طالبان نماینده دین واقعی نه بلکه نماینده دین استخباراتی ساخت پاکستان هستند

در مورد خواستگاه، ماهیت فکری و دینی طالبان نوشته‌های صورت گرفته که بخش از نوشته‌ها ساده سازی ماهیت و شکل‌گیری پدیده طالب بوده است. سلام ضعیف، در کتابش ایجاد و شکل‌گیری طالبان را به چند اتفاق ساده در کندهار مرتبط دانسته و تلاش کرده این گروه را جریان خودجوش بخواند.

بیتی دام، ژورنالیست هالندی که در مورد ملا عمر، تحقیق کرده نیز تلاش کرده ملا عمر را یک شخصیت افسانه‌ای جلوه دهد در حالیکه ملا عمر، عالم دین هم‌نبود و کدام صحبت و تقریر از آن نمانده که دال بر علمیت دینی‌اش باشد.

احمد رشید. ژورنالیست پاکستانی نیز مبنای شکل گیری طالبان را به اتفاقات داخلی آن زمان پیوند داده تا دست‌های بیرونی حامی طالبان. کتاب وحید مژده، افغانستان و پنج سال سلطه طالبان دست‌کم منبع دست اول در شناخت طالبان است. گروه طالبان که سی سال پیش عرض اندام کرد یک جریان به خاطر اهداف و مقاصد استخباراتی و آجندایی استخبارات کشور های خارجی مخصوصاً پاکستان بوده این گروه هیچ ربطی به دین، شریعت و ارزش‌های شرعی ندارند بلکه تطبیق شریعت را به اشاره باداران شان به عنوان یک نقاب استفاده می‌کنند. طالبان در میان جریان‌های اسلام‌گرا، یکی از بی سواد ترین و نا آگاه ترین گروه دانسته می‌شوند، این گروه افراد و شخصیت‌های فکری و تیوریسن که ظرفیت و توانایی مناظره و گفتگوی دینی را داشته باشند ندارند و از فقر علمی و آگاهی دینی رنج می‌برد؛ طالب یک جریان ساخته و پرداخته استخبارات پاکستان است که با پوشش دینی به آن رنگ و لعاب دینی داده شد اما در ماهیت امر گروه استخباراتی و جنگی بوده که به آن‌ها آموزش‌های خاص داده می‌شود که تطبیق آن آموزش‌های مدرسه‌ای‌، اهداف و منافع بیگانگان را محقق می‌سازد و بس. مردم ما همیشه مسلمان بودند و مسلمان استند و اسلام به دیده قدر نگریسته شده و سرلوحه هر مسلمانی میباشد، در دوره‌های مختلف دیگر مانند دوره ظاهر شاه، افراطیت دینی وجود نداشت، ملاها قدر می‌شدند، عالم بودند، دین را می‌فهمیدند و مردم هم به شعایر و اصول دینی پای بند بودند اما همینکه کشورها در جنگ قدرت‌ها و جنگ سرد تصمیم گرفتند که بازی به گونه دیگری راه اندازی شود و ابزاری جدید دست و پا شود، از ابزار افراطیت دینی به عنوان یک دست آویز جذاب استفاده کردند و هزاران مدرسه در دوره ضیالحق در پاکستان ساخته شد تا این مدرسه ها، سربازان جنگی تولید کرده و در خدمت منافع شان قرار گیرد. گروه‌های اسلام‌گرا در پاکستان پس از ۱۹۴۷ رو به تقویت شدن بودند و گرایش‌های شدید دینی، هویت خواهی دینی و جریان‌های دین‌گرا به یک مشکل کلان برای کشور جدید بود و بایستی این مشکل که تا حدی روایت و گفتمان غالب در پاکستان  بود به جای دیگری صادر می شد. هر بازیگر منافع و اولویت‌های خاص خود را داشت. در حکمرانی ضیاالحق، در پاکستان و دوره های بعدی این کشور با مشکلات عدیده ای مواجه بود مشکلات قومی، سیاسی انباشت شده بود و ترویج و تولید افراطیت دینی می‌توانست توجه را از مشکلات قومی، مذهبی و سیاسی ناشی از پاکستان جدید و محل منازعه به سوی دیگر سوق دهد و در واقع افراطیت و طالب ایجاد شد تا تمام گروه‌ها به جای اینکه برای داعیه قومی شان در پاکستان مبارزه کنند داعیه و ماموریت قدرتمند تر و بزرگتر دینی برای شان داده شد، زمینه‌های فکری و فرهنگی برایش درست شد تا بجای مبارزه در پاکستان و ایجاد شکاف‌های قومی، هویتی در پاکستان، باید این سر ریز های امنیتی و گروه‌های جنگی در جای دیگر بکار برده می‌شدند که آن افغانستان بود. درس‌ها و آموزش‌های مدرسه‌ای چنان راه اندازی و پی گیری شد که افراد در آن نه دین واقعی و شریعت غرای محمدی را فراگرفتند، بلکه تعصب و افراطیت، آدم‌کشی، ضدیت با مدنیت و ضدیت با زنان و جهاد را فرا گرفتند. این گروه در کنار تولید افراطیت دینی و جاهلیت، برتری قومی و گروهی را دنبال می‌کند و فارسی ستیزی یکی از اهداف عمده شان می‌باشد چنانچه افراسیاب ختک، یکی از سیاست‌گران پاکستانی در زمانیکه طالبان در ۱۹۹۴ شکل گرفت گفته بود که طالب آجندای فارسی ستیزی دارد و ما در عمل ستیز با زبان فارسی را در تار و پود نظام طالبان چه در دور اول و چه حالا به وضوح می‌بینیم. هزاران یتیم به خاطر آموزش‌های دینی به پاکستان رفتند تا آنجا هم تغذیه شوند و هم درس بخوانند و این تعداد افراد، لشکر آماده برای استخبارات پاکستان بود تا آموزش‌های فکری و جنگی به آن‌ها داده شده و به افغانستان گسیل گردند که آن‌ها با عصبیت و تندروی دینی برگشتند چنان با عصبیت که حتی در دوره اول طالبان، فامیل‌ها و اقارب خود را کافر می پنداشتند و آن‌ها را اذیت می‌کردند. این لشکر همیشه یک نیروی ارزان جنگی برای اهداف و مقاصد قدرت‌های بزرگ بود و در مقاطع مختلف هم از آن‌ها استفاده شد و در بیست سال گذشته نیز از این نیرو استفاده شد و حالا طالبان با گرفتن قدرت، در پی تحقق اهداف و منافع بیگانگان می باشند.

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه خبر:

https://paigah-news.com/?p=12115

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

آخرین اخبار