مردم افغانستان است.

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه خبر:

https://paigah-news.com/?p=13006

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

آخرین اخبار