با گذشت دو نیم سال از حاکمیت طالبان هنوز بسیاری شهروندان و حتی طالبان به موجودیت عینی امیر المومنین طالبان به دیده شک و تردید مینگرند. رهبران طالب که متوجه این موضوع و تردیدهای جمعی طالب و غیر طالب در رابطه به ملا هیبتالله، شدند؛ در رابطه به او و عدالت گرایی اش داستانهای میبافند که با توجه به وضعیت حاکم در افغانستان و مظالم طالبان، این داستانها در باب هیبت الله، دروغین و ساختگی است.
محمد آغا حکیم، والی/استاندار طالبان در پنجشیر که عضو برحال سازمان القاعده است یکی از این داستانی برای هیبتالله آخوند، ساخته است. او در یکی از مجالس در پنجشیر میگوید که نزد هیبت الله، رفته بودند و هیبت الله داستان تامین عدالت را برای شان حکایت کرده بود. کسی شکایت داشت که مشکل اقتصادی داشته و فرمانده برایش کمک نکرده، هیبت الله با دریافت شکایت و اعتراض خودش شخصاً به دفتر فرمانده امنیه می رود. والی/ استاندار طالبان نقل میکند که او در نقش ریش سفید قومی پیش فرمانده امنیه میرود و پهره دار فرماندهی میگوید فرمانده نیست و ریش سفید استی منتظر باش و سپس فرمانده با چند موتر زرهی می آید و هیبت الله به دفتر او میرود و طالب همکاری در قسمت حل موضوع شاکی می شود.
هیبت الله در برگشت به اقامتگاهش، هدایت میدهد که بروید فرمانده رابیاورید، فرمانده را در موتر بسته کرده نزد هیبت الله میآوردند و این نمونه عدالت عمری و عدالت هیبت اللهی است.
اصل این گونه داستان به عدالت دوران حضرت عمر میرسد که حضرت عمر خانه به خانه از فقرا و مساکین احوال گیری کرده به آنها رسیدگی لازم میکرد، اما در رابطه به هیبت الله، خیالی و نامعلوم و عدالت آن و عدالت در مجموع رژیم طالب، کذب محض و داستان بافی است. جامعه به طالب و غیر طالب تقسیم شده و هیچ طالبی در برابر ظلم، فساد و بی عدالتی محاکمه و مجازات نشده و طالب بازداشت شده بیشتر از سه روز در بازداشت نمیماند؛ چه رسد به اینکه طالب متخلف توسط موتر کش شده نزد ملا هیبت الله، برده شود که این نوع داستان سراییها خاک پاشیدن به چشم مردم، فریب و دروغای بیش نیست. در رژیم طالب قانون جنگل حاکم است، یک طالب مسلح خود پولیس، قاضی و دادستان است و مجازات را بصورت صحرایی تعیین میکند و خودش مبرا و معاف از مجازات است.