در تازهترین مورد که رهبر جبهه مقاومت ملی در بیبیسی گفتوگو داشت بهموضوعات مهم واساسی اشاره کرد که برای پرسشهای بیپاسخ شماری در برابر جبهه ارزشمند و قابل پسند است. دراین گفتوگو رهبر جبهه مقاومت ملی کوشش نمود تا برای مخربین، مخالفین و دوستداران جبهه بهصورت واضح و درست بفهماند که منشأ مبارزات چیست، برای کدام هدف میرزمد و از کجا تا کجا چتر آن بلند و پهن شده است. در واقع پرسشها و پاسخهای این گفتوگو برای هر شهروند و هر مبارزی عزت نفس، وقار، عرُضه و توانایی میبخشد. او با صلابت و اقتدار سخن گفت و با ارادهی راستین برای مردم و ملت افغانستان –چه در بیرون و چه در داخل- سربلندانه بیان نمود که هنوز بر عزم و قدرت گذشته پابند است و متعهد. در این گفتوگو موضوعات زیر را بهخوبی بیان کرد و چند پیام واضح داشت:
۱. در پاسخ بهانتقادها، پیشنهاد و پشتسرگوییهای شماری واضح و روشن بیان کرد که جبهه مقاومت ملی با درنظرداشت نام و نشانش در حرکت است و یک قدم از آرمانها و اهداف خویش پای کج نگذاشته است. جبهه مقاومت با آنکه یک دولت نیست و یک جنبش خودجوش و مردم شمول است، در حد نهایی در یک حالتی که هنوز انسجام کلی نداشته و در یک موقعیتی که سقف دولت از هم گسست تشکیل شد و اما با بحرانزدگی تمام عیار سقف بلند ملی بودن خود را حفظ کرد و بزرگان و رزمندگان اقوام مختلف در آن سهیم است. این موضوع پذیرفتنی است که جبههها در «خوست، اندرآب، پنجشیر و قسمتهای دیگر مملکت سر و سامان گرفت، »ولی بحث دموکراتیک بودن در این ساختار تشکیلاتی بهصورت بهتر و خوبتر در نظر گرفته شده و تمامی اقوام میتوانند خود را در آینه آن ببینند. وی بهتر بیان کرد که اکنون هر شمعی میتواند رهنمای راه و نشانگر آزادیخواهی باشد و هنوز مردم افغانستان بهویژه نیروهای مبارز در جایگاهی قرار ندارند که پیش خود و بهصورت تکتازانه وارد کارزار شوند. ما برای آزادی میرزمیم و پاسدار آزادهگانیم. جبهه برای تمامی مردم افغانستان است و هیچگاه انحصار نمیخواهد و نمیطلبد.
۲. دومین پیام وی برای سامان ملل متحد و گردانندگان آن بود. رهبر جبهه مقاومت ملی بهخوبی بیان داشت که سازمان ملل متحد با آنکه ادعای جهانشمولی دارد، جهانشمولی خود را حفظ نتوانسته و در واقع «بهریش خود میخندد» بارها متوجه این بودهایم که سازمان ملل ناقض اصلی آرمانها و اهداف اصلی خود بوده است. سازمان ملل در قامت یک نهاد جهانمحور روی موضوعاتی چون حقوقبشر، حقوقزنان، حقوقکودکان و … تاکید جدی داشت؛ اما این مفهوم تنها روی کاغذ و سند باقیمانده است و هیچگاه نتوانسته از پس از اهداف خود بربیاید. ما بهعنوان یک جبههی ملی، میتوانیم برای رهبران این سازمان تذکر دهیم که آنچه در پیش گرفتهاند، جز تباهی مردم افغانستان و ناشناختهگی آنها از طالبان میباشد، ولی هیچگاه تعیین تکلیف کرده نمیتوانیم. ما رسالت انسانی خود را اداء میکنیم.اما آنچه روان است بر میگردد بهرفتار و کردار و گفتار وارونهی سازمان. گزارشگرهای متفاوتی وضعیت، زنان، دختران و حقوقبشر را در داخل افغانستان زیر چتر طالبان گزارش داده اند و نیاز نیست، حتما اتمام حجت صورت گیرد. با اینهمه خاک سیاهی است که بهصورت مردم افغانستان زده میشود. سازمان ملل دارد روی یک سیاست ناکام پیش میرود.
۲. جبهه مقاومت ملی مشروعیت داخلی و بینالمللی دارد: رهبر جبهه مقاومت در این قسمت روشن بیان کرد و واقعیت نیز است. جبهه مقاومت در داخل مشروعیت دارد، برای اینکه در پی دستیافتن بهآرمانها، اهداف و حقوقی از دست رفتهای است که یا آمدن طالبان از بین رفته و چراغ سبزی دیده نمیشود. با آمدن طالبان، زنان در انحصار رفتهاند و حتا از اندکترین حق خود استفاده نمیتوانند. جنبش خودجوش زنان یک سنگر مقاوم و یک ارادهی راستین در کنار براردان مبارز بوده میتوانند و نادیدهگیری این قشر بزرگ زخم ناسوری بر پیکر جامعه پنداشته میشود. وی بیان کرد که اگر آمادهایم با طالبان کنار بیاییم، با آنها یکجا بنشینیم و زیر یک چتر پیش برویم بستگی بهانتخابات و منافع علیای مردم دارد. این نشانگر این موضوع است که اهداف و آسودگی مردم در نظر است و ما هیچگاه طرفدار جنگ، خونریزی و زیر پا نهادن دیدگاه مردم و اهداف آنها نیستیم. ما براین باور استیم، زمانی که طالبان تن بهانتخابات، آموزشوپرورش زنان، آزادی رسانهها، آزادی مردم، حقوقبشر و … بقیه امتیازات انسانی دهند، دیگر مبارزه جای ندارد. اما روش در پیش گرفتهای این گروه هیچگاه مورد پسند مردم افغانستان واقع نمیشود. ما گفتیم با طالبان مینشینیم که رهبرشان به ارزشهای دینی، فرهنگی، ملی و جهانی تن دهد؛ اما هیچگاه نگفتیم که شیفتهی دیدار این گروه با تمام بربریت استیم. قطعا بیان میکنیم که آزادی مردم، آزادی فرهنگی، دینی، وجدانی و آرمانی آنها برایمان ارزشمند است، با اینحال مشروعیت داخلی داریم، چون از ارزشها و آرمانهای کوچکترین کودک هلمند و قندهار، ارزگان و هلمند، تخار و بدخشان، دفاع میکنیم. در پهلوی آن مشروعیت جهانی داریم. شما بهخوبی دیده می توانید که بیشنهای کشورها نمایندگیهای سیاسی جبهه را پذیرفته و ما عملاً در مسایل بیرونی وارد گفتوگو هستیم.
۴. موضوع تعامل و لابیگری کشورها برای طالبان: مسئولان جبهه مقاومت ملی در جایگاه یک روشنگر برای جهان و کشورها بوده میتواند و میتوانند بهطور آزادانه برای کشورها بگویند که طالبان گزینهی خوبی برای مردم افغانستان نیستند و این گروه هیچگاه نمایندگی از مردم بزرگ افغانستان کرده نمیتواند؛ زیرا اینها کشور ا برای مردم زندان مخوفی ساختهاند که از آزادی فقط «آ. ز. ا. د. ی» برایشان مانده است و بس. اما قطعاً نمیتوانیم تعیین مسیر دهیم که شما با طالبان چنین یا چنان برخورد کنید و از این آدرس یا آن آدرس کنارهجویی. آنها استقلال دارند و در امر رسیدن بهاهداف خویش ممکن صلاح همین را دیده باشند. تاجایی که اکنون دیده میشود کشورها براساس منافع خود پیش رفتهاند و از آن فرتر نمیبینند، ولی موضوع منابع داخلی افغانستان، مربوط طالبان نبوده و خیانت بزرگی است که کشورها مرتکب میشوند. اینقدر میتوانیم برای کشورها بیان کنیم، در صورتی که با مردم افغانستان ادعای دوستی دارید و در برابر با طالبان وارد تعامل میشوید، خیانت علنی میکنید در برابر مردم عزتمند افغانستان.