نویسنده: محب الله نوری
خلیلزاد در تازهترین پست خود، حکمتیار را «قصاب کابل» خوانده و او را به دست داشتن در ترور اعضای مقاومت علیه اتحاد شوروی، تیزابپاشی بر چهره دختران، جنگهای داخلی و ویرانی کابل متهم کرده است.
اینکه ادعای او درست است یا غلط موضوع نوشته من نیست اما پرسش من این است که این خشم خلیلزاد از کجا ناشی میشود؟ به نظر میرسد این مسئله به نقشههای او علیه کشورهای همسایه برمیگردد.
پس از خروج نیروهای امریکایی از عراق و افغانستان، خلیلزاد بیپروژه و بیبرنامه ماند. او طی سالهای اخیر کوشید پای آمریکا را به یک جنگ جدید علیه کشورهای همسایه افغانستان بکشاند، اما ناکام شد. برعکس، دونالد ترامپ در جنگ های هند-پاکستان و ایران-اسرائیل میانجیگری کرد و در بر قراری آتش بس همکاری کرد. فراتر از آن، ریس جمهور ترامپ با دعوت از ژنرال عاصم منیر به کاخ سفید و دیدار با او، بسیاری از نقشههای خلیلزاد را نقش بر آب ساخت.
نقشه اصلی خلیلزاد این است که «تحریک طالبان افغانستان» و «تحریک طالبان پاکستان» را علیه کشورهای همسایه سازماندهی و رهبری کند تا نهادهای استخباراتی آمریکا را در برابر عمل انجامشده قرار داده و قانع سازد که این گروهها توان براندازی یا حداقل بیثباتسازی دولتهای همسایه را دارند.
او با این روش میخواهد نقش خود و همسرش را در این بازی جدید احیا کند. در این مسیر، هر کس را که مانعی ببیند، میکوشد از سر راه بردارد. خلیلزاد بهخوبی میداند حکمتیار روابط عمیقی با پاکستان دارد و ممکن است بتواند جلوی این پروژه را بگیرد؛ بنابراین تلاش میکند این مانع را حذف کند.