گروه طالبان، پس از بازگشت به قدرت در افغانستان، تلاش میکند تا چهرهای ایدئولوژیک، خشونتمحور و مشروعیتگریز را بهعنوان اساس نظامتروریستی خود تعریف کند. این گروه در اقدامی دیگرِ روزِ گذشته، مراسم بزرگداشتی برای مهاجمان انتحاری خود برگزار کرده و آنان را «قهرمانان» خوانده است. چنین مراسمهایی نه تنها نمادی از تقدیر خشونت و بیرحمی است، بلکه بازتابی از استراتژیهای ضدانسانی گروه طالبان است که به جای احترام به زندگی و کرامت انسانی، مرگ و تخریب را میستاید. این اقدامات، در کنار سایر سیاستهای ویرانگر این گروه، تصویری تاریک از آینده افغانستان ارائه میدهد.
در مراسمی که در ولسوالی گیلان استان غزنی برگزار شد، سراجالدین حقانی، وزیر داخله رژیم طالبان، تأکید کرد که «نام مهاجمان انتحاری باید با خط طلایی نوشته شود.» چنین اظهاراتی نه تنها نشاندهنده وفاداری این گروه به تاریخ خشونتبار خود است، بلکه پیام روشنی به مردم افغانستان و جامعه بینالمللی میدهد که گروه طالبان قصد ندارد از ایدئولوژی افراطی و سیاستهای مرگبار خود دست بکشد.
عملیاتهای انتحاری، که دهها هزار غیرنظامی و بیگناه را قربانی کرده، در دوران جنگ دو دههای طالبان علیه دولتها و مردم افغانستان بهکار گرفته شد. این تاکتیکها، که با وعدههای دروغین بهشت به جوانان افغانستان تبلیغ میشد، نمادی از استفاده ابزاری طالبان از دین و اعتقادات مذهبی برای پیشبرد اهداف قدرتطلبانه بود. حال، با برگزاری چنین مراسمهایی، طالبان تلاش میکند تا همان ایدئولوژی خشونتآمیز را در ساختار رسمی رژیم خود جای دهد و آن را بهعنوان هنجاری عادی معرفی کند.
اقدام طالبان در بزرگداشت مهاجمان انتحاری پیامدهای ویرانگری برای جامعه افغانستان دارد. این مراسمها، که در آن علمای دینی و متنفذین قومی حضور دارند، بهوضوح تلاش طالبان برای تحمیل فرهنگ مرگ به جامعه است. این گروه با استفاده از ابزارهای دینی و فرهنگی، بهدنبال گسترش مشروعیت اقدامات ضدانسانی خود در میان مردم افغانستان است. در عین حال، بسیاری از علمای مستقل و مردم افغانستان این اقدامات را تقبیح کرده و آن را مخالف اصول اسلامی میدانند. این تناقض، شکافهای عمیق اجتماعی و مذهبی را بیشتر میکند و زمینهساز تداوم بیثباتی در کشور میشود.
در سطح بینالمللی، این اقدام طالبان نشاندهنده تعهد این گروه به ادامه خشونت است. پیام واضحی که از این مراسمها به جامعه جهانی ارسال میشود این است که گروه طالبان قصد ندارد بهعنوان یک نهاد مسئول و صلحجو عمل کند. برعکس، آنها با تقدیر از مهاجمان انتحاری بهدنبال تقویت فرهنگ خشونت و تهدید علیه صلح منطقهای و جهانی هستند. این سیاستها نه تنها افغانستان را به مکانی ناامنتر تبدیل میکند، بلکه خطر گسترش افراطگرایی به کشورهای همسایه و فراتر از آن را افزایش میدهد.
از سوی دیگر، این مراسمها بیانگر شکست کامل رژیم طالبان در ایجاد امید و سازندگی در کشور است. در حالی که مردم افغانستان با بحرانهای بیسابقه اقتصادی، اجتماعی و انسانی روبهرو هستند، رژیم طالبان بهجای ارائه راهحل برای مشکلات مردم، همچنان به ستایش از خشونت و تخریب میپردازد. این سیاستها نشان میدهد که طالبان هیچ برنامهای برای بازسازی کشور ندارد و تنها بهدنبال تثبیت قدرت از طریق ترس و سرکوب است.
یکی از جنبههای نگرانکننده این سیاست، تأثیر آن بر نسل جوان افغانستان است. با تبلیغ ایدئولوژی انتحاری و ایجاد موزههای جنگی که ابزارهای مرگبار و جلیقههای انتحاری را به نمایش میگذارند، رژیم طالبان تلاش میکند تا خشونت را بهعنوان بخشی از هویت ملی معرفی کند. این سیاست میتواند به گسترش افراطگرایی در میان نسل آینده منجر شود و چشمانداز صلح و توسعه در افغانستان را بهطور کامل از بین ببرد.
تاریخ طالبان، مملو از خشونت و سرکوب است، اما اکنون این گروه تلاش دارد تا این تاریخ تاریک را بهعنوان افتخار ملی بازتعریف کند. با تقدیر از انتحاریها، طالبان در واقع مرگ را بر زندگی ترجیح میدهد و فرهنگ نابودی را بهعنوان مبنای هویت سیاسی خود معرفی میکند. این رویکرد، برخلاف آرزوها و خواستههای اکثریت مردم افغانستان است که خواهان صلح، پیشرفت و بازسازی کشور هستند. در حالی که طالبان از قربانیان انتحاری بهعنوان «شهدا» یاد میکند، خانوادههای هزاران قربانی غیرنظامی این حملات هنوز در سوگ عزیزانشان هستند و هیچگاه عدالت را تجربه نکردهاند.
رژیم طالبان نه تنها مسئولیت این جنایات را نمیپذیرد، بلکه آنها را بهعنوان بخشی از موفقیت خود جشن میگیرد. این رویکرد، چهره واقعی طالبان را بهعنوان یک گروه افراطی که هیچ احترامی به ارزشهای انسانی ندارد، آشکار میکند. ادامه این سیاستها میتواند به انزوای بیشتر رژیم طالبان در سطح بینالمللی منجر شود و افغانستان را به کانون بیثباتی و افراطگرایی در منطقه تبدیل کند.
در نهایت، بزرگداشت از انتحاریها نشاندهنده شکست ایدئولوژیک و اخلاقی گروه طالبان است. این گروه که ادعای بازگرداندن «عدالت اسلامی» را دارد، در واقع تنها به خشونت، ترس و سرکوب تکیه میکند. افغانستان به رهبری رژیم طالبان نه تنها از مسیر توسعه و پیشرفت دور شده، بلکه به مکانی تبدیل شده است که در آن زندگی انسانی کمترین ارزش را دارد. مقابله با این سیاستهای ویرانگر نیازمند تلاش مشترک مردم افغانستان در محور مقاومت و جامعه جهانی است. بدون ایستادگی در برابر این ایدئولوژی مرگبار، افغانستان همچنان در چرخهای از خشونت و بیثباتی باقی خواهد ماند.