گروه طالبان اخیراً دستور دادهاند که نشر تصاویر کودکان در شبکههای اجتماعی ممنوع است. این تصمیم، که به ادعای این گروه براساس مکتوب شماره (۲۰۳۶) وزارت اطلاعات و فرهنگ این گروه و فیصلهی «کمیته مشترک ادارات امارتی و غیرامارتی در بخش محافظت اطفال» اتخاذ شده، در ظاهر بهعنوان گامی برای حفاظت از کودکان و جلوگیری از آسیب به شخصیت آنها معرفی میشود. گروه طالبان ادعا کردهاند که برخی رسانهها با نشر تصاویر کودکان، به شخصیت آنها و خانوادههایشان صدمه میزنند و حتی زندگی آنها را به خطر میاندازند. این ممنوعیت همچنین شامل جلوگیری از مصاحبه یوتیوبران با کودکان میشود. اما این تصمیم، مانند بسیاری از اقدامات دیگر این گروه، نیازمند تحلیل دقیقتر است؛ زیرا اهداف و پیامدهای آن فراتر از ظاهر بیانشده آن است.
این تصمیم در حالی گرفته شده است که گروه طالبان از زمان تسلط دوبارهشان بر افغانستان، مجموعهای از محدودیتهای شدید بر آزادیهای فردی و اجتماعی اعمال کردهاند. قوانینی مانند منع نشر تصاویر زندهجان و محدود کردن فعالیت تلویزیونهای محلی، بخشی از استراتژی گستردهتر این گروه برای کنترل رسانهها و سرکوب آزادی بیان است. تصمیم اخیر مبنی بر ممنوعیت نشر تصاویر کودکان نیز از همین رویکرد سرچشمه میگیرد و بهنظر میرسد که بیش از هر چیز، ابزاری برای خاموش کردن صداهای انتقادی و جلوگیری از افشای واقعیتهای تلخ افغانستان باشد. این گروه بهخوبی میداند که شبکههای اجتماعی و رسانهها میتوانند جنایات و نقض حقوق بشر را مستند کرده و به اطلاع جامعه جهانی برسانند. بنابر این، این محدودیت جدید نهتنها آزادی بیان را هدف قرار میدهد، بلکه تلاش میکند تا ابزارهای افشاگری را از مردم افغانستان سلب کند.
تصمیم گروه طالبان برای منع نشر تصاویر کودکان در ظاهر ممکن است اقدامی اخلاقی و مسئولانه بهنظر برسد، اما نگاهی به عملکرد این گروه در گذشته، نشان میدهد که این ادعا بیشتر یک استراتژی تبلیغاتی است. طالبان در طول سالهای گذشته از کودکان بهعنوان ابزار تبلیغات و حتی نیروهای نظامی استفاده کردهاند. کودکان در مناطق تحت کنترل این گروه نهتنها از حق تحصیل محروم هستند، بلکه اغلب بهدلیل فقر و ناامنی ناشی از سیاستهای طالبان مجبور به انجام کارهای شاقه میشوند. سیاستهایی که گروه طالبان اعمال میکند، عملاً آینده کودکان افغانستان را نابود کرده است. در چنین شرایطی، ادعای محافظت از کودکان تنها بهانهای برای محدود کردن رسانهها و پنهان کردن نقض حقوق انسانی این گروه است.
تصمیم گروه طالبان برای ممنوعیت نشر تصاویر کودکان، همچنین میتواند مستندسازی موارد نقض حقوق کودکان را بهشدت دشوار کند. در افغانستان امروز، گزارشهای رسانهای و تصاویر مستند، ابزارهایی حیاتی برای جلب توجه جامعه جهانی به وضعیت حقوق بشر هستند. این تصاویر نهتنها واقعیتهای تلخی مانند فقر، خشونت و سوءاستفاده از کودکان را به نمایش میگذارند، بلکه میتوانند عامل فشار بر رژیم گروه طالبان برای اصلاح سیاستهایاش باشند. اما گروه طالبان با این دستور، میکوشد تا این ابزار را از دست رسانهها و فعالان حقوق بشر بگیرد و روند نظارت بینالمللی بر وضعیت افغانستان را مختل کند.
تناقضهای آشکار در سیاستهای طالبان، تصویری پیچیده و متناقض از این گروه ارائه میدهد. آنها از یک سو، قوانینی سختگیرانه برای منع نشر تصاویر زندهجان و هنرهای تصویری وضع میکنند و از سوی دیگر، ادعای حفاظت از کودکان را مطرح میکنند. اما واقعیت این است که سیاستهای گروه طالبان بیش از هر چیز، معطوف به تحکیم قدرت و تسلط بر جامعه است. این گروه با کنترل بر رسانهها، نهتنها از انتشار انتقادات جلوگیری میکند، بلکه سعی دارد با تبلیغات هدفمند، مشروعیتی ظاهری برای حکومت خود ایجاد کند. این در حالی است که کودکان افغانستان، بیش از هر بخش دیگری، قربانی مستقیم سیاستهای طالبان هستند. از تعطیلی مکاتب دخترانه گرفته تا محدودیتهای شدید بر آزادیهای فردی، همه و همه نشاندهنده این است که طالبان بیش از آنکه به فکر آینده کودکان باشد، در اندیشه تثبیت قدرت خود است.
ممنوعیت نشر تصاویر کودکان در شرایطی صورت میگیرد که افغانستان یکی از بستهترین جوامع رسانهای جهان را تجربه میکند. رسانههای مستقل بهشدت تحت فشار هستند و بسیاری از خبرنگاران و فعالان رسانهای مجبور به ترک کشور شدهاند. در این فضا، شبکههای اجتماعی یکی از معدود ابزارهای باقیمانده برای بازتاب واقعیتهای افغانستان است. اما گروه طالبان با چنین تصمیمهایی، تلاش میکند تا حتی این فضا را نیز تحت کنترل خود درآورد و صدای مردم افغانستان را خاموش کند. این اقدامات، علاوه بر نقض آشکار حقوق بشر، میتواند جامعه جهانی را از وضعیت واقعی افغانستان دور کرده و زمینه را برای تشدید سرکوبها فراهم کند.
در نهایت، این دستور بخشی از یک استراتژی بلندمدت گروه طالبان برای کنترل اجتماعی و پنهان کردن جنایات خود است. جامعه بینالمللی و رسانههای آزاد باید با حساسیت و دقت بیشتری این موضوع را بررسی کرده و از ابزارهای موجود برای حمایت از حقوق مردم افغانستان استفاده کنند. صدای مردم افغانستان، بهویژه کودکان و قربانیان نقض حقوق بشر، نباید در میان محدودیتها و سیاستهای سرکوبگرانه این گروه گم شود. مقاومت در برابر این محدودیتها و تداوم افشاگریها، مسئولیتی است که بر دوش تمامی انسانهایی است که به آزادی و کرامت انسانی باور دارند.