مقاومت هوشمندانه؛ عبور از ترس و مصلحت‌اندیشی در افغانستان

نویسنده: برسام آریایی

افغانستان کشوری‌ست که در طول دهه‌ها با تهدیدهای مختلف و اشغالگری‌های متعدد مواجه بوده است، اما امروز یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های آن حضور گروه طالبان و استبداد قومی این گروه است. طالبان که خود را نماینده اسلام و عدالت معرفی می‌کنند، عملن با رفتار خشن و سرکوبگرانه، حقوق مردم را پایمال کرده و فضای جامعه را با ترس و تهدید پر کرده‌اند. مردم افغانستان، به ویژه اقوام غیرپشتون، به دلیل بی‌عدالتی‌های تاریخی و امروز گروه طالبان، از آزادی، آموزش و امنیت اولیه محروم هستند. مقابله با چنین وضعیتی نه با مظلوم‌نمایی و واکنش‌های احساسی، بلکه با شناخت دقیق دشمن و اقدامات هدفمند ممکن است. ترس و مصلحت‌اندیشی بزرگ‌ترین موانع در برابر مقاومت واقعی هستند. کسانی که هنوز به دنبال مذاکره یا سازش بدون تضمین هستند، تنها زمینه را برای تداوم ظلم این گروه فراهم می‌کنند. تجربه تاریخی نشان داده است که هیچ اشغالگر یا رژیم سرکوبگر بدون مواجهه مستقیم و سازمان‌یافته عقب‌نشینی نکرده است. بنابراین اولین گام، کنار گذاشتن ترس و پذیرش واقعیت است. این اقدام، پایه‌ی برای هر راهبرد موفق در برابر طالبان و دیگر نیروهای استبدادی محسوب می‌شود.

اعتماد به اقدام جمعی و سازمان‌یافته، کلید عبور از مصلحت‌اندیشی است. گروه طالبان با ابزار ترس و خشونت، مردم را وادار به سکوت کرده‌اند و هرگونه مقاومت فردی بدون برنامه، معمولن سرکوب می‌شود. به همین دلیل، همه اقوام ساکن در افغانستان به ویژه اقوام غیرپشتون باید متحد شوند و بر هویت، فرهنگ و حقوق خود پافشاری کنند. تنها اتحاد واقعی و آگاهی از شرایط دشمن می‌تواند مانع از ادامه اشغال و سرکوب شود. جامعه نباید فریب شعارهای مذهبی یا ملی‌گرایانه طالبان را بخورد؛ این گروه به‌طور سیستماتیک با زور، منابع و زمین مردم را تصاحب می‌کند. مقاومت واقعی، ترکیبی از شجاعت، برنامه‌ریزی و ریسک‌پذیری است که باید در سطح محلی و ملی اجرا شود. هرگونه عقب‌نشینی یا چشم‌پوشی، طالبان را برای اقدامات بعدی جسورتر می‌کند. بنابراین باید مردم با دقت نقشه دشمن را تحلیل کنند و از ابزارهای سیاسی، اجتماعی و حتی مسلحانه برای دفاع استفاده کنند. عبور از ترس یعنی آمادگی برای مقابله با تهدید، حتی اگر هزینه‌های جانی و مالی داشته باشد. این گام، نه تنها روحیه جمعی را تقویت می‌کند بلکه پیامی قوی برای طالبان ارسال می‌کند که دیگر نمی‌توانند بدون مقاومت به اهداف خود برسند.

شناسایی هویت دشمن و ماهیت استبداد او، پیش‌شرط هر پیروزی است. طالبان نه تنها یک گروه نظامی، بلکه یک سیستم سرکوبگر قومی هستند که با ابزار خشونت، رسانه و حتی دین، بر مردم حکومت می‌کنند. بسیاری از گروه‌های تروریستی که در افغانستان فعالیت دارند، در واقع دست‌نشانده طالبان هستند و علیه اقوام غیرپشتون به کار گرفته می‌شوند. بی‌توجهی به این حقیقت یا تلاش برای مظلوم‌نمایی، مقاومت را بی‌اثر می‌کند و فرصت‌های تاریخی برای آزادی را از بین می‌برد. کسانی که هنوز تصور می‌کنند می‌توان با احساسات و شعارهای مجازی طالبان را مهار کرد، در اشتباه‌اند. تاریخ نشان داده است که سرکوبگران تنها با زور، تحریم و مقابله مستقیم عقب‌نشینی می‌کنند. بنابراین آگاهی و شناخت کامل از دشمن، نقشه و ابزارهای او، اولین گام عملی در برنامه‌ریزی برای دفاع و مقاومت جمعی است. بدون این شناخت، هر گونه تلاش فردی یا گروهی بی‌اثر خواهد بود و چرخه ظلم و ترس ادامه می‌یابد.

تجربه چهار دهه گذشته در افغانستان نشان می‌دهد که مظلوم‌نمایی و واکنش‌های احساسی نه تنها نتیجه‌ی در پی نداشته‌اند، بلکه طالبان و نیروهای مشابه را جسورتر کرده‌اند. هر بار که مردم تنها با بیان درد و رنج خود اعتراض کرده‌اند، طالبان این فضا را به نفع خود مدیریت کرده و از آن به عنوان ابزاری برای مشروعیت بخشی و سرکوب بیشتر استفاده کرده‌اند. بنابراین عبور از ترس و مصلحت‌اندیشی، نیازمند اقدام عملی و ملموس است. مردم باید به‌جای تمرکز بر ترحم و احساسات، راهکارهای مشخص و مؤثر برای مقابله با اشغال و استبداد طراحی کنند. این اقدامات می‌تواند شامل سازمان‌دهی گروه‌های مدنی، دفاع محلی، فعالیت‌های رسانه‌ی هدفمند و همکاری با نیروهای مستقل و ملی باشد. هرگونه تعلل یا امید به تغییر بدون فشار واقعی، به معنای تداوم استبداد طالبان است. در این مسیر، شجاعت، پایبندی به حقیقت و مسئولیت‌پذیری جمعی اهمیت فوق‌العاده دارد.

مقاومت واقعی در برابر طالبان، مستلزم پذیرش هزینه‌های جانی و مالی است. هر تلاش برای اصلاح شرایط بدون در نظر گرفتن این واقعیت، تنها باعث طولانی‌تر شدن ظلم و سرکوب می‌شود. کسانی که هنوز در بند خرافات سنتی و مصلحت‌اندیشی‌های پیشین گیر کرده‌اند، باید بپذیرند که هیچ نیروی خارجی و هیچ مظلوم‌نمایی مجازی نمی‌تواند جای اقدام واقعی را پر کند. هر اقدامی که منجر به آزادی و امنیت اقوام شود، نیازمند برنامه‌ریزی دقیق و شجاعت است. کنار گذاشتن ترس، مقابله مستقیم و اتحاد جمعی، تنها راه عبور از اشغال و استبداد است. این مسیر سخت است اما تنها راه دستیابی به عدالت، امنیت و زندگی شرافتمندانه برای همه مردم افغانستان است. بدون اقدام فعال و مقاومتی، طالبان همچنان قدرت خود را حفظ کرده و اقوام غیرپشتون را تحت فشار قرار خواهند داد.

عبور از ترس و مصلحت‌اندیشی تنها راه رسیدن به پیروزی اقوام تحت ستم در افغانستان است. شناخت دشمن، وحدت جمعی، اقدام سازمان‌یافته و شجاعت، ارکان اصلی این راهبرد را تشکیل می‌دهند. طالبان و نیروهای وابسته به آن تنها با زور، مقابله هدفمند و عدم تسلیم، عقب‌نشینی خواهند کرد. هرگونه عقب‌نشینی روانی یا ترس از تنش، به معنای ادامه سلطه و خشونت است. مردم افغانستان باید بر پایبندی به حقوق خود اصرار کنند و در مقابل هر گونه ظلم، مقاومت کنند. تجربه تاریخی نشان می‌دهد که کسانی که با شجاعت و برنامه‌ریزی عمل کرده‌اند، توانسته‌اند حتی قدرتمندترین اشغالگران را شکست دهند. بنابراین وقت آن رسیده است که اقوام تحت ستم گروه طالبان با عبور از ترس، اقدام جمعی و وحدت واقعی، آینده‌ی آزاد، شرافتمندانه و امن برای کشور خود بسازند.

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه خبر:

https://paigah-news.com/?p=15916

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

آخرین اخبار