روز دانشجو، نماد آزادیخواهی، عدالتطلبی و تجلیل از ارزشهای انسانی است؛ روزی که تلاش و ایستادگی جوانان برای ساختن آیندهای بهتر برجسته میشود. اما در افغانستان، این روز در حالی فرا میرسد که میلیونها دختر افغانستانی از ابتداییترین حق خود یعنی تحصیل محروم شدهاند. در سایهی رژیم طالبان، سه سال از بسته شدن مکاتب متوسطه و عالی برای دختران و بیش از یک سال از ممنوعیت ورود زنان به دانشگاهها میگذرد. این اقدام سرکوبگرانه، نهتنها جنایتی علیه حقوق بشر، بلکه خیانتی آشکار به آیندهی افغانستان است.
گروه طالبان، که بهنام دین اما برای حفظ قدرت و تثبیت ایدئولوژی واپسگرایانه خود عمل میکند، بار دیگر ثابت کرده است که آموزش و آگاهی دشمن اصلی آنان است. این گروه با بهرهگیری از ابزارهای سرکوب و تحریف آموزههای اسلامی، تلاش میکند زنان و دختران را از عرصه عمومی حذف کند. آنها با ممنوعیت تحصیل، دختران افغانستانی را از اساسیترین ابزار توانمندسازی محروم ساختهاند و عملاً نیمی از جمعیت کشور را به حاشیه راندهاند.
محرومیت دختران از آموزش، پیامدهای مخرب و چندبعدی بر جامعه افغانستان دارد. در سطح فردی، این اقدام باعث فروپاشی رؤیاها و آرزوهای میلیونها دختر افغانستانی شده است. دخترانی که روزگاری با امید و شوق، به مکتب و دانشگاه میرفتند، اکنون در حصار خانههایشان زندانی شدهاند. برای بسیاری از این دختران، ممنوعیت تحصیل به معنای پایان امید به زندگی بهتر است. افسردگی، اضطراب و حس بیارزشی در میان این نسل از دختران بهشدت گسترش یافته است.
در سطح اجتماعی، محرومیت زنان از آموزش، چرخهی فقر و نابرابری را تداوم میبخشد. زنانی که از تحصیل بازمیمانند، توانایی مشارکت مؤثر در جامعه و اقتصاد را از دست میدهند. این محرومیت، نهتنها به زنان، بلکه به کل جامعه آسیب میزند. افغانستان، کشوری که هماکنون نیز با بحران اقتصادی عمیقی مواجه است، نمیتواند از ظرفیت نیمی از جمعیت خود چشمپوشی کند. آموزش زنان، نیروی محرکهی پیشرفت اقتصادی و اجتماعی است و حذف آنان از عرصههای علمی و کاری، به معنای محروم کردن کشور از ظرفیتهای عظیم توسعهای است.
گروه طالبان، با ادعای حفظ “ارزشهای اسلامی”، آموزش دختران را ممنوع کردهاند. اما این ادعا چیزی جز پوششی برای سرکوب زنان و حفظ قدرت نیست. اسلام، برخلاف ادعاهای طالبان، دینی است که بر آموزش و کسب علم تأکید فراوان دارد. در قرآن و احادیث نبوی، بر اهمیت تحصیل برای همه مسلمانان، بدون توجه به جنسیت، تأکید شده است. علمای برجسته اسلامی نیز بارها اعلام کردهاند که ممنوعیت تحصیل دختران، نهتنها هیچ مبنای دینی ندارد، بلکه خلاف آموزههای اسلامی است. سیاست طالبان، بازتابی از تفکر قرون وسطایی و ضد انسانی آنان است که هیچ ربطی به اصول دین اسلام ندارد.
اقدامات گروه طالبان علیه آموزش زنان، بهوضوح نشان میدهد که این گروه از آگاهی و قدرت فکری مردم وحشت دارد. آنها بهخوبی میدانند که تحصیل و آگاهی، نخستین گام برای شکستن زنجیرهای استبداد است. یک جامعه آگاه و تحصیلکرده، توان مقابله با ظلم و ستم را دارد و این همان چیزی است که طالبان از آن میترسد.
جامعه جهانی، علیرغم محکومیتهای فراوان، تاکنون نتوانسته است اقدامی جدی برای پایان دادن به این سیاستها انجام دهد. بیعملی جهان در قبال وضعیت زنان افغانستان، به گروه طالبان اجازه داده است که با خیال راحت به سرکوب ادامه دهند. کشورهای منطقه و نهادهای بینالمللی باید بهجای محدود شدن به بیانیههای محکومیت، اقدامات ملموس و عملی برای حمایت از زنان و دختران افغانستانی انجام دهند. اعمال فشار دیپلماتیک، تحریم رهبران طالبان و حمایت از برنامههای آموزشی جایگزین، میتواند بخشی از این اقدامات باشد.
با وجود تمام این سرکوبها، دختران افغانستانی امید خود را از دست ندادهاند. در سراسر کشور، دخترانی که از مکاتب رسمی محروم شدهاند، در صنفهای مخفی و گروههای کوچک به یادگیری ادامه میدهند. این روحیه مقاومت و ایستادگی، نمادی از قدرت و شجاعت زنان افغانستانی است. آنها با وجود تمام موانع، نشان میدهند که تسلیم ظلم نخواهند شد.
روز دانشجو، یادآور اهمیت مبارزه برای عدالت و آزادی است. در افغانستان، این روز باید فرصتی باشد برای برجسته کردن صدای دخترانی که سه سال است از حق تحصیل محروم شدهاند. مبارزه برای بازگرداندن آموزش به زنان و دختران افغانستانی، تنها مبارزهای برای حقوق یک قشر خاص نیست؛ بلکه مبارزهای برای آیندهای آزادتر، آگاهتر و روشنتر برای تمام افغانستان است. گروه طالبان، با سیاستهای سرکوبگرانه خود، شاید بتوانند مکاتب را ببندند، اما نمیتوانند شعله امید و آگاهی را در دل مردم خاموش کنند.