نویسنده: شمس الدین حامد
طالبان بدون تعارف در عمق دیدگاه خویش شیعیان و مذهب تشیع را انحرافی و عقاید شیعه ها را با طل می دانند.
نور احمد اسلام جار والی طالبان در مورد شیعیان در کتابی با عنوان «مباحث فی العقیده الماتریدیه المسمى معتمد ماترید من معتقد ماترید» به زبان عربی نوشته است. بخشی از این کتاب به شیعیان اختصاص دارد. نگاه نویسنده این کتاب به شیعیان، خصمانه و انکارکننده مذهب آنهاست.
آقای اسلامجار در صفحه ۱۷۴ این کتاب «تشیع» را «فرقه قبوریه و تکفیریه» معرفی کرده که به نوشته او «بنیاد آن را عبدالله بن سبا یهودی» گذاشته است.
از دید نویسنده، «اعتقاد به امامت» که از اصول پنجگانه مذهب شیعیان است، مستلزم «انکار پایان نبوت حتی توحید و اعتقاد به تحریف قرآن» است.
والی طالبان در هرات، که خود را «شیخ الحدیث» و «مدرس حدیث» توصیف میکند، در کتابش شیعیان را به «ناسزا گفتن به صحابه» متهم کرده است. او باور دارد که شیعیان «ابزار دست کفار در میان مسلمانان در طول تاریخ» بودهاند.
مشخص نیست که این کتاب تا چه حد بیانگر دیدگاههای سایر مقامهای طالبان در مورد شیعیان است، اما «این کتاب در برخی مدارس طالبان تدریس میشود.»
رسانه اداره استخبارات طالبان موسوم به «المرصاد» طی مطلبی مذهب شیعه را «فرقه ضاله، باطل و گمراهکننده» توصیف کرد و گفته است: «شیعه، خوارج، قادریه و مرجئه از مذاهب ضاله و باطل است و مسلمانان باید خود را از این فرقههای گمراهکننده نجات دهند.
طالبان با برگشت به قدرت عملن مراسم مذهبی اهل تشیع را محدود کرده و مذهب شیعه را از رسمیت انداخته است. قانون احوال شخصیه شیعه را بیاعتبار اعلام کرده است و بر اجرای مراسم مذهبی شیعیان محدویت هایی را وضع نموده اند.
وزیر تحصیلات عالی طالبان گفته است که در افغانستان «مذاهب متعدد وجود ندارد» و «تمام افغانها پیرو مذهب حنفیاند.»
ندا محمد ندیم گفته بود که «علت کامیابی» افغانها در این است که در افغانستان تنها یک مذهب وجود داردوآن هم «مذهب امام ابوحنیفه» است.
طالبان به لحاظ عملی از آغاز حرکت شان تا کنون به صورت اعلان ناشده شیعیان و هزاره ها را کشته و می کشند. حملات انتحاری بر مراسم عزاداری و مراکز آموزشی شیعیان زیرنام و پوشش گروه داعش در واقع توسط طالبان صورت می گیرد.
طالبان در روزهای اخیر فرمان منع تدریس فقه شیعه در دانشگاهها را صادر کرده است. اقدامی که به گفته بسیاری از کارشناسان افغانستان، نشان از سیاست «تک قومی و تک مذهبی ودشمنی» با هزاره ها و تشیع این گروه را در افغانستان نشان می دهد.
طالبان به تازگی سه روز پیش پرچم های عزاداری محرم را در شهرک جبرئیل و «محله حاجی عباس» استان هرات از سر در خانه ها و مغازه ها پایین آورده و پاره کرده بودند. علاوه بر این، نیروهای طالبان در کابل، پایتخت افغانستان نیز پرچم های عزاداری محرم را در مناطق «پل سرخ» و «دشت برچی» که عمدتا مناطق شیعه نشین هستند، پایین کرده اند.
خرکزاری شفقنا که از حامیان طالبان به شمار می رفت و می رود در خبری از برخورد تند طالبان چنین نوشت:«منابع محلی به خبرنگار شفقنا تأیید کرده اند که نیروهای طالبان حوالی ساعت ۱:۰۰ بامداد امروز پرچم های عزاداری را در نواحی «نهم»، «دوازدهم» و «سیزدهم» شهرک شیعه نشین «جبرئیل» و منطقه «کوره ملی» پایین و پاره کرده اند.»
حکومت طالبان محدودیت های شدیدی را نسبت به سه سال قبل در خصوص برگزاری مراسم های عزاداری توسط شیعیان در افغانستان، وضع کرده است که از جمله این محدودیت ها، منع توزیع نذورات توسط عزاداران حسینی در خیابان های شهرهای افغانستان و ممنوع شدن برگزاری مراسم های عزاداری شهادت امام حسین(ع) پس از ساعت ۱۰ شب است.
حکومت طالبان به تمام مساجد شیعیان در افغانستان دستور داده است که بلندگوهای مساجد در ماه محرم باید پس از ساعت ۱۰ شب، خاموش شود.
همچنین براساس این دستور، برپایی دسته های عزاداری توسط شیعیان افغانستان در روزها و شب های ماه محرم، ممنوع شده است.
مقامات امنیتی طالبان همچنین از شماری علمای شیعه در شهر کابل پایتخت افغانستان، تعهد گرفته اند که از علمای اهل تسنن برای سخنرانی در مراسم های عزاداری ماه محرم، دعوت نکنند و شیعیان این کشور نیز در ایام محرم با رسانه ها، مصاحبه انجام ندهند.
در دستورالعمل ارسال شده از سوی حکومت طالبان برای محدود کردن مراسم عزاداری که به مساجد و حسینیه های شیعیان افغانستان، ارسال شده است، امضای شماری از مقامات طالبان و برخی از علمای شیعه این کشور، دیده می شود.
ریشه های تاریخی تکفیر شیعیان:
بنیانگذار حرکت بریلوی، بیشتر شیعههای همدوره خود را بیدین میدانست، چرا که بزرگترین پیشنیازهای اسلام را نادیده گرفتهاند:
۱-باور به کموکاستِ قرآن.
۲-‘کتاب عثمان’ خواندنِ قرآن.
۳-همرده دانستن امامان و محمد.
۴-بَری ندانستن الله از لغزش
۵-باور به تقیه کردن محمد.
آن کسانی که موارد بالا و دیگر گزارههایی را که در جایگاه کفر هستند باور دارند، بهاجماع کافر میباشند.
برخوردها با ایشان مانند برخوردها با مرتدان است. در فتوای دهریه، فتوای هندیه و حدیقه الندایه آمدهاست که باید با آنها همچون مرتدان رفتار کرد.
دیگر کسانی که شیعهها را گمراه یا مرتد خواندهاند:
ابن حزم — هنگامی که مسیحیان در گفتمان، کتابهای شیعه را دستاویز کردند، گفت: «شیعهها مسلمان نیستند»
ابن خلدون — او افزون بر «گمراه» خواندن شیعهها، ایشان را «خاستگاه همه گروههای کژرو در تاریخ اسلام» دانست.
بنیاد گرایی افراطی از نوع وهابی، با توسل به حربه «تکفیر»، به مبارزه با تمامی مذاهب و فرق اسلامی غیر از وهابیت پرداخته و سایر گروهها را یکسره بر باطل و حتی کافر میپندارد.
همچنین مکتب دیوبندی در پاکستان، جناح فکری رقیب خود «بریلوی» را که حلقه دیگری از سنیان حنفی مسلک است، کافر قلمداد نموده و مخالفت با آن را از وظایف شرعی خود میپنداشت. چنانکه «سپاه صحابه» در اوان ظهورش، مبارزه با بریلویها و شیعیان را در کنار هم، از اهداف اصلی خود قرار داده بود، اما پس از سیاسی شدن گروه مذکور، شیعیان به عنوان تنها دشمن اصلی برای آن ها مطرح گردید.
دشمنی با شیعه در تاریخ مکتب دیوبندی سابقه دیرینهای دارد.
نتیجه: طالبان از اساس شیعیان را مذهبی انحرافی و با طل می دانند و کشتن پیروان مذهب شیعه را روا می پندارند. آن ها قدم به قدم تلاش داشته و دارند که هزاره ها و شیعیان را سرکوب و حذف کنند.
طرفداران تعامل با طالبان پس از سه سال تلاش خفت بار مشت شان خالیست و نزد افکار عمومی در میان شیعیان شرمنده اند.