حکمت کرزی، معین سابق وزارت خارجه دیروز گفت که آمریکا در بیست سال گذشته از مردم افغانستان انتقام گیری کرد و ده سال اول فاقد پروسه سیاسی بودند. این گفتههای حکمت کرزی از چند جهت قابل تامل و بررسی است. اول اینکه حامد کرزی، به حمایت آمریکا به حیث رییس اداره موقت، انتقالی و سیزده سال در اریکه قدرت بود. کتابها و نوشتههای زیادی در این خصوص صورت گرفته و اخیراً عمر داووزدی، نیز در کتاب خاطراتش چگونگی آوردن کرزی و روابط صمیمانه کرزی و آمریکا را در کتابش آورده و به قول انگلیسها؛ کرزی، مدت طولانی دارلینگ آمریکا بود و آمریکا بالای هیچ کسی جز کرزی اعتماد نداشت. اینکه کرزی با انتخابات ۲۰۰۹ با آمریکا در افتاد و با ریچارد هولبروک و سایر مقامات آمریکایی تنشهای لفظی میکرد ربطی به مردم افغانستان و منافع ملی کشور نداشت، بازیها و اختلافهای سلیقهای در میان بود.
حامد کرزی و خانوادهاش شرکایی سیاسی و اقتصادی امریکا بودند و منافع زیاد سیاسی و مالی بدست آوردند. کرزی، در سال ۲۰۰۵ در کنفرانس شانگهای در ازبکستان از فرودگاه الی محل کنفرانس در موتر سفارت امریکا نشسته بود. صحبتها و موضع گیریهای پسان تر حامد کرزی و روی گشتاندن این سیاستگر به سوی شرق و روسیه در محور منافع شخصی خودش بود تا منافع کشور. ضعف و انفعال کرزی در امر حکومت داری و فساد گسترده اطرافیان کرزی سببی دلسردی آمریکا شد. اینکه آمریکا در بیست سال اشتباهات زیادی را مرتکب شد شکی نیست اما چه کسانی به آمریکا مشورههای غلط می دادند، چه کسانی بحثهای بیست سال دولت سازی و ملت سازی را به بیراهه بردند و چه کسانی در کنفرانسها و مجالس منطقهای و بین المللی بافتها و شرایط افغانستان را قومی جلوه دادند و به ماهی مراد خود رسیدند.
کرزیها از موجودیت آمریکا و از سفارت آمریکا دهها پروژه گرفتند و پول دار شدند. حکمت کرزی چرا دیر بانک می کند، چرا در دوره معینت وزارت خارجه و بعدها به نیت و عملکردهای آمریکا شک نداشت زیرا از سفارت آمریکا به نهاد به اصطلاح تحقیقیاش صلح و منازعه پروژه می گرفت و متحد سفارت آمریکا بود و حالا این رابطه به هم خورده.
وقتیکه حکمت کرزی میگوید که آمریکا در ده سال پروسه سیاسی نداشت، نقش شما در این زمینه چه بود و چرا ماموریت دولت سازی به بیراهه برده شد. سوالهای منطقی استند که باید پاسخ یابند. چرا آمریکا طالبان را به کرزیها ترجیح داد و افغانستان را به یک گروه تروریستی سپرد زیرا ماهیت کرزیها و اطرافیان کرزی روشن نبود، رییس جمهوری بود که به مرگ سرباز اشک نمیریخت اما به مرگ یک طالب ماتم می گرفت.
جنرال ظاهر عظیمی، سخنگوی وزارت دفاع میگوید که فرار زندانیان طالبان از کندهار در دوره حامد کرزی تصادفی نبوده بلکه قصدی و ساخته شده بود. در عین حال او میگوید که دیوید پتروس، قوماندان نیروهای آمریکایی در وزارت دفاع گفت که طالبان هر والی و یا ولسوالی که برای ولایات جنوب افغانستان معرفی میکنند در مدت یک هفته نیروهای آمریکایی، قوماندان و یا والی و لسوال نام نهاد طالبان را نابود میکنند و به همین خاطر بود که کرزی هشدار داد که اگر عملیات شبانه متوقف نشود علیه آمریکا اعلام جهاد میکند. کرزیها از حامد تا حکمت و تمام اینها در واقعیت امر طالبان نکتایی پوش بودند که در ظاهر دولتگرا و دموکرات اما در تفکر و اندیشه، با طالبان سر سازگاری و همدردی داشتند و کرزیها در صحبتها و موضع گیریهای شان خیلی انتخاب شده حرف میزنند. در ادبیات و سخنان شان در کنفرانسهای منطقهای و جهانی اصطلاحات را که به کار میبرند به گونهای است که نه سیخ بسوزد و نه کباب، نه طالب خفه شود و نه مردم دچار تردید شوند اما مردم چهرههای مشکوک نظام قبلی را به خوبی شناختند. کسانی که از خوب و بد افغانستان دست شستند و فقط و فقط در فکر آجندایی شخصی و پروژهای خود می باشند.