نویسنده: محمد رحیمی پژوهشگر دینی
خبر ساختن مسجد بر قبر گروهی از مهاجمان لروبر که سه دهه پیش در شمال افغانستان کشته شدند، فقط یک تصمیم نمادین نیست؛
بلکه بخشى از پروژهٔ تمامعیار طالبان برای تحمیل هویت قبیلهای، محو مقاومت شمال، و تبدیل متجاوزان به قهرمانان جعلی است.
این عمل، سه بُعد روشن دارد:
اول .تاریخسازی جعلی
دوم .تحقیر مردم بومی شمال
سوم .بدعت و انحراف آشکار دینى
و هیچکدام از این سه، قابل چشمپوشى نیستند.
بخش اول: مسجد بر قبر مردگان؟
قرآن این عمل را نشانهٔ گمراهان معرفی کرده است
طالبان با ساختن مسجد بر قبر مردهها—آنهم مردههای متجاوزى که هزاران کیلومتر دورتر براى غصب و تجاوز آمدند و کاری انجام دادهاند که قرآن آن را عمل گروههای منحرف و بیخرد معرفی کرده است.
در داستان اصحاب کهف، قرآن از کسانی یاد میکند که میخواستند بر قبر آنان مسجد بسازند:
«لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِمْ مَسْجِدًا»
(الکهف: ۲۱)
مفسران بزرگ از طبری تا ابنکثیر اتفاق دارند که:
این پیشنهاد را مؤمنان ندادند، بلکه گمراهان، مشرکان و متنفذین بیبصیرت دادند.
قرآن مسجدسازی بر قبر را بدعت و رویکرد جاهلان معرفی میکند، نه کار خداپرستان.
بهویژه وقتى قبر متعلق به ستمگران و متجاوزان باشد، قرآن حکم را شدیدتر میسازد:
«أَلَا لَعْنَهُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ»
(هود: ۱۸)
جایی که لعن خدا بر ظالم است،
چگونه میتوان بر قبر ظالم و متجاوز و مُردار مسجد ساخت؟
و خداوند دربارهٔ مسجدی که بر اساس گناه ساخته شده باشد میگوید:
«لَا تَقُمْ فِیهِ أَبَدًا»
(التوبه: ۱۰۸)
در آن هرگز ایستادن روا نیست.
پس مسجدی که طالبان بر قبر مهاجمان ساختند نه مسجد است،
نه عبادتگاه است،
و نه مکان پاکی.
این بنا، از نگاه قرآن، محل فساد، تحریف و شرک است.
طالبان این پدرسوخته هاى متجاوز با این کار چه میخواهند؟
تحلیل سیاسى و قومی
اول . تلاش برای قهرمانسازی از متجاوزان
طالبان میخواهند لروبرهایی را که در شمال شکست خوردند و دفن شدند،
بهعنوان شهدا و قهرمانان معرفی کنند، هر سگى هرخرى و هر متجاوزى شهید نمى شود.
این یعنى:
•تجاوز به شمال را مشروع جلوه دهند.
•فشار روانی بر مردم بومی ایجاد کنند.
•تاریخ را مطابق میل خود بازنویسى کنند.
دوم . تحقیر مردم بومی شمال
ساخت مسجد بر قبر مردگانی که:
• مهاجم بودند،
•از جنوب و پاکستان آمده بودند،
•و علیه مردم شمال جنگیده بودند،
یک پیام روشن دارد:
شمال تسخیر شده است و هویت شما زیر پا است.
طالبان با این کار، عملاً اعلان میکنند که:
•اینجا وطن شما نیست،
•ما بر خاک شما و بر یاد شما مسجد میسازیم،
•و حتى مردههای خود را بر سر شما مقدس میکنیم.
سوم . تثبیت حضور لروبر و ناقلین
این مسجد، فقط یک ساختمان نیست؛
نقطهٔ آغاز یک طرح است:
•انتقال ناقلین پاکستانی به شمال،
•ثبت قبرستان قبیلهای،
•ایجاد پایگاه اجتماعی تصنّعی،
•و تغییر بافت جمعیتى.
طالبان میخواهند با ساخت بناهای نمادین،
حضور مهاجمان را تاریخی جلوه دهند.
این دقیقاً همان کاری است که استعمارگران در هر جای دنیا انجام دادهاند.
بخش سوم: بعد شرعی و فقهی
مسجد بر قبر، از نظر فقه اسلامی باطل است
فقه اسلامی صریح میگوید:
•مسجد بر قبر حرام است؛
•نماز در آن باطل است؛
•وقف آن صحیح نیست؛
•تبدیل قبر ظالم به محل عبادت،
یکی از نشانههای امتهای گمراه است.
مسجد بر قبر، ریشهٔ شرک است.
طالبان که خود را مدافع دین مینامند،
اکنون آشکارا بنیاد شرکآلود بنا میگذارند.
راهکار – حالا چه باید کرد؟
پس از سقوط طالبان، این بنا باید بدون درنگ تخریب شود
این بنا:
•نه حرمت مسجد دارد،
•نه احترام قبرستان،
•و نه ارزش تاریخی.
این بنا یک پرچم اشغالگری است
و با اولین آفتاب آزادی باید فرو بریزد.
اگر باقی بماند،
به مرکز شرک، تحریف، قبیلهسالاری، و تحقیر مردم شمال
تبدیل میشود.
طالبان با ساخت مسجد بر قبر مهاجمان:
•قرآن را زیر پا کردهاند،
•حرمت مسجد را شکستهاند،
•خاطرهٔ مقاومت شمال را تحقیر کردهاند،
•و پروژهٔ تغییر بافت جمعیتى را پیش میبرند.
این عمل نه دینى است، نه اخلاقی، نه ملی.
و روزی که این رژیم سقوط کند—که خواهد کرد،
اولین نمادهای اشغال که باید برداشته شود همین بناهای تحمیلی است.



