۱_ اولین دلیل علم است که طالبان از رهبر تا مادون جاهل و دشمن علم و اهل علماند، در حالیکه خود را نماینده الله ج میدانند از کلام الله ج بیخبر و جاهلاند، اگر جاهل به قول الله ج نیستند و خود را عالم به کلام الهی میدانند، اینکه عمل نمیکنند، خالی از دو حالت نیست، مخالف و یا منکر، افراد که مخالف و یا منکر به قول الله ج و رسول ص باشند حکم آن چیست؟
پاسخ را باید عالمان دین دهند گر چند ما هم پاسخ داریم ولی از نگاه متخصصین پاسخ ارائه شود بهتر خواهد شد.
علم یعنی دانستن در برابر ندانستن، قرآنکریم به این معنا اشاره دارد، سوره زمر آیه ۹( هل یستوی الذین یعلمون والذین لایعلمون).
ترجمه: آیا یکسان اند آنان که میدانند و آنان که نمیدانند.
الله ج اهل علم را دوست میدارد، چون اولین وحی الهی به پیامبرش مطلقا علم و آموختن علم بود.
پیامبر “ص” فرمودند که از گهواره تا به گور دانش بجوی، علم قدرت است، علم عزت است، علم شاه، شاهان است،( العلم و سلطانُ) ترقی و توسعه در ابعاد مختلف زندگی فقط منوط به علم است. حالا اگر طالبان مخالف علم و اهل علم نیستند، چرا مکتب، آموزشگاه و دانشگاه را بسته است؟ چرا بیشترین اهل علم( کادر علمی) از وطن فرار کردند؟ چرا بیشترین زندانیها اهل علم و کادر علمی هستند؟ چرا بیشترین شکنجه را مناسب حال اهل علم و کادر علمی روا می دارند؟ چرا از نقد هایی سازنده اهل علم هراس دارند؟
حضرت عمر رض در زمان خلافت خود هرکس تعریفش می کرد برایش می گفت منافق، چاپلوسی نکن، و هرکس بد و نقدش میکرد، اون را دوست و برادر خطاب می کرد!
از نقد ها خود را اصلاح می نمود، در خطابهای فرمود عمرفاروق رض که هرگاه عمر کج روی نمود با شمشیر دست خودم اصلاحام کنید.
حالا نقد کردن به رهبر غائب و حتی سگ طالب را نقد کنی مجرم سیاسی شناخته شده، حکم شان فقط اعدام است، پس روش طالبان با روش پیامبر و خلفاء آن صد در صد مخالفت دارد نمیشود گفت اسلامی، چرا که اهل علم نیستند و دشمن اهل علم اند. بهطور نمونه نقد مولوی عبدالشکور کندزی که منجر به ربوده شدن آن شد.
۲_ دومین دلیل حلیم بودن، حلیم ۱۵ بار در قرآن آمده است، الله و رسولش مسلمانان و انسانها را به صبر و بردو باری توصیه نموده است، ویژگی اهل ایمان حلیم بودن و صبور بودن است، حالا طالبان در دنیا مانند ندارند در حلیم نبودنشان، طالبان از الف تا یا حلیم خو نیستند بلکه شاه ظالمان اند.
۳_ سومین دلیل اهل جود، سخاء، و سخاوتمند است، سخاوتمند بودن از ویژگی هایی پیامبران، اهل علم، مومنین است، اما بر عکس طالبان از امیر غایبشان گرفته تا اجیر آنها اهل سخاء نیستند بر عکس اشخاص سخاوتمند را به بهانههای مختلف می ربایند و اختطاف می کنند که پول بدست آورند، و تعدادی را هم ترور کردند. اگر اهل سخاوتمند میبودند فقر در افغانستان بی داد نمیکرد، ملت دختران و فرزندان و جگر گوشه هایشان را به فروشگاه نمی آوردند. امروزه ما شاهد فروش فرزندان و گردههای مردم به دلیل فقر در وطن هستیم که همه از برکت حضور نا متعارف طالبان در جامعه است.
۴_ چهارمین دلیل اهل فصاح، فصاحت و بلاغت، شیرین سخنی، الله و رسولش انسانها را به شیرین سخنی و عفت کلام دستور داده است، رسول الله ص فرمودند که شیرین سخنی و مراعات نمودن عفت کلام از شاخههای ایمان است. طالبان از این نعمت بزرگ و توصیف شده الله و رسول محروم اند، زبان هایشان نهایت نیشدار، توهین آمیز، عفت کلام را هرگز رعایت نمیکنند برعکس فحشاء و القاب حیوانات را به آدمی زاد میدهند.
امام ابو حنیفه رح فرمودند که اگر کسی یک انسان را گاو و یا با اسم حیوان دیگری خطاب کند باید چهل شلاق زده شود، پس دیده میشود که طالبان هرگز و هیچگاهی نه به قول الله و رسول و نه به قول امام مذهبی شان توجه و اعتنای کردند.
هرزگاهی شخص و یا بازداشت شدهگان را صدا میزنند با چنین کلمات نامقدس، خبیث، بی شرف، حیوان، گوساله، تورپی و صد ها کلمهای دیگر که قطعا مخالف قول الله و رسول است.
۵_ پنجمین دلیل اهل شجاعت و غیرت، غیرت و شجاعت دو توصیف اهل ایمان است، رهبران طالبان لباس ترس بر تن کردند، در دامان مادران و پدران روباه صفت( آمریکا، پاکستان و انگلیس) تربیت و پرورش یافتند، چون بالای زنان تجاوز نمودند، بالای اطفال معصومی هم چنان تجاوز نمودند، نمونه آن زیر کمپل بردن، نکاح اجباری، ترور زنان، شکنجه نمودن زنان، هیچ گروه و نظام علیه زنان خود ایستادگی نامشروع نکردند که طالبان کردند، اصلیت اسلام فقط جهاد علیه انسانهای بود که از زنان سوء استفاده میکردند حتی ظهور اسلام جهاد علیه جاهلان بود که زنان را زنده بگور میکردند، دفاع از ناموس در همه ادیان یک اصل است، طالبان نه تنها از ناموس مردم افغانستان دفاع نکردند بر عکس خودشان با دوستان ولدالزناء خود( القاعده، پنجابی ها و هزاران گروه افراطی دیگر) بالای زنان و دختران افغانستان تجاوز نمودند، ترس تحت هرنوع شرایط برای مومنین حرام مطلق است.
۶_ ششمین دلیل اهل دوست داشتن و دوست دار بودن است، الله منان انسان را به رحماء بودن بین هم دستور داده است، یکی از ویژگی های امت پیامبر ص مهربان بودن بین هم اند، حتی به دیگر امتها، یعنی باید همدیگر را دوست داشت و دست تعاون برای همنوع خود دراز نمود. حالا طالبان حتی به گروه که سالها در رکاب آنها بود رحم نکردند مانند ایمن الظواهری که در کابل از طریق همکاری صد در صدی طالبان توسط آمریکایها کشته شد، خودشان هزاران تن را در صف آنها سالها خدمت نمود مرموزانه ویا آشکارا کشتند، مانند مولوی مهدی و یارانش. همچنان هزاران مسلمان بی گناهی که به عفو عمومی کاذبانه این گروه شیاد فریب خوردند مظلومانه به شهادت رساندند و حتی مثله نمودند تعدادی را. پس طالبان هیچگاهی نه اصلاح میشوند و نه توانایی اصلاحات و توسعه را دارند.