توافق دوحه و تحقیر گروه طالبان؛ رقابت بلاک‌های شرق و غرب بر سر افغانستان

نویسنده: برسام آریایی

توافق‌نامه اخیر میان گروه طالبان و پاکستان در دوحه، در نگاه نخست، صرفا یک سند برای پایان دادن به تنش‌های مرزی و کاهش درگیری‌ها به نظر می‌رسد، اما در باطن، نشان‌دهنده تحقیر کامل گروه طالبان و نمایش ضعف و آمادگی آن‌ها برای امتیازدهی تحت فشار است. گروه طالبان که در سال‌های گذشته خود را حاکم مطلق افغانستان و متحد نیرومند پاکستان نشان می‌داد، اکنون در برابر تهران، مسکو و پکن و حتی میانجیان منطقه‌ای مانند قطر و ترکیه ناتوانی خود را آشکار ساخته است. این توافق‌نامه، در واقع، نمایش قدرت دیگران و نمایش ضعف گروه طالبان است؛ گروهی که نه تنها استقلال سیاسی ندارد، بلکه به حامیان و متحدان خود نیز وفادار نیست و سیاست‌های‌اش تحت فشار مستقیم و محدودیت‌های بیرونی شکل می‌گیرد. گروه طالبان، با امضای این توافق، نه تنها جایگاه خود در صحنه داخلی افغانستان را تحقیر کرد، بلکه اعتبار خود را در سطح بین‌المللی نیز زیر سوال برد و نشان داد که توان مدیریت مستقل بحران‌ها و تنش‌های مرزی را ندارد.

از منظر ایران، این توافق‌نامه معنای تلخی دارد. جمهوری اسلامی که در روزهای درگیری آمادگی خود را برای میانجی‌گری اعلام کرده بود، به کلی نادیده گرفته شد و هیچ نقشی در شکل‌گیری توافق نداشت. ایران، که همواره به ثبات منطقه و جلوگیری از افزایش خشونت در مرزهای شرقی خود علاقه‌مند است، شاهد شده که گروه طالبان با بی‌اعتنایی کامل به مواضع آن عمل می‌کند و این گروه حاضر نیست حتی کمترین توجهی به میانجی‌گری کشورهای همسایه داشته باشد. نکته قابل توجه این است که ایران تنها به‌عنوان «شاهد» توافق معرفی شده است، نقشی تشریفاتی که هدف آن جلوگیری از احساس تحقیر ایران و چین است، در حالی که در واقع، گروه طالبان این دو کشور را دور زده و از حضور فعال آن‌ها در مذاکرات جلوگیری کرده است. چنین رفتارهای گروه طالبان نشان می‌دهد که این گروه نه تنها حاکم واقعی افغانستان نیست، بلکه فاقد توانایی ایجاد روابط متوازن و محترمانه با کشورهای منطقه است و صرفا تحت فشار خارجی و تهدید نظامی عمل می‌کند.

نقش قطر و ترکیه در این توافق‌نامه نیز نشان‌دهنده ضعف گروه طالبان است. قطر به عنوان میزبان مذاکرات و ترکیه به عنوان میانجی فعال وارد عمل شده‌اند، در حالی که گروه طالبان خود فاقد ظرفیت دیپلماتیک برای مدیریت بحران بوده و مجبور شده‌اند با امتیازدهی، از فشار پاکستان و دیگر بازیگران منطقه‌ای بکاهند. این اقدام، در واقع، بیانگر آن است که گروه طالبان در درون مرزهای افغانستان و در روابط با همسایگان، توان تصمیم‌گیری مستقل ندارد و هرگونه بحران مرزی یا نظامی، آن‌ها را به امتیازدهی و عقب‌نشینی وادار می‌کند. به این ترتیب، توافق دوحه نه‌تنها گروه طالبان را در وضعیت ضعف آشکار قرار داده، بلکه به ایران، چین و حتی روسیه نشان داده که گروه طالبان به عنوان بازیگر مستقل منطقه‌ی، فاقد وزن واقعی است و تنها بازیچه‌ی برای فشارهای خارجی باقی مانده است.

از منظر ژئوپلیتیک، توافق دوحه یک بار دیگر رقابت بلاک‌های شرق و غرب را بر سر افغانستان آشکار ساخته است. گروه طالبان با امتیازدهی و عقب‌نشینی‌های خود به پاکستان، تلاش کرده است افغانستان را تحت نفوذ بلاک غرب قرار دهد، اما اختلافات و تنش‌های داخلی میان گروه طالبان و پاکستان، به ویژه نقش تحریک طالبان پاکستان (تی‌تی‌پی)، مانع از اتحاد کامل این دو بازیگر شده است. این اختلاف، فرصت را برای کشورهای غربی فراهم می‌آورد تا از طریق فشارهای سیاسی و دیپلماتیک، نفوذ خود را در افغانستان تقویت کنند. در حالی که گروه طالبان تلاش می‌کند از موقعیت خود برای بازی با قدرت‌های بزرگ بهره‌برداری کند، واقعیت آن است که این گروه فاقد توانایی مدیریت مستقل سیاست خارجی است و هرگونه سیاست بلندمدت آن در عرصه بین‌المللی، به‌طور کامل تحت تأثیر فشارهای خارجی و نیاز به امتیازدهی فوری شکل می‌گیرد.

رفتار گروه طالبان در حمایت از تی‌تی‌پی و افزایش تنش‌های مرزی، نشان‌دهنده آن است که این گروه نه تنها به هیچ متحدی وفادار نیست، بلکه باعث بی‌ثباتی بیشتر در منطقه نیز شده است. پاکستان، که زمانی متحد نزدیک گروه طالبان بود، اکنون آن را تهدیدی برای امنیت داخلی خود می‌بیند و برای مهار این بحران، به اقدامات نظامی و فشارهای دیپلماتیک متوسل شده است. از سوی دیگر، حضور تشریفاتی ایران و چین به عنوان ناظر نیز نشان می‌دهد که گروه طالبان حاضر نیست نقش واقعی کشورهای منطقه را در تصمیم‌گیری‌ها بپذیرد و صرفا از منظر تشریفاتی و نمایشی برای مشروعیت بخشی به توافق بهره می‌برد. این واقعیت، بار دیگر ضعف گروه طالبان در ایجاد روابط متوازن و احترام‌آمیز با کشورهای همسایه و قدرت‌های بزرگ را به اثبات می‌رساند.

تحولات اخیر نشان می‌دهد که گروه طالبان نه تنها از استقلال سیاسی محروم است، بلکه توان کنترل کامل افغانستان و حفظ ثبات داخلی را نیز ندارد. امضای توافق در دوحه با نقش فعال ترکیه، در واقع بیانگر آن است که گروه طالبان نمی‌تواند بدون میانجی‌گری خارجی بحران‌های داخلی و مرزی خود را مدیریت کند. این اقدام، در بستر رقابت بلاک‌های شرق و غرب، جایگاه گروه طالبان را به عنوان بازیگری ضعیف و منفعل در سطح بین‌المللی تثبیت می‌کند و به کشورهای منطقه و قدرت‌های جهانی نشان می‌دهد که هرگونه تعامل با گروه طالبان، مستلزم اعمال فشار و تعیین چارچوب از سوی آنان است، نه همکاری برابر. علاوه بر این، توافق دوحه نشان می‌دهد که بحران افغانستان در چارچوب احیای مفهومی جنگ سرد میان بلاک شرق و غرب قرار گرفته است. تلاش گروه طالبان برای سوق دادن افغانستان به سمت نفوذ بلاک غرب، به دلیل اختلافات با پاکستان و حمایت از تی‌تی‌پی، با ناکامی مواجه شده و نشان می‌دهد که این گروه قادر به ایجاد اتحاد پایدار با همسایگان خود نیست. چنین وضعیتی باعث می‌شود که شرق و غرب همزمان در رقابت برای نفوذ در افغانستان فعال باشند و گروه طالبان به محلی برای بازی قدرت‌های بزرگ تبدیل شود، بدون آن که توان مدیریت مستقل یا تصمیم‌گیری استراتژیک داشته باشد.

توافق دوحه یک بار دیگر ثابت کرد که گروه طالبان فاقد اعتبار بین‌المللی و مشروعیت واقعی در سیاست منطقه‌ی است. این گروه نه تنها به متحدان خود وفادار نیست، بلکه از میانجیان نیز برای کاهش فشار و حفظ ظاهر بهره می‌برد. ایران، چین و حتی روسیه در این توافق، تنها نقش ناظر داشته‌اند و حضور آن‌ها بیشتر جنبه تشریفاتی و نمایشی داشته است تا واقعی. به بیان دیگر، گروه طالبان با رفتار خود، اعتبار کشورهای همسایه را نادیده گرفته و نشان داده که نه به قوانین بین‌المللی پایبند است و نه به روابط منطقه‌ای احترام می‌گذارد. گروه طالبان با امتیازدهی در توافق دوحه، حمایت از تی‌تی‌پی و بی‌توجهی به کشورهای همسایه، نه تنها افغانستان را به وضعیت بحران‌زده و آسیب‌پذیر سوق داده، بلکه جایگاه خود را در میان قدرت‌های بزرگ و همسایگان منطقه‌ی تحقیر کرده است. این گروه که خود را حاکم مطلق کشور می‌داند، در واقع بازیچه فشارهای خارجی و میانجی‌گری‌های منطقه‌ی شده و نشان داده است که توان اداره مستقل افغانستان را ندارد. آینده افغانستان در چنین شرایطی نه تنها تحت تأثیر رقابت بلاک‌های شرق و غرب خواهد بود، بلکه ادامه سلطه گروه طالبان بدون اصلاحات بنیادین و تغییر رویکرد این گروه، به معنای استمرار بحران و بی‌ثباتی در منطقه خواهد بود.

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه خبر:

https://paigah-news.com/?p=15822

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

آخرین اخبار