روز که دانشگاه بسته شد همه آرزوهایم به سایههایی در گذشته تبدیل شد شب از نیمه گذشته بود، اما خواب از چشمانم گریخته بود. سکوت خانه را تنها تیکتاک یکنواخت ساعت میشکست، اما این سکوت چیزی جز سنگینی
سرنوشتِ دختران افغانستانی در سایه سیاه محرومیت از آزمون کانکور آفتاب هنوز بر فراز کوههای سرزمین پهناور افغانستان ندمیده بود، که صدای گریه دلسوزِ دختری در کوچههای کابلِ افسرده و مجروح «طنینانداز» شد. گریهایکه نهتنها