رسالت زبانی – تمدنی جبهه مقاومت ملی

نویسنده: محمد یعقوب لیث صفار

خراسان اسلامی چیست؟

تمدن اسلامی، یکی از بزرگ‌ترین و تأثیرگذارترین تمدن‌های تاریخ بشری، میراثی است که در گستره وسیعی از جغرافیا و فرهنگ‌ها شکل گرفته است. زبان فارسی در طول قرون متمادی نقشی محوری در انتقال علوم، ادب، فلسفه، عرفان و فرهنگ و تمدن اسلامی ایفا کرده و به عنوان زبان ارتباطی و فرهنگی مهمی در این تمدن به شمار می‌رود.

در گستره تمدن اسلامی، تمدن ایرانی اسلامی به عنوان یکی از شاخه‌های اصلی آن، نقشی ویژه داشته است. این تمدن که پس از دوران صفویه شکل تازه‌ای یافت، به دو بخش عمده تقسیم می‌شود:

بخش نخست، «پارس اسلامی» است که محور آن زبان پارسی معیار و مذهب اثناعشریه بوده و مرکزیت آن در فلات ایران و به ویژه تهران و دیگر شهرهای مرکزی ایران است و پس از صفویه چنین محوریت پیدا کرده است

بخش دوم، «شاخه خراسانی اسلامی» است که محوریت آن زبان پارسی دری و مذهب حنفی و در کنار آن مذهب جعفری اثناعشری است. این شاخه در گستره جغرافیایی ( فرارودان و خراسان) یعنی خراسان  بزرگ قرار داشته است.  این منطقه که شامل بخش هایی از خراسان امروز ایران، افغانستان، تاجیکستان و بخش‌هایی از آسیای میانه است، از دیرباز مهد فرهنگ، زبان و تمدن پارسی دری بوده است.

شاخه  تمدن خراسانی اسلامی با زبان پارسی دری به عنوان زبان فلسفه،  علم، ادب و فرهنگ، در طول قرون گذشته به یکی از پایه‌های اصلی هویت تمدنی و فرهنگی ایرانی-اسلامی و چه بسا تمدن اسلامی تبدیل شده است. این شاخه تمدنی، نه تنها زبان و فرهنگ را حفظ کرده، بلکه در گسترش معارف اسلامی و فرهنگی در سراسر منطقه نقشی بی‌بدیل داشته است.

بدین ترتیب، زبان پارسی نه فقط یک ابزار ارتباطی بلکه ستون فقرات دو شاخه مهم تمدن ایرانی اسلامی است که هم در مرکزیت فلات ایران (پارس اسلامی) و هم در گستره خراسان بزرگ (شاخه خراسانی اسلامی) پایه‌های تمدنی و هویتی جوامع را شکل داده است.

حفظ و تقویت این زبان در هر دو شاخه، بدون حمایت دولت و ساختارهای سیاسی مقتدر، با خطر کاهش نفوذ و میرایی مواجه خواهد شد.

وضعیت زبان پارسی تاجیکی در دولت تاجیکستان

پس از آن‌که دولت بزرگ بخارای شریف که یکی از نماینده های اصلی تمدن خراسانی اسلامی بود، توسط تزار روسی اشغال شد و استالین آسیای میانه یا در معنای واقعی کلمه منطقه فرارودان را به دولت های قومی تبدیل کرد، سر انجام یک ‌کشوری به نام تاجیکستان شکل گرفت. در سال ۱۹۹۱ این کشور از اتحاد جماهیر شوروی استقلال گرفت. در زمان اتحاد جماهیر شوروی زبان روسی ، زبان رسمی نخست و زبان علمی و تمدنی این کشور هه و به ویژه کشور تاجکستان بود. زبان پارسی تاجیکی، که شاخه‌ای از زبان فارسی با ویژگی‌های خاص منطقه‌ای است، زبان رسمی و ملی دولت تاجیکستان به شمار می‌آید. این زبان میراث تمدنی و فرهنگی عمیقی دارد و ریشه‌های آن به تمدن خراسانی اسلامی بازمی‌گردد که بخش مهمی از تاریخ و هویت تاجیکان را شکل داده است.

با این حال، وضعیت کنونی زبان پارسی تاجیکی در تاجیکستان با چالش‌های قابل توجهی مواجه است. نخست، اثرات طولانی‌مدت اتحاد جماهیر شوروی و سیاست‌های روسی‌سازی باعث شده که زبان روسی به عنوان زبان غالب در بخش‌های مهمی از جامعه و به ویژه در عرصه‌های فناوری، آموزش و ارتباطات جایگاهی ویژه داشته باشد.

به گزارش موسسه تحقیقاتی bung.ingoدر تاجیکستان، امروز زبان ملی از زبان روسی پیشی گرفته است. تیک‌تاک کاملاً تاجیکی است (تا ۷۰٪). زبان روسی نفوذ خود را در مهاجرت و محتوای آموزشی در تلگرام و یوتیوب حفظ کرده است، اما دیگر غالب نیست.

از سوی دیگر، تلاش‌هایی نیز برای احیای زبان پارسی تاجیکی در بخش‌های فرهنگی و آموزشی مشاهده می‌شود، اما این اقدامات هنوز ناکافی بوده و نیازمند حمایت‌های گسترده‌تر و برنامه‌ریزی بلندمدت است.

به طور خلاصه، زبان پارسی تاجیکی در تاجیکستان هنوز زبان ملی است، و با  حمایت مؤثر دولت و سیاست‌های فرهنگی فعال، جایگاه امروزی را یافته است و آینده درخشان آن قابل پیش بینی است.

وضعیت زبان پارسی در افغانستان از دوران شاه امان‌الله خان تا امروز

زبان پارسی دری در خراسان افغانستان، به عنوان یکی از کشورهای سازنده تمدن خراسانی اسلامی، یکی از ستون‌های اصلی هویت ملی و فرهنگی کشور است که از دوران شاه امان‌الله خان، گرجه پادشاه اصلاح‌گر قرن بیستم، اما به کمک محموط طرزی نظریه پرداز و افغانیسم / پشتونیسم ، اگر چه زبان پارسی دری به عنوان زبان رسمی و ادبی حضور داشت، اما گام هایی اساسی برای به حاشیه راندن آن در پیش گرفته شد.

پس از گذشت دهه‌ها، تغییرات سیاسی و اجتماعی عمیقی در خراسان/  افغانستان رخ داده که بر وضعیت زبان پارسی دری تأثیر گذاشته است. به ویژه در مناطق جنوبی و شرقی مانند کندهار، ننگرهار، لغمان، خوست و گردیز و … زبان پشتو به عنوان زبان غالب و رسمی و گفتاری افزایش نفوذ یافته و زبان پارسی دری به تدریج جایگاه خود را از دست داده است و کاملا به حاشیه رانده شده است.

یکی از چالش‌های جدی در این مناطق، تحمیل تغییرات هویتی و صدور تذکره‌ها و شناسنامه‌هایی است که حتی برای جمعیت‌های پارسی‌زبان و تاجیکان، هویت پشتونی را ثبت می‌کند. این سیاست هویتی باعث تضعیف زبان و فرهنگ پارسی دری شده و بر هویت جمعیت‌های تاجیک و فارسی‌زبان تأثیر منفی گذاشته است.

علاوه بر این، تغییرات سیاست‌های زبانی در دولت‌های مختلف افغانستان، از جمله سیاست‌های ترجیحی پشتو، منجر به کاهش حضور پارسی دری در نهادهای آموزشی و دولتی شده است. فشارهای سیاسی و اجتماعی در جهت همسان‌سازی فرهنگی و زبانی باعث شده است تا پارسی دری در بخش‌هایی از کشور به حاشیه رانده شود.

در چهار سال اخیر، با روی کار آمدن طالبان، وضعیت زبان پارسی دری بیش از پیش شکننده شده است. گزارش‌های سازمان دیده‌بان حقوق بشر نشان می‌دهد که طالبان با محدود کردن آموزش و نشرات فرهنگی به زبان پارسی دری، عملاً این زبان را در عرصه عمومی تضعیف کرده‌اند. تعطیلی مدارس، محدودیت در نشر کتاب‌ها و رسانه‌های پارسی‌زبان، و سیاست‌های فرهنگی سرکوبگرانه، تهدیدی جدی برای بقای زبان پارسی دری در افغانستان به شمار می‌آید.

در مجموع، زبان پارسی دری در افغانستان امروز با چالش‌های پیچیده‌ای روبرو است که بدون حمایت جدی و برنامه‌ریزی استراتژیک دولتی و جامعه مدنی، امکان حفظ و تقویت آن با مخاطره مواجه خواهد بود. این زبان که میراث فرهنگی و تمدنی هزارساله منطقه است، برای ادامه بقاء نیازمند سیاست‌های فعال و عزم ملی و دولتی  است.

رسالت تمدنی و گام‌های عملی جبهه مقاومت ملی در احیای تمدن خراسانی اسلامی و زبان پارسی

جبهه مقاومت ملی، به عنوان نیرویی متعهد به هویت تاریخی، فرهنگی و تمدنی مردم خراسان بزرگ، رسالتی بزرگ و حیاتی بر دوش دارد: احیای تمدن خراسانی اسلامی و پاسداری از زبان پارسی به‌عنوان محور هویت و تمدن این منطقه. این رسالت تنها یک هدف فرهنگی نیست، بلکه بنیاد استراتژیک برای تحکیم وحدت ملی، تقویت مقاومت فرهنگی و پایه‌ریزی دولت مقتدر و توسعه‌یافته‌ای است که از ریشه‌های هویتی خود برخاسته است.

راهبرد کلان: بازسازی و احیای تمدن خراسانی اسلامی

تمدن خراسانی اسلامی، که با زبان پارسی دری و مذهب حنفی و همچنان مذهب شیعه جعفری اثناعشری به‌عنوان ستون‌های هویتی و فرهنگی شناخته می‌شود، باید در تمام ابعاد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی احیا و تقویت شود. این احیا راهی است برای تضمین بقای هویت تاریخی و توسعه آینده پایدار منطقه.

گام‌های راهبردی جبهه مقاومت ملی برای خدمت به زبان پارسی و تمدن خراسانی اسلامی:

الف) گام‌های راهبردی در دوره مقاومت و آمادگی برای دولت

۱) تقویت نهضت فرهنگی و زبانی:

– سازماندهی کارزارهای فرهنگی و رسانه‌ای در فضای دیجیتال و واقعی برای ترویج زبان پارسی دری و آگاه‌سازی جامعه درباره اهمیت آن.

– تولید و توزیع منابع آموزشی، ادبی و هنری به زبان پارسی دری، به ویژه برای نسل جوان و کودکان.

۲) شبکه‌سازی و اتحاد اقوام پارسی‌زبان:

– ایجاد ائتلاف‌ها و انجمن‌های مردمی و علمی در میان تاجیکان، هزاره‌ها و سایر اقوام پارسی‌زبان جهت هم‌افزایی و تقویت زبان و فرهنگ مشترک.

– حفظ و توسعه نهادهای فرهنگی و آموزشی در مناطق تحت نفوذ جبهه مقاومت.

۳) مبارزه سیاسی و حقوقی برای زبان و هویت:

– دفاع از حقوق زبان پارسی دری در عرصه‌های سیاسی، حقوقی و بین‌المللی.

– پیگیری مقابله با سیاست‌های تبعیض‌آمیز و هویتی که به تضعیف زبان پارسی منجر می‌شوند.

۴) آموزش و توانمندسازی نیروهای فرهنگی:

– آموزش متخصصان، معلمان و فعالان فرهنگی در حوزه زبان و ادبیات پارسی.

– تشکیل کارگاه‌ها، کلاس‌ها و دوره‌های آموزشی تخصصی زبان و فرهنگ پارسی.

ب) گام‌های راهبردی پس از به دست گرفتن قدرت یا مشارکت در دولت

۱) اجرای سیاست‌های رسمی زبان:

– تصویب قوانین و سیاست‌های جامع حمایت از زبان پارسی دری به عنوان زبان رسمی و ملی، با تضمین آموزش رایگان و اجباری به این زبان در تمام سطوح، رد اینکه نام این زبان فقط “دری” است.

– تأسیس فرهنگستان یا نهاد ملی فرهنگ و زبان پارسی با اختیارات کامل اجرایی و بودجه مشخص.

۲) توسعه نظام آموزشی پارسی‌محور:

– بازسازی و گسترش مدارس، دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی به زبان پارسی دری.

– تدوین کتب درسی استاندارد و مدرن که بر هویت و تمدن خراسانی اسلامی تأکید داشته باشد.

۳) حمایت از رسانه‌ها و نشرات پارسی‌زبان:

– تأمین بودجه و زیرساخت‌های لازم برای رسانه‌های صوتی، تصویری، چاپی و دیجیتال به زبان پارسی دری.

– مقابله با سانسور و توسعه فضای آزاد رسانه‌ای برای تقویت فرهنگ پارسی.

۴) تقویت پژوهش‌های فرهنگی و تمدنی:

– ایجاد مراکز تحقیقاتی و پژوهشی برای مطالعه زبان، ادبیات و تمدن خراسانی اسلامی.

– حمایت از نویسندگان، پژوهشگران و هنرمندان پارسی‌زبان.

۵) گسترش دیپلماسی فرهنگی و زبان:

– استفاده از دیپلماسی فرهنگی برای تقویت پیوندهای تاریخی و فرهنگی با کشورهای فارسی‌زبان مانند ایران و تاجیکستان.

– برگزاری جشنواره‌ها، همایش‌ها و نمایشگاه‌های فرهنگی-زبانی در سطح منطقه و جهان.

۶) حفظ و احیای هویت‌های محلی:

– احترام و حمایت از تنوع فرهنگی و زبانی در چارچوب زبان پارسی و تمدن خراسانی اسلامی.

– توسعه برنامه‌های همگرایی اقوام تحت این هویت تمدنی.

نتیجه‌گیری

جبهه مقاومت ملی تنها یک نیروی سیاسی نیست؛ بلکه حامل نهضت بزرگ تمدنی است که به بازسازی ریشه‌های فرهنگی و زبان پارسی دری در منطقه خراسان بزرگ و فراتر از آن متعهد است. موفقیت این نهضت در گرو اتخاذ راهبردهای علمی، فرهنگی و سیاسی برای تقویت زبان پارسی و تمدن خراسانی اسلامی است که به حفظ هویت، انسجام ملی و توسعه پایدار منطقه منجر خواهد شد.

ایجاد دولت مقتدر مبتنی بر این ارزش‌ها، مهم‌ترین ابزار برای تحقق این اهداف است؛ دولتی که زبان پارسی را به عنوان محور تمدنی خود بپذیرد و برای آن منابع، امکانات و سیاست‌های حمایتی لازم را فراهم آورد.

بدون چنین اراده راهبردی، زبان پارسی به سرنوشت میرایی دچار خواهد شد و تمدن خراسانی اسلامی که قرن‌ها زیربنای فرهنگ و هویت مردم بوده است، به یادگار تاریخی تبدیل خواهد گشت.

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه خبر:

https://paigah-news.com/?p=15604

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

آخرین اخبار

نقد باید دادگرانه باشد

نوشته: محمد عالم جمال جناب دکتر محی‌الدین مهدی، شخصیت فرهیخته و دغدغه‌مندی هستند و مصروفیت شان روشنگری وکنشگری است در رابطه با گفت‌وگوی اخیر شان

ادامه مطلب »