در این اواخر شاهد اختطاف شماری زیادی زنان و دختران از سوی طالبان زیر نام تطبیق شریعت بودهایم، آنچه هویدا است اختطاف و شکنجه زنان و دختران به بهانهای «بدحجابی» تاکنون در افغانستان بیسابقه بوده است.
این اولین بار نیست که زنان و دختران به بهانههای مختلف گرفتار میشوند، و در مکانهای نامعلوم و بدون محافظ زن نگهداری میشوند که به عزت و عفت دختران و زنان پاکدام نیز لطمه وارد شده و شماری شان مورد تجاوز و آزار جنسی قرار گرفتهاند.
من به عنوان یک زن، از آنچه که بر دختران و زنان افغانستان گذشته و میگذرد شوکه شدهام و به درستی درد آنان را درک میکنم. پس از این رویدادهای اخیر من از خانه بنابر ضرورت هم بیرون نشدهام که مبادا به چنگال این گروه تروریست بیفتم، چون برای من از هرچیز دیگری عزت و عفتم منحیث یک زن والاتر است، پس از حاکمیت این گروه آنچه من شاهد بودهام جز افراطیت، ذهنیتهای عقب مانده و صدها مورد گرفتاری زنان و شکنجه آنان و حتی تا سرحد تجاوز و در کل بدبختی افغانستان چیزی دیگری پیامد نداشتهاند. این گروه تروریست با روش نوین، اما بدتر از گذشته شان بر خفک این ملت سوار هستند، با نقض حقوق بشر و نقض آزادی بیان زیر نام اسلام هزاران جنایت را متحمل میشوند، بر این اساس بیشتر قربانیان که در بازداشت این تروریستها قرار میگیرند «دختران نوجوان و دانشآموزان » بودهاند این تاریکترین دوره برای زندگی زنان و دختران افغانستان است.
با اینکه میدانیم هیچ توجهی به زنان و دختران محروم، محکوم و مظلوم افغانستان صورت نگرفته و نمیگیرد و این زنان و دختران که همهروزه زیر نام اسلام قربانی جهالت میشوند، این یک دوره تاریک و سیاهترین زمان برای زنان و دختران آینده افغانستان است، زندگی در شرایط فعلی برای مایان که از جنس زن هستیم بسیار دشوار است و تنها کسی میتواند ما زنان را درک نماید آناست که این وضعیت را تجربه نماید، بدبختانه از زنان و دختران به عنوان «ابزار سیاسی» استفاده صورت گرفته و میگیرد. برای هر زن و دختری این وضع غیر قابل تحمل است از زمان ورود طالبان تا به امروز محدودیت و بی عزتیهای زیادی به میان آمده است… و هیچ چشم بینا و گوش شنوایی نیست که این همه محکومیت و مظلومیت را بیبند. تروریستها پس از رسیدن به قدرت در افغانستان محدودیتهای زیادی بر زنان و دختران وضع کردند. زنان و دختران بالاتر از صنف ششم را از تحصیل بازماندند و زنان اجازه کار را ندارند.
مایان منحیث یک زن، اما محکوم آروز داشتیم کشور و مردم ما مترقی و پیشرفت نمایند بدبختانه با اشغال این گروه افراطی به عقب برگشتیم و عقب ماندن زنان و دختران عقب ماندن یک ملت است، ما زنان از کشورهای منطقه و جهان و گروههای حقوق بشری که سالها خود را مدافع حقوق زنان و دختران میدانستند و شعار سر میدادند شاکی هستیم، آنچه می گفتند و میشنیدیم همه در حد شعار و عوام فریبی بود و امروز با وصف درک شرایط موجود و چشم بینای شان خود را کور انداخته و با وصف شنوا بودن شان گوشهای خود را کَر انداختهاند، نفرین بر نهادهای دروغین بی بشر، نفرین بر سازمان بی ملل جنایت کار، نفرین بر جامعه نابینالملل تروریست پرور و نفرین بر رسانههای دروغ گو …
حکایت ما زنان و دختران معصوم در این کشور بنام افغانستان به جرم زن بودن زندانی ابدی و قربانی جهالت، و سیاست بازیهای ابرقدرت ها…
من به عنوان یک زن از تمامی هم میهنان عزیزم علیالخصوص زنان و دختران کشورم تقاضامندم دست به دست هم داده و برای نه گفتن بر این بیعزتی، محرومیت، محکومیت و تجاوز آشکار از سوی گروه غلام و تروریست، حقوق خود را با دستان خود تصاحب نماییم.