گروه طالبان به تازگی تصمیم گرفته اند تا از استادان مضمون ثقافت اسلامی و دانشکدهی شرعیات، امتحان طالبی اخذ نمایند. بنا بر گفتهی فضل الهادی وزین، این امتحان توسط کسانی گرفته میشود که قبلا از شاگردان همین استادان بود، لذا این را نمیتوان ” امتحان ” گفت بلکه یک ” امتهان ” خواهد بود. شاید یاد ما باشد که یک وقتی آقای منصور نماینده مردم کابل در شورای ملی پیشنهاد داده بود که مضامین ثقافت اسلامی و همینطور موضوعات سخنرانی ائمه مساجد مورد بررسی قرار داده شود تا این که مورد سوء استفادهی افراطیت قرار نگیرد و این مضامین در حالی که برای تبیین ارزشهای اسلامی جزء از نصاب درسی دانشکدههای مختلف قرار داده شده بود، توسط چپترنوت برخی چهرههای سلفی تبدیل به مواد خام تکفیرگری میگردید.
در این چپترنوت ها، هرگونه نظام سیاسی مبتنی بر ” رای ” مردم، نظام غیر اسلامی و ساختار سیاسی جمهوری، یک ساختار غیراسلامی دانسته میشد. آن زمان، برخی از چهرههای احساساتی و عقده مند، سر و صدا به پا نمودند که این گونه پیشنهاد ها علیه اصل مضمون ثقافت اسلامی میباشد و تا آنجا که یکی از نمایندگان پارلمان به گونهی دیوانه واری ادعا نمود که نظام سیاسی شان یک حالت اضطراری است حقیقتا اسلامی نیست و فقط از روی ضرورت، آنها پذیرفته اند که در این نظام شرکت نمایند و نماینده پارلمان باشند. اینها متوجه نگردیده بود که تبلیغ غیر اسلامی بودن نظام سیاسی مبتنی بر ” رأی “، همان چیزی است که طالبان می خواست و با همین ترفند علیه مردم مسلمان افغانستان اعلام جنگ نموده بود. این ها نمی دانستند که افراطیت، طبقات مختلفی دارد و تمام طبقات و نحله هایش یک مصیبت و لکهی ننگی بر دامن اسلام و آزادی می باشد وافراطیت در صورت نبودن بر قدرت، نوک شمشیرش متوجه مردم سالاری میباشد ولی زمانی که به قدرت رسید دیگر پروای هیچ چیزی را ندارد و مانند عقرب به جان همدیگر می افتند و به حذف یکدیگر اقدام می کنند. امروز به خوبی دیده میشود که همان کسانی که امروز از امتحان طالبان شکایت دارند، کسانی بود که با پیشنهاد اصلاح مضمون ثقافت دیوانگی شان گل کرد و هیاهو به راه انداختند و حالا شکایت دارند که شاگردان خود شان امتحان می گیرند. دقیقا پیشبینی همین بود که روزی خواهد رسید که مدافعان طالبان نیز فرار نمایند و با گلایه از طالبان بخواهند که بر آنها رحم کنند. همان هایی که با ترفند مطرح نمودن موضوعاتی چون ” حکومت ناب اسلامی “، ” فهم صحیح اسلام “، و….. زمینه را برای گسترش تفکر طالبانی هموارنمودند، امروز به کشورهای دموکراتیک پناه برده اند و زیر چتر نظام های دموکراتیک از طالبان شکوه می نمایند درحالیکه فرصت داشتند تا جلو تفکر طالبانی را با اصلاح مضامینی چون ثقافت میگرفتند اما نه تنها که نکردند بلکه با سروصدای بی جا مانع آن شدند. امروز که طالبان آمده اند، نه ” حزب التحریری ” است، نه ” جمعیت اصلاحی “، نه ” سلفی گری ” و نه از ” حکومت ناب اسلامی ” خبری است چون مَثَل محلی مشهوری است که می گوید ” دیوانه برخیز که مست آمد” حالا باید از بیرون یا زندان های طالبان نظاره گر مستی گروه طالبان باشند.