گروه طالبان با فرمان قطع انترنت در افغانستان یک بار دیگر نشان دادند که نهتنها دشمن آزادی و آگاهیاند، بلکه در حقیقت یک گروه واپسگرا، ضد دین و ضد انسانیت هستند و این تصمیم نماد کامل تفکر تاریکاندیش آنان است که میخواهد جامعه را در جهل و بیخبری مطلق نگهدارد، اما در جهان امروز هیچ نیرویی قادر نیست جلوی جریان آزاد اطلاعات را بگیرد، زیرا تکنولوژی فراتر از مرزها و قدرتهای استبدادی حرکت میکند، طالبان در تلاشاند تا نسل جوان افغانستان را از دسترسی به دانش و ابزارهای مدرن محروم کنند، اما این کار نهتنها غیرعملی است بلکه خشم عمومی را برمیانگیزد و مقاومت اجتماعی را در برابر آنان گسترش میدهد، گروه طالبان بهجای آنکه بر نیازهای واقعی مردم تمرکز کنند، همانند یک گروه افراطی تمامعیار فقط به سرکوب، سانسور و بستن دروازههای آگاهی مشغولاند و این سیاست در نهایت جز شکست چیزی برایشان نخواهد داشت.
قطع انترنت در چند استان افغانستان ثابت کرد که گروه طالبان هیچ درکی از اهمیت ارتباطات، اقتصاد دیجیتال و زندگی مدرن ندارند و در جهانی که تمام بخشهای تجارت، بانکداری، آموزش و خدمات اداری بر شبکههای آنلاین استوار است، این گروه با این اقدام عملاً افغانستان را فلج میکنند، فعالیت گمرکات، صدور پاسپورت، معاملات تجاری و حتی خدمات روزمره ادارات دولتی بدون انترنت ناممکن میشود، این یعنی طالبان نهتنها دشمن آزادیهای فردیاند بلکه دشمن معیشت و اقتصاد مردم هم هستند و آنان با این تصمیم سراسر ضدملی نشان دادند که بقای کشور و آینده مردم برایشان هیچ اهمیتی ندارد و تنها دغدغهشان تحمیل یک قرائت انحصاری و دروغین از دین است، قرائتی که هیچ ریشهی در ارزشهای اصیل اسلامی ندارد و صرفاً ابزاری برای تحکیم سلطهٔ قبیلهی و خشونتمحور است.
این اقدام گروه طالبان از منظر سیاسی یک ترور سیستماتیک علیه آگاهی عمومی است، زیرا طالبان میدانند که هر تصویر و ویدیوی منتشرشده از جنایتها، شکنجهها و اعدامهای خیابانیشان در سطح جهانی بازتاب مییابد و آنان را در موقعیت رسوایی قرار میدهد، به همین دلیل میکوشند تا با بستن راههای ارتباطی مانع افشاگری شوند، اما این سیاست احمقانه هیچگاه موفق نخواهد شد، زیرا ابزارهای جایگزین، شبکههای ماهوارهی و ارتباطات فراملی همیشه مسیر انتقال خبر و تصویر را باز خواهند کرد، طالبان از حقیقت میگریزند چون میدانند که حقیقت بزرگترین دشمن آنان است، اما همین گریختن و پنهانکاری در نهایت چهرهی واقعیشان را بیشتر عریان میسازد و نفرت مردم از آنان را چند برابر میکند.
تجربهی تاریخی افغانستان نشان داده که گروه طالبان هیچگاه نتوانستهاند در برابر فرهنگ و آگاهی مردم ایستادگی کنند و در دورهی نخست حاکمیتشان با سوزاندن نوارهای موسیقی، بستن تلویزیونها و ممنوعکردن هنر و تصویر تلاش کردند جامعه را در سکوت و تاریکی نگهدارند، اما پس از سقوطشان در سال ۲۰۰۱، کشور بهسرعت به سوی آزادی رسانه و حیات فرهنگی بازگشت، این بار نیز تاریخ تکرار خواهد شد، زیرا جامعهی افغانستان، بهویژه نسل جوان، تجربهٔ آزادی و دسترسی به جهان را چشیده و هرگز حاضر نیست دوباره به دوران قرون وسطایی طالبان بازگردد، این گروه هرچه بیشتر فشار بیاورد، مقاومت فرهنگی و اجتماعی در برابر آنان گستردهتر خواهد شد و پروژهی سرکوبشان زودتر فرو خواهد پاشید.
گروه طالبان در ماهیت خود یک گروه تروریستی و ارتجاعیاند که به نام دین اما در ضدیت کامل با ارزشهای دینی عمل میکنند، دین اسلام بر عدالت، علم، دانایی و آزادی تأکید دارد، اما طالبان با قطع انترنت، بستن مکاتب دخترانه، سرکوب رسانهها و کشتار مردم، اسلام را تحریف کرده و به ابزاری برای توجیه خشونت و جهل تبدیل کردهاند، این گروه هیچ نسبتی با ایمان و اخلاق اسلامی ندارد، بلکه چهرهی آنها در حقیقت همان چهرهی استبداد و قساوت است و آنها دشمن اسلام، دشمن مردم و دشمن آیندهاند و جامعهی افغانستان دیر یا زود این دشمنی را با تمام توان پس خواهد زد.
این گروه با تصمیم اخیرشان یک بار دیگر نشان دادند که از حقیقت، از آگاهی و از مردم میترسند و آنان گمان میکنند با خاموش کردن انترنت میتوانند صدای آزادیخواهان را خاموش کنند، اما حقیقت همیشه راهی برای بیان خود خواهد یافت، این اقدام نه قدرت طالبان را بیشتر میکند و نه مردم را مطیعتر میسازد، بلکه برعکس فاصلهی مردم با این گروه جانی و واپسگرا را بیشتر میسازد و بذر نفرت و مقاومت را در دلها میکارد، طالبان در برابر یک ملت آگاه ایستادهاند و این ایستادگی در نهایت سرنوشت آنان را رقم خواهد زد؛ شکست قطعی، فروپاشی و حذف از تاریخ، زیرا هیچ گروه ضد انسان و ضد دین نمیتواند در برابر ارادهی آگاهی و آزادی دوام بیاورد.




