شکاف‌های عمیق میان گروه طالبان؛ از ترور تا احتمال کودتای داخلی

نویسنده: برسام آریایی

رقابت میان جناح‌های داخلی گروه طالبان، به‌ویژه شبکه حقانی و جناح قندهاری‌ها، از زمان تسلط دوباره این گروه بر افغانستان به‌وضوح نمایان بوده است. شبکه حقانی، به‌عنوان یکی از قدرتمندترین و سازمان‌یافته‌ترین بخش‌های گروه طالبان، همواره وزنه‌ای مستقل در داخل این گروه به شمار می‌رود. این شبکه که روابط نزدیک و پیچیده‌ای با سازمان‌های اطلاعاتی منطقه‌ای، به‌ویژه پاکستان، دارد، از توانمندی نظامی و نفوذ قابل‌توجهی برخوردار است. در مقابل، جناح قندهاری‌ها که هبت‌الله آخندزاده در رأس آن قرار دارد، به دنبال تثبیت قدرت خود و حفظ انحصار بر ساختار سیاسی و تصمیم‌گیری‌های کلان است.

در این میان، گلبدین حکمتیار نیز به‌عنوان یک بازیگر کهنه‌کار سیاسی، ممکن است به‌دنبال بهره‌برداری از این شکاف‌ها باشد. او که تجربه بازی در میدان‌های پیچیده و استفاده از تنش‌ها به سود خود را دارد، می‌تواند در صورت تقویت ارتباط با شبکه حقانی، به عامل کلیدی در برهم زدن توازن قدرت داخلی گروه طالبان تبدیل شود. حکمتیار که همواره نگاه انتقادی به انحصارگرایی قندهاری‌ها داشته، ممکن است با شبکه حقانی به یک توافق ضمنی برسد، به‌ویژه اگر این شبکه تصمیم بگیرد قدرت مطلق آخندزاده را به چالش بکشد.

نشانه‌های از تشدید تنش میان جناح‌ها در ماه‌های اخیر بیشتر نمایان شده است. شبکه حقانی، که نیروی اصلی عملیات‌های نظامی طالبان را تشکیل می‌دهد، به‌طور فزاینده‌ای از سیاست‌های انحصارطلبانه قندهاری‌ها ناراضی است. این نارضایتی از طریق تهدیدهای غیرمستقیم و حتی برخی نافرمانی‌ها، خود را نشان داده است. در مقابل، آخندزاده و نزدیکان‌اش با افزایش فشار بر این جناح، در تلاش‌اند سلطه خود را حفظ کنند و هرگونه چالش داخلی را سرکوب نمایند.

ترور خلیل‌الرحمن حقانی، یکی از چهره‌های کلیدی شبکه حقانی، به‌وضوح نشان‌دهنده تشدید این تنش‌هاست. منابع آگاه این ترور را کار جناح قندهاری‌ها می‌دانند، چرا که خلیل‌الرحمن به دلیل مواضع مستقل و توانایی بسیج نیروها، تهدیدی جدی برای انحصار قدرت جناح قندهاری‌ها به شمار می‌رفت. این اقدام نه‌تنها شکاف میان جناح‌ها را عمیق‌تر کرده، بلکه زمینه‌ساز تشدید بی‌اعتمادی در داخل گروه طالبان شده است.

جالب‌تر این‌که پس از ترور خلیل‌الرحمن، شبکه حقانی به‌صورت یک‌جانبه فرزند او را به‌عنوان جانشین معرفی کرد، اقدامی که بدون هماهنگی با هبت‌الله آخندزاده و شورای مرکزی این گروه انجام شد. این حرکت که عملاً یک چالش علنی به رهبری قندهاری‌ها محسوب می‌شود، نشان‌دهنده جسارت و استقلال‌طلبی روزافزون شبکه حقانی است. از سوی دیگر، جناح قندهاری‌ها این اقدام را بی‌احترامی به اقتدار رهبری مرکزی تلقی کرده‌اند و احتمالاً برای واکنش سخت‌تری برنامه‌ریزی می‌کنند.

احتمال وقوع یک کودتای داخلی توسط شبکه حقانی، اگرچه هنوز به‌طور علنی مطرح نشده، اما کاملاً قابل تصور است. این شبکه به دلیل در اختیار داشتن نیروهای نظامی کارآزموده، ساختار سازمان‌یافته و روابط خارجی قوی، پتانسیل لازم برای به چالش کشیدن جناح قندهاری‌ها را دارد. از سوی دیگر، گلبدین حکمتیار نیز ممکن است با بهره‌گیری از موقعیت فعلی، به‌عنوان یک میانجی یا حتی حامی این کودتا عمل کند، به‌ویژه اگر این اقدام با حمایت بازیگران منطقه‌ای که از تسلط یک‌جانبه جناح قندهاری‌ها ناراضی‌اند، همراه شود.

پیامدهای یک کودتای داخلی در طالبان می‌تواند عمیق و گسترده باشد. از یک سو، این گروه با ضعف انسجام مواجه خواهد شد، که ممکن است کنترل آن بر بخش‌های از کشور را متزلزل کند. از سوی دیگر، چنین شکاف‌های فرصتی بی‌نظیر برای نیروهای جبهه مقاومت ملی و سایر گروه‌های مخالف خواهد بود تا فشار بر طالبان را افزایش دهند.

رقابت‌های جناحی طالبان که ترکیبی از تضادهای قبیله‌وی، منافع شخصی و فشارهای منطقه‌ای است، دیر یا زود به نقطه بحرانی خواهد رسید. در حالی که جناح قندهاری‌ها تلاش می‌کنند انحصار قدرت خود را حفظ کنند، شبکه حقانی با قدرت‌نمایی نظامی و نفوذ منطقه‌ای، به‌طور ضمنی اعلام کرده که آماده تغییر وضعیت است. اگر این تضادها به یک رویارویی علنی منجر شود، می‌تواند زمینه‌ساز فروپاشی تدریجی رژیمی باشد که از ابتدا نیز بر پایه اختلافات عمیق شکل گرفته است.

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه خبر:

https://paigah-news.com/?p=14746

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

آخرین اخبار