پس از تسلط گروه طالبان بر افغانستان، موجی از بازداشتهای خودسرانه، شکنجه، تهدید، اخاذی و سرکوب نظامیان پیشین، مخالفان سیاسی و حتی غیرنظامیان عادی در سراسر کشور آغاز شد. گروه طالبان که بارها مدعی «عفو عمومی» شده بودند، نهتنها به این وعده پایبند نماندند، بلکه سرکوب سیستماتیک نیروهای امنیتی پیشین و کسانی را که احتمال میدادند با جبهه مقاومت ملی افغانستان و جریانهای دیگر مخالف این گروه همکاری دارند، تشدید کردند. طی بیش از سه سال گذشته، صدها تن از افسران و سربازان حکومت پیشین، فرماندهان جهادی، جوانان و روشنفکران بازداشت، شکنجه و در بسیاری از موارد به قتل رسیدهاند. نهادهای حقوق بشری بارها نسبت به این اقدامات اعتراض کردهاند، اما گروه طالبان همچنان با قساوت تمام به بازداشت، کشتار و باجگیری ادامه میدهند.
ولایت بغلان یکی از مناطقی است که این سرکوبها در آن به شدت ادامه دارد. از ولسوالیهای خوستها(خوست، گذرگاهنور و فرنگ) گرفته تا اندرابها، نهرینها و پلخمری، طالبان افراد را بدون هیچگونه سند و مدرکی بازداشت میکنند، آنها را تحت شکنجههای شدید قرار میدهند و در بسیاری از موارد، خانوادههایشان را مجبور میسازند که در ازای آزادی عزیزانشان پول بپردازند. ربودن افراد، تحمیل جریمههای سنگین، تهدید خانوادههای نظامیان پیشین و مصادره داراییها، بخشی از سیاستی است که گروه طالبان برای اعمال فشار و نابودی مخالفان خود دنبال میکنند.
یکی از تازهترین موارد این سرکوبها، بازداشت و شکنجه فرمانده فیاض، از باشندگان روستای سوق ولسوالی فرنگ بغلان است. او که ۱۲ روز پیش در ولایت کندز ناپدید شده بود. خانواده و نزدیکان او هیچ اطلاعی از سرنوشتش نداشتند، تا اینکه سرانجام مشخص شد طالبان او را بازداشت کرده و به استخبارات این گروه در پلخمری منتقل کردهاند. گزارشها حاکی از آن است که فرمانده فیاض تحت شدیدترین شکنجهها قرار دارد و طالبان همچنان به آزار و اذیت او ادامه میدهند.
فرمانده فیاض، که سالها در کنار نیروهای امنیتی پیشین علیه گروه طالبان جنگیده بود، پس از سقوط کابل، به زندگی عادی بازگشته و در کندز ساکن شده بود. اما گروه طالبان، که تحمل وجود هیچیک از نظامیان پیشین را ندارند، او را ربودند و به بغلان منتقل کردند. منابع محلی میگویند که طالبان بهویژه در خوستها، پلخمری و اندرابها، بازداشتشدگان را تحت شکنجههای وحشتناکی قرار میدهند. بسیاری از زندانیان، بدون هیچ دادگاهی، برای هفتهها و ماهها تحت بدترین شرایط در بازداشت میمانند و در نهایت یا به قتل میرسند یا در برابر پرداخت مبالغ هنگفت، به خانوادههایشان تحویل داده میشوند.
علاوه بر فرمانده فیاض، باسط، فرزند قیوم، که از باشندگان همان منطقه است، نیز مدتی پیش توسط طالبان بازداشت شده بود. او پس از تحمل شکنجههای سنگین و گرفتن یک میل سلاح «کلاشینکوف» توسط طالبان، سرانجام تحت ضمانت آزاد شد. شماری از باشندگان محل گفتهاند که طالبان علاوه بر شکنجه، از بازداشتشدگان بهعنوان منبع درآمد نیز استفاده میکنند. مصادره اموال، گرفتن پول در برابر آزادی زندانیان و حتی فروش وسایل شخصی افراد، به یکی از شیوههای این گروه برای تأمین مالی خود تبدیل شده است. بسیاری از خانوادهها مجبور شدهاند که داراییهایشان را بفروشند تا بتوانند عزیزانشان را از چنگ طالبان نجات دهند. در حالی که طالبان ادعا میکنند که این بازداشتها به دلایل امنیتی انجام میشود، در واقع هدف اصلی آنها باجگیری و ایجاد وحشت در میان مردم است.
در همین حال، هارون، فرزند محبوب که از پلخمری بازداشت شده بود، نیز با پرداخت یک لک افغانی و تحت ضمانت آزاد شده است. یکی از بستگان محبوب در صحبت با خبرگزاری پایگاه گفتهاند که طالبان نهتنها افراد را بیهیچ مدرکی بازداشت و شکنجه میکنند، بلکه از خانوادههایشان نیز در ازای آزادی، مبالغ هنگفتی طلب میکنند. خانوادههایی که توان پرداخت چنین مبالغی را ندارند، معمولاً مجبور اند زمین، اموال و حتی خانههای خود را بفروشند تا عزیزانشان را از چنگال این گروه نجات دهند. بسیاری از خانوادهها نیز هیچگاه موفق به آزادی عزیزان خود نمیشوند و آنها را یا در زندانهای طالبان از دست میدهند یا پس از مدتی اجسادشان را در گوشهای از خیابان پیدا میکنند.
این رویدادها تنها گوشهای از وضعیت جاری در بغلان است. گروه طالبان در ماههای اخیر فشارهای خود را بر مناطق مختلف این ولایت افزایش دادهاند. شماری از باشندگان بغلان میگویند: «آنچه که در بغلان، کندز، پنجشیر، کاپیسا و سایر مناطق شمال افغانستان جریان دارد، نمایانگر یک سیاست منظم از سوی طالبان برای حذف مخالفان، نابودی نسل جدید و تحکیم قدرت از طریق وحشت و خشونت است. طالبان نهتنها به کشتار و شکنجه ادامه میدهند، بلکه ساختارهای اجتماعی و اقتصادی مردم را نیز نابود کردهاند. بازداشتهای بیدلیل، شکنجههای وحشیانه، مصادره اموال، باجگیری، و سرکوب سازمانیافته، همه نشان میدهد که این گروه نهتنها تغییر نکرده، بلکه به یک ماشین سرکوب تمامعیار تبدیل شده است.»