طالبان در دهم ماه اسد، سال ۱۳۷۸ در شمالی افغانستان، جنایت جنگی بزرگی را مرتکب شدند، منازل مسکونی را ویران کردند، خرمنهای گندم، تاکستانها و باغها را آتش زدند، درختان را بریدند، نهرهای آب و اماکن عمومی را منفجر و هزاران تن را تیرباران کردند. این جنایت گروه طالبان در آنزمان واکنش های تندی را در رسانههای ملی و بین المللی در پی داشت. نشریه پیام مجاهد در ۲۸ ماه اسد نوشت: “طالبان در شمالی بدتر از چنگیز عمل میکنند” جنایات گروه طالبان به حدی عمیق و گسترده بود که مردم در هیچ سطوح از زندگی آرامش نداشتند و این گروه از شماری بیشتری خانوادهها در این سرزمین قربانی گرفتند و همچنان هزاران تن از کوهدامن کابل، کاپیسا و پروان به پنجشیر و سایر ولایات افغانستان متواری شدند. سازمان ملل از کوچ اجباری ۴۰۰ هزار نفر از سوی طالبان در شمالی گزارش داده بود و همچنان بیسار از باشندگان این مناطق در موترهای کامیون همانند اجناس بار زده میشدند و به ولایت جلال آباد حتی به پاکستان منتقل میگردیدند که در این فضای نابهسامان، وحشت، ترس و ارعاب بسیاری از کودکان خانوادههایشان که بعدها احوال شان از ولایت جنوبی و از مناطق پشتون نشین به گوش میرسید.
سالهای متماد حتی همین اکنون، تاکستان های آتش کشیده شمالی، درختان سر بریده شدهی کاپیسا و خانههای ویران گشتهی پروان و سیمای جنگ زده کوهدامن حکایتگر یک روایت جنایت کارانه است. باشندهای شمالی که از آن دوران حکایت میکنند میگویند طالبان زمان که شمالی را اشغال کردند، مردم این سرزمین را کافر و خون آنان را مباح میدانستند و به این باور حکم قتل عام را صادر میکردند و به هیچ چیز رحم نمی کردند. فاجعه شمالی بزرگ تر از آن است که بسیاری نویسندهها در مورد آن نوشتن و خبرنگاران از آن مستند ساختند.
ادامه جنایات ناتمام
طالبان که در سال ۱۴۰۰ در یک معامله ننگین با امریکایها بار دیگر با همان سابقهی جرمی و پیشینهی جنایت کارانه خویش بر افغانستان سلطه رانی شان آغاز شد، آنروزگار جنایت این گروه به جغرافیایی دیگر شمالی (پنجشیر) سایه نگسترانده بود و ادامه آن جنایت را اینبار تمام کردند. این گروه به محض این که قدرت سیاسی افغانستان به این گروه تسلیم داده شد، بی درنگ اطراف پنجشیر را با هزاران ملیشه داخلی و خارجی محاصره کردند، دقیق با تهاجمات ۳۰ هزار نیروی پس از چندین ماه با همکاری مهرههای داخلی پنجشیر را اشغال کردند. این اشغال برای پاکستان و طالبان آنقدر مهم بود که آن شب در سراسر کشور حتی در بخشهای از پاکستان فیرهای شادیانه کردند، “انگار که مسجد الاقصی انگار از چنگال صهیونیزم آزاد شدهاست”. طالبان از روز که داخل پنجشیر شدند تا اکنون جنایت عدیده جنگی، حقوق بشری و انسانی را مانند تیرباران، بازداشت، شکنجه، غصبخانهها، اموال و کوچ اجباری را مرتکب شدند. به گزارش رسانهها و نهادهای بین المللی بیشترین زندانیان طالبان، جوانان و باشندگان پنجشیر است که به اتهامات مختلف در زندان طالبان زیر چماق و شلاق قرار دارند و تا هنوز دهها تن از جوانان این ولایت در زندان های مخوف طالبان به اثر شکنجههای بیرحمانه جان باختند. ملیشه های طالبان، این بار نیز با گرفتن فتوا از ملاهای اکوری ختک قتل مردم پنجشیر را مباح و چپاول مال شان را جایز خواندند. در این مورد یک طالب روایت کرده بود: “ما را در کویته تعلیم میدادند که در پنجشیر مساجد ممنوع است و کس حق نماز خواندن را ندارد و مردم آن مسلمان نیستند، آنجا رسیدید به هیچ چیزی رحم نکنید، زمان که ما به پنجشیر آمدیم، متوجه شدیم بیشتراز هرجای نماز خوانی، مسلمانی و مسجد در آنجا بود و از آنزمان من از جنگ علیه مردم پنجشیر دست کشیدم و فهمیدم که جنگ علیه آنان برنامه بیگانه ها است و جواز شرعی ندارد” ما شاهد سناریو اشغال پنجشیر هستیم و میتوانیم بگویم که فاجعه شمالی و پنجشیر با تفاوتی زمانی، اندکی متفاوتتر است. طالبان اگر در پنجشیر باغ ها را آتش نزدند و خانهها را ویران نکردند، اما بدون اجازه و رضایت مالکان آن از به زور آنها را مورد استفاده قرار میدهند، اما در کشتار، کوچ اجباری ظلم بالای باشندگان محل، اتفاقات ۲۱ سال پیش شمالی، مشابه اتفاقات امروز پنجشیر است. اما جنایات طالبان و سلطه ظالمانهشان آنزمان با حضور احمدشاه مسعود قهرمان ملی کشور دیر دوام نکرد و به زودی خانههای ظلم فروریخت و هزاران ملیشه و متجاوز طالب در جغرافیایی شمالی با حلقوم مرگ فرو رفتند و نیروهای آزادی زیر فرمان احمدشاه مسعود توانستند برجغرافیایی چهره شوند.
در این شکی نیست که طالبان در ۳۱ سال گذشته جز کارنامه سیاه، خشونت، تحجر چیزی دیگری در چنتیشان ندارند و این گروه در ولایات مختلف به خصوص شمال کشور دست به جنایت بزرگ چون غصب، زمین خانه و اموال مردم زدند و نیروهای نظامی پیشین را به صورت مستقیم و غیر مستقیم هدف قرار میدهند و در نقاط استراتژیک کشور گروه و سازمانهای تروریستی و همفکران خود را جابهجا کردند. امروز افغانستان خالی از کادرهای نظامی، اهل علم وقلم، جوانان و فرهنگیان است زیرا سوابق جنایتکارانه طالبان و رفتار خشونت آمیزشان در عصر حاضر منجر به فرار قشرهای مختلف جامعه شد. طالبان به محض این که در نقاط مختلف دست به جنایات زدند، در پنجشیر، اندراب، خوست و فرینگ بغلان و تخار بیشتر از هرزمانی جنایت خلق کردند و مردم را دسته دسته در تیر رس قرار دادند که این جنایت بارها از سوی نهادهای چون عفو بین الملل، حقوق بشر وسایر نهادهای دیگر مستند سازی و خبررسانی شده است.