فخر فروشی، غرور و قصه خوانی امیر خان متقی

در چند روز گذشته امیر خان متقی سرپرست وزارت خارجه طالبان با طلوع نیوز، مصاحبه مفصلی داشت. مقامات طالبان از دونیم سال به این سو یک روایت کهنه و تکراری را همیشه جار می‌زنند که گویا آمریکا را شکست دادند و کشور را از چنگ اشغال نجات دادند. ضرب المثل است که می‌گویند که قصه مفت خوش مان نمی‌آید. این روایت و قصه خوانی طالبان به یک قصه مفت و یک فکاهی بی مزه و بی معنی می‌ماند. واقعیت امر این بود که در نتیجه یک توافق و معامله گذار، آمریکا از جمهوری و کارنامه ها و شخصیت‌های جمهوری دلسرد شد و جمهوری را به طالبان معاوضه کرد و مقدمات آمدن طالب فراهم شد، نه شکستی بود و نه پایان اشغال. چهره‌ها و شخصیت‌های مانند استاد ربانی، کاظمی، جنرال داوود، مولانای سیدخیلی، مطلب بیک، جنرال رازق و ده‌ها چهره که توان بسیج ملی واجتماعی در برابر طالبان را داشتند، در اثر توطیه‌ها و دسایس داخلی و خارجی از بین برده شدند که راه و جاده برای آمدن طالب فراهم شود. آمریکا همانگونه که خلیل‌زاد گفت در افغانستان بند ماند و توسط رقیبان منطقه‌ای در یک محاصره هزینه آور قرار گرفته بود و نا گذیر شد خود را از این تلک خارج سازد. طالبان زور و قدرت آمریکا را در ۲۰۰۱ تجربه کردند که چگونه تمام دار و ندار طالبان در مدت کمتر از یک ماه نابود و تار و مار شد. اگر منافع  آمریکا ایجاب می‌کرد ظرفیت نظامی صد سال جنگ در افغانستان را داشت و می توانست بجنگد؛ اما منافغ آن کشور تغییر کرد و رفت. طالبان هیچ روایت دیگری ندارند جز فخر فروشی به ملت گرسنه و بی چاره کشور. مردمی که هر روز دارند سیاه بخت‌تر از دیروز می‌شوند و در حال فرار از ساحه حاکمیت یک گروه تروریستی استند که به جز فخر فروشی و قصه مفت سرایی هیچ کار و خدمتی به مردم ندارند.

امیر خان متقی، سرپرست وزارت خارجه طالبان یکی از کسانی است که در مناسبت‌ها و فرصت‌های مختلف همین داستان کهنه و تکراری که آمریکا را شکست دادند و اشغال را پایان دادند را تکرار می کند. مردم آگاه اند و می‌دانند که طالب یک پروژه بود و است که توسط قدرت‌های منطقه و جهان زنده شد و به خاطر اهداف شان به کار برده می‌شود و تا دروازه‌های کابل همراهی شد و بی همرایی آن‌ها ممکن نبود طالبان به کابل برسند. اشغال طالب و پاکستان به مراتب بدتر از حضور آمریکا و شوروی بود. در زمان حضور آمریکا دولت ساخته شد، کشور دموکراسی و نهادسازی را تمرین می‌کرد، اما برگشت طالبان همه چیز را از بین برد. اگر در انتخابات تقلب می‌شد بازهم تمرین دموکراسی و رای مردم بود؛ اما در این دو نیم سال حاکمیت سیاه طالبان برخلاف خواست جمعی یک امیر المومنین غیر مسول وغایب را به گرده مردم سوار کردند که کسی نمی‌داند رهبر کشور کیست، آینده کشور به کدام سو می رود و نحوه حکومت داری ملا نصرالدینی طالبان کشور را در بدترین وضعیت قرار داده، طالبان که جهاد شان صرفا به خاطر چوکی‌ها و قدرت بود، در کرسی‌ها تکیه زدند و از هیچ نوع چور، چپاول و فساد دریغ نمی‌کنند. آمدن این گروه، سی ملیون انسان کشور را رنج داده و در مضیقه سخت و دشوار قرار داده و طالبان فکر می‌کنند که کدام مدرسه را کنترل می‌کنند. حالا که طالبان برخلاف اراده و خواست مردم، کنترل افغانستان را در اختیار گرفتند به جای زندگی درتوهم و سراییدن قصه‌های تکراری و بی معنی، قدری از تاریخ چهل و پنج سال گذشته و سقوط‌های پیهم بیاموزند و بدانند که سقوط و فروپاشی شان به زودترین فرصت ممکن حتمی است.

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه خبر:

https://paigah-news.com/?p=10789

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

آخرین اخبار