طالبان فکراً به این باور هستند که هرکس خلاف میل امیرشان عمل کند و مطیع فرامین و اوامر او نباشد سزایش مرگ است. این اعتقاد گروه طالبان تازهگی ندارد آنها از بدو پیدایش تا اکنون امیرشان را چون بتمقدس میپرستند و امر او را امر خدا میدانند. گرچند در مورد اطاعت از امیر یا اولوالامر نص قرآنی وجود دارد، اما با شرایط خاص، یعنی امیر نباید کار خلاف دساتیر و فرامین خداوند ج انجام دهد و نباید مردم را به طرف گناه و معصیت بکشاند و پیراناش را دستور دهد انسانهای بیگناه را بکشند در حالیکه ملا عمر نخستین امیر طالبان دستور کشتار هزاران نفر را در یکاولنگ بامیان، در شهر مزار و آتش زدن تاکستانهای شمالی و چور و چپاول این سرزمین را داد که این عمل ملا عمر مثل آفتاب در مخالفت واضح و روشن با دین و آموزهای دینی قرار داشت. نظیر این، هزاران جنایت ضد دینی و بشری را مرتکب شده که خارج از حوصله این یاداشت است. کرنیل امام در کتاب پروژهسازی طالبان میگوید که ملا محمد عمر یک بچه بیریش خوش قیافه با چشمان آبی و پوست شفاف و روشن داشت که پس از کشته شدن او ملا عمر بالای قبر وی میگریست و میگفت که انتقامت را میگیرم. این مقام آی اس آی پاکستان در کتابش نوشته وقتی از رفیق ملا عمر پرسیدم چرا ملا با کشته شدن این همه رفقا و همسنگراناش گریه نمیکند، بخاطر این پسر ناراحت شدهاست. رفیق ملا عمر میگوید که ملا صاحب هم نفس دارد.
پس از مرگ ملا عمر ملا منصور به امارت این گروه رسید. کسی که در فساد اخلاقی و قاچاق مواد مخدر تا گلو غرق بود و بارها با هواپیمایی شیخهای امارت متحده به این کشور آورده میشد و فقط با در همآغوشی دختران روسی آرام میگرفت که شرح این مطلب در کتاب بازگشت طالبان به قدرت توسط حسن عباس نویسنده پاکستانی نوشته شدهاست. این رهبر طالبان ضمن اینکه بدکار و قاچاقبر بود طراح حملات انتحاری یا خودکشی نیز بود و با چنین حملات وحشیانه هزاران انسان را به خاک و خون نشاند. حالا رهبر تازه گروه طالبان ملاهبت الله آخوندزاده است، کسی که رسانهها و مردم افغانستان فقط یک تصویر وی را دیدند.
اگر از همه اعمال زشت، کشتار و تبعیض و رفتارهای مخالف دینی او بگذریم، هبتالله به اصطلاح امیرالمومنین طالبان سه سال میشود خلاف دستور صریح قرآن و حدیث دختران را از کسب علم محروم کردهاست.
بسیاری از فرمانبرداران ملا هبت الله در حالی میدانند اکثریت اعمال و باورهای رهبر شان در مغایرت صریح و واضح دین قرار دارد؛ اما از او پیروی میکنند و منتقدین امیرشان را مباحالدم میدانند و با شدیدترین و خشونت آمیزترین رفتار با کسانیکه اشتباه امیر را میگویند برخورد میکنند. شما ببینید از روز که طالبان به قدرت رسیدند چندین، عالم دین و ملاهای مربوط به خود این گروه از دیکتاتوری، علم ستیزی، تبعیض قومی و پنهان شدن هبت الله انتقاد کردند و همه این اعمال را خلاف واقعیتهای و آموزههای دین خواندند. به باور من کسانیکه از چنین رهبران خون خوار، دشمن انسانیت و دانش ستیز پیروی میکنند خالی از دو فکر نیستند اول نگاه تفوق طلبی قومی دارند و خون تعصب در رگهای شان فوران میکند. دوم از طرف استخبارات دکته میشوند تا از یک آدم مجهول که خودشان نیز آن را ندیدند پیروی کنند و امر اور ار امر خدا بخوانند.