نگاهی به همکاری کریم آقاخان و قهرمان ملی افغانستان، احمد شاه مسعود

نویسنده: امان الله باجگاه

در جهانی که دیوارهای تعصب و منافع ملی کوتاه‌بین، مرزهای جغرافیایی را به مانعی برای تفاهم و همکاری تبدیل کرده است، آموزه‌های والای انسانی و ایمانی، درخششی جاودانه دارند که بر این تاریکی خط بطلان می‌کشد. جملهٔ عمیق «انسانیت مرز نمی‌شناسد»، نه یک شعار، که حقیقتی است زنده و جاری در تاریخ معاصر، که در روابط انسانیِ فراتر از مرزها، رنگ و بویی الهی می‌یابد. نمونهٔ متجلی این حقیقت، در همکاری بی‌ادعا و بشردوستانهٔ «شاه کریم الحسینی، آقاخان چهارم»، رهبر جهانی شیعیان اسماعیلی، با «احمد شاه مسعود»، اسطورهٔ مقاومت و قهرمان ملی افغانستان، به شکلی جاودانه نقش بسته است.

این همکاری، که بر پایهٔ اصول مشترک انساندوستی، عدالت‌طلبی و مبارزه با ظلم استوار بود، در یکی از تاریک‌ترین ادوار تاریخ افغانستان به وقوع پیوست. در زمانی که افغانستان در چنگال بنیادگرایی افراطی و تروریسم بین‌الملل می‌سوخت و جامعهٔ جهانی گاه در سکوت و گاه در سردرگمی به نظاره نشسته بود، ندای انسانیت از دل سنت‌های اصیل اسلامی و تعالیم آقاخانی، پاسخی ملموس به فریاد مردم ستمدیدهٔ این سرزمین داد.

دعوت و تدارکات: میزبانی فراسوی سیاست

مهمترین جلوهٔ این همکاری، دعوت آقاخان از احمد شاه مسعود برای سفر به فرانسه و میزبانی از او بود. این دعوت، حرکتی استراتژیک و در عین حال عمیقاً انسانی بود. آقاخان، به عنوان یک رهبر مذهبی جهانی که شبکه‌ای گسترده از مؤسسات اقتصادی، آموزشی و فرهنگی (شبکهٔ توسعهٔ آقاخان) را در سراسر جهان رهبری می‌کند، با بصیرتی کم‌نظیر دریافت که نجات افغانستان تنها در گروی شنیدن صدای مقاومت مشروع و مردمی آن در محافل بین‌المللی است.

تدارکات این سفر، فراتر از یک برنامه‌ریزی دیپلماتیک معمول بود. این سفر، زمینه‌ساز معرفی چهرهٔ واقعی افغانستان، خارج از تصویر مخدوش شده توسط گروه‌های افراطی، به جهانیان بود. آقاخان و تیم او، با دقتی مثال‌زدنی، بستری امن و محترمانه را برای شیر دره پنجشیر فراهم آوردند تا او بتواند پیام ملت مظلوم افغانستان را بدون حاشیه و دغدغه‌های امنیتی به گوش جهان برساند.

ترتیب ملاقات‌ها: گشودن درهای جهانی به روی یک پیام آور صلح

نقش کریم آقاخان و شبکهٔ او به میزبانی صرف محدود نبود. بخش عظیم این همکاری، در «ترتیب زمینه ملاقات‌هایش با طیف مختلف اجتماعی و سیاسی» نهفته بود. آقاخان، با نفوذ و احترام بین‌المللی خود، درهای بستهٔ پایتخت‌های اروپایی و محافل سیاسی را به روی مسعود گشود.

مسعود، که نماد مقاومت در برابر بی‌عدالتی بود، توانست با وساطت و حمایت غیرمستقیم آقاخان، با سیاستمداران بلندپایه، نمایندگان پارلمان‌های اروپا، اندیشمندان و اصحاب رسانه ملاقات کند. او در این نشست‌ها، نه به عنوان یک فرمانده جنگ، که به عنوان یک دولتمرد، یک استراتژیست و یک روشنفکر مسلمان سخن گفت. او جهان را از خطر طالبان و القاعده آگاه کرد و هشدار داد که آتش افراط‌گرایی، تنها به افغانستان محدود نخواهد ماند. این ملاقات‌ها، باعث شد صدای افغانستان در رسانه‌های معتبر جهان بازتاب یابد و افکار عمومی غرب برای اولین بار، روایتی متفاوت از جنگ افغانستان را شنید.

بازگشت به افغانستان: تقویتی برای میهن‌پرستی

هدف نهایی این سفر تاریخی و این همکاری بی‌نظیر، نه اقامت در غرب، که «بازگشتش به افغانستان» با روحیه‌ای مصمم‌تر و پشتیبانی گسترده‌تر بین‌المللی بود. مسعود با دستاوردی گران‌بها به وطن بازگشت: او به جهانیان ثابت کرده بود که تی مشروع و مردمی در برابر وحشت طالبان وجود دارد. این سفر، مشروعیت جبهه مقاومت را صدچندان کرد و باعث شد حمایتهای معنوی و سیاسی از او افزایش یابد.

بلاغت یک اقدام انسانی

بلاغت این همکاری در سادگی و خلوص آن نهفته است. این عمل، نه برای کسب منفعت سیاسی بود و نه برای جلب شهرت. این اقدام، تجلی آیۀ کریمه «وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَىٰ ۖ وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ» (و در راه نیکی و پرهیزگاری با هم همکاری کنید و در راه گناه و دشمنی همکاری نکنید) بود. کریم آقاخان، به عنوان یک رهبر مذهبی، و احمد شاه مسعود، به عنوان یک مجاهد مسلمان، نشان دادند که وقتی انسانیت محور باشد، اختلاف در مذهب (شیعه و سنی)، قومیت و ملیت، نه تنها مانع نیست، که خود زمینه‌ساز وحدتی بزرگ‌تر در برابر ظلم مشترک می‌شود.

سخن پایانی

همکاری کریم آقاخان و احمد شاه مسعود، قصه‌ای فراموش‌نشدنی از عزت، احترام و همبستگی انسانی است. این داستان به ما می‌آموزد که در تاریک‌ترین لحظات تاریخ، نور امید را می‌توان در همکاری‌های فرامرزی و بر پایهٔ اخلاق جستجو کرد. این روایت، تاییدی بر این سخن حکیمانه است که “انسانیت مرز نمی‌شناسد” و دین واقعی، دین خدمت به خلق خدا، فارغ از هرگونه و مرزی است. این میراث، امروز بیش از هر زمان دیگری، چراغ راه همه کسانی است که برای صلح، عدالت و کرامت انسانی می‌کوشند.

روحی این دو ستاره تابناک انسانیت شاد یادیشان بر همیشه گرامی باد.

به امید اینکه صلح و آرامش عدالت ثبات دائمی در کشور عزیزمان افغانستان عزیز بر قرار شود.

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه خبر:

https://paigah-news.com/?p=15708

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

آخرین اخبار

گفتمان عدالت در برابر گفتمان سلطه؛ تمایز معرفتی جبهه مقاومت ملی و گروه طالبان در قبال زنان

در سال‌های اخیر، هم‌زمان با سلطه‌ی گروه طالبان و گسترش بحران مشروعیت در افغانستان، عرصه‌ی اندیشه و رسانه شاهد تکثیر متونی بوده است که داعیه‌ی

ادامه مطلب »