نقش شهید داود و شهید نورى در مقاومت نخست 

نویسنده: محب الله نوری

در ۶ میزان ١٣٧۵ کابل بدست طالبان سقوط کرد به قول استاد سیاف فرمانده باز محمد احمدی و فرمانده شاه جهان نورى دو تن از آخرین فرماندهان بودند که به دستور رهبری از خطوط میدان شهر عقب نشینی کرده به جبل السراج آمدند. از اینکه طالبان بسوی شمال حرکت کرده بودند شهید احمد شاه مسعود به شهید نوری دستور داد به تخار برود برای مقاومت و دفاع از تالقان نخستین هسته های مقاومت را در آن ولایت ایجاد کنند. رفتن ایشان همزمان بود با سقوط ولایات شمال یکی پى دیگر و رسیدن طالبان به دروازه های تالقان.

در ماه ثور سال ۱۳۷۶ طالبان توانسته بودند برای یک هفته شهر مزارشریف را در کنترل بگیرند. پیوسته به آن برای چند روز تالقان نیز بدست طالبان سقوط کرد و برچم های طالبان در هر گوشه تخار بر افراشته شد و‌ نیروهای دولتى به فرخار عقب نیشنی کردند اما فردای آن روز شهید مسعود به فرخار آمد و نویسنده این متن با چشم خویش شاهد بوده که شهید مسعود در موتر جیپ شهید نوری در حالیکه ترپال آن را برداشته و سر جیپ باز بود از جوار مسجد ابوحنیفه گذشته بسوی شهر تالقان رفتند، سپس طالبان محلی فرار کردند یا زندانی شدند و اوضاع به حالت عادی برگشت.

پس از این رخداد شهید مسعود خطوط دفاعی تخار و بدخشان را که در بنگی قرار داشت به دو سوق و اداره تقسیم کرد. تمام فرماندهان تخار و بدخشان را در این دو سوق و اداره تقسیم و مارشال فهیم را در راس هر دو سوق و اداره قرارداد. در این مقطع از ۱۳۸۵ الی ۱۳۷۷ مسوولیت یکی از سوق و اداره ها بر دوش شهید جنرال شاه جهان نوری گذاشته شد.

با افزایش فشار طالبان بی نظمی در شهر تالقان و ولسوالی های اطراف آن افزایش یافت. بنابراین، در سال ١٣٧٧ برای ایجاد نظم بهتر در ولایت تخار شهید احمد شاه مسعود شهر تالقان و ولسوالی های اطراف آن را به چهار حوزه تقسیم کرد و مسوولیت امنیتی و مردمی هر کدام از این حوزه ها را بر دوش یکی از فرماندهان مهم تخار گذاشت.

در آن میان مسوولیت حوزه جنوب تالقان را از مرزهای ولسوالی بنگی الی نهرچمن و ولسوالی نمک آب بر دوش فرمانده شاه جهان نوری گذاشته شد. برای این حوزه در کنار نیروهای محلی یک غند نظامی که متشکل از قطعات نظامی فرخار و ورسج بود نیز در نظر گرفته شد. این قطعات مسوولیت داشتند از یکسو در خلع سلاح افراد مسلح غیر مسوول و تامین نظم و امنیت حوزه از سوی دیگر همزمان در خطوط نبرد بنگی در برابر هجوم طالبان از تخار دفاع کنند. بنابراین، شهید نوری در این مرحله همزمان دو مسوولیت بزرگ دفاعی و مردمی را بر دوش داشت. بگونه ای که در اوقات که حملات دشمن افزایش می یافت به خطوط نبرد می رفت و در زمانیکه این حملات کاهش میافت به حوزه مربوطه بر می گشت و به امور حوزه می پرداخت.

ایشان امور حوزه را به دو بخش تقسیم کرده بود. امور امنیتی و امور مردمی. امور مردمی را با ایجاد یک کمسیون مردمی متشکل از بزرگان محلی اداره میکرد و امور امنیتی را از طریق قطعات که نقش پولیس را داشتند تنظیم می کرد. بنابراین، روزها از طریق کمیسیون به شکایات و عرایض مردم رسیده گی میکرد و شب ها به دنبال مجرمین و افراد مسلح غیر مسوول که نظم و امنیت حوزه و کلیت شهر تالقان را بر هم زده بود می رفت. ایشان در جریان این ماموریت مملو از موفقیت بدون اینکه کسی کشته شود در حدود ۵۰۰ میل اسلحه را از افراد مسلح غیر مسوول گردآوری کرد.با افزایش حملات طالبان، در اوایل سال ١٣٧٧، شهید احمد شاه مسعود، جنرال محمد داود دستیار خاص خود را براى حمایت از جبهه‌های فرخار و ورسج به این ولایت فرستاد. اما دیری نگذشت که تخار به دست طالبان سقوط کرد و نیروها به سمت فرخار، بدخشان و ماورای کوکچه عقب‌نشینی کردند.

با متمرکز شدن نیروهای دشمن در تعقیب نیرو‌ها، شهید مسعود به جنرال داود دستور داد تا با انفجار معبر تنگی تالقان، فرصتی برای تجدید قوا بدست آورند.

شهید شاه جهان نوری، یکی از آخرین فرماندهانی بود که از خطوط بنگی در غرب تالقان به تنگی فرخار در شرق عقب‌نشینی کرد و در این نقطه سرنوشت‌ساز با جنرال داود روبرو شد و میان آنها دوستی‌ای آغاز شد که تا شهادت هر دو ادامه یافت. اگرچه این دو از یک ولسوالی بودند و سابقه آشنایی داشتند، اما تا آن زمان در کنار هم کار نکرده بودند.

با وجود قول و قراری که در همان قله تنگی تالقان برای مبارزه مشترک برای آزادی تالقان دادند، عبور طالبان از تنگی فرخار و شرایط اضطراری، انسجام نیروها را از بین برد و آنها به ناچار پراکنده شدند. جنرال شاه جهان نورى مسیر مشتان روستاى زادگاه را و جنرال داود به دستور مسیر ورسج و پنجشبر را در پیش گرفت اما در تنگى ورسج مطلع شد که شمارى از طالبان در ورسج پرچم بلند کردند. وقتى این موضوع را از طریق ستلایت به رهبرى مقاومت گزارش داد رهبرى به جنرال داود هدایت داد مسیرش را عوض کند و به مشتان نزد جنرال شاه جهان نورى  برود، تغییر مسیرى که در واقع مسیر تاریخ را تغییر داد.

طالبان با تصرف ولسوالی‌های ورسج و فرخار، قصد داشتند حلقه محاصره پنجشیر را تنگ‌تر کنند. اما در آخرین نقطه فرخار، روستای زادگاه شهید شاه جهان نوری، نقطه امیدی باقی مانده بود.

با عقب‌نشینی، شهید نوری، شهید داود و شماری از فرماندهان دیگر به دستور رهبری مقاومت، به آن روستا پناه بردند. در این شرایط سخت، با وجود کمبود آذوقه و محاصره دشمن، شهید نوری با شجاعت و صداقت از مهمانان خود محافظت می‌کرد.

در آن جریان، نامه‌ای از امیر خان متقی به دست شهید نوری رسید که او را به پیوستن به طالبان دعوت می‌کرد. نوری با قاطعیت این پیشنهاد را رد کرد و به فرستاده متقی گفت: “به خدا سوگند اگر آفتاب را در دست راستم و ماه را در دست چپم بگذارید تا آزادی کامل مردم و کشورم دست از مقاومت بر نمی دارم”.

پس از ده روز، شهید مسعود دستور داد روستا را تخلیه و از طریق ارتفاعات ورسج به پنجشیر بروند اما ترک منطقه برای هر دو شهید و یاران شان سخت بود، آنها با هدف متقاعد کردن رهبری برای بازگشت به ورسج و فرخار، در مسیر راه جلسه‌ای برگزار کردند و با ارسال نامه ها و جلب رضایت مردم و بزرگان ورسج، قناعت رهبرى را فراهم کردند بار دیگر به این منطقه حمله کردند و موفق به آزادسازی ورسج، فرخار و کل تخار شدند. این پیروزی، نقطه عطفی در تاریخ مقاومت بود.

پس از پیروزی

تخار به مرکز مقاومت ملی و مقر ریاست جمهوری دولت اسلامی افغانستان تبدیل شد. استاد ربانى شهید ریس جمهور وقت با اعضاى کابینه شان و دیگر رهبران برجسته مقاومت به این شهر آمدند.

پس از آن شهید احمد شاه مسعود براى ایجاد نظم و امنیت بهتر تشکل جدیدی به نام “قوای مرکز” را با فرماندهی جنرال محمد داود داود و معاونت شهید جنرال شاه جهان نوری تشکیل داد.

این تشکل وظایف مهمی از جمله رهبری امور نظامی و ملکی تخار، دفاع از این ولایت در برابر حملات طالبان و ایفای نقش قوای مرکزی نیروهای دولتی و مقاومت را بر عهده داشت.

به مدت چهار سال (١٣٧٧ تا ١٣٨٠) این نیروها با رشادت و درایت فرماندهان خود، در برابر حملات طالبان ایستادگی کردند و به نمادی از مقاومت و امید در افغانستان تبدیل شدند.

بدون شک، نقش شهید جنرال محمد داود داود و شهید جنرال شاه جهان نوری در این مقطع حساس از تاریخ مقاومت، نه تنها برای تخار و پنجشیر و بدخشان بلکه برای کل افغانستان حیاتی بود.

اتحاد، فداکاری و تدبیر این دو شهید در کنار سایر فرماندهان، روحیه مقاومت را در تاریک‌ترین روزها زنده نگه داشت و مسیر تاریخ را تغییر داد.

صفات برجسته:

شجاعت: در شرایطی که بسیاری ناامید شده بودند، شهید داود و شهید نوری با شجاعت بی‌نظیر به مبارزه ادامه دادند و از جان خود برای دفاع از وطن مایه گذاشتند.

اتحاد: دوستی و همکاری صمیمانه این دو شهید، الگویی برای دیگر رزمندگان بود و انسجام را در میان آنها تقویت می‌کرد.

تدبیر: شهید داود و شهید نوری با درایت و هوش نظامی خود، بارها و بارها دشمن را غافلگیر کرده و ضربات سختی به آنها وارد کردند.

تعهد به مردم: این دو شهید، همواره در خدمت مردم بودند و برای رفاه و آزادی آنها تلاش می‌کردند.

میراث: شهادت جنرال محمد داود داود و شهید شاه جهان نوری، ضایعه‌ای جبران‌ناپذیر برای افغانستان بود. اما فداکاری و رشادت آنها تا ابد در تاریخ این کشور ماندگار خواهد شد. امروزه، نام این دو شهید به عنوان نمادی از مقاومت، شجاعت و تعهد به وطن شناخته می‌شود و الهام‌بخش نسل‌های آینده برای دفاع از آزادی و استقلال کشورشان خواهد بود.

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه خبر:

https://paigah-news.com/?p=12514

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

آخرین اخبار