در تاریخ جوامع بشری هیچ زبان، هویت و نظام ارزشیای صرفاً با نیت نیک، شعار فرهنگی یا توصیههای اخلاقی حفظ نشده است. آنچه بقای جمعی را تضمین کرده قدرت بوده است. قدرتی که بتواند از زبان پاسداری کند، از زمین محافظت نماید و ارزشها را از حاشیه به متن سیاست منتقل سازد. بدون قدرت فرهنگ به یادگار موزهها بدل میشود و هویت به روایتهای شفاهی محدود میگردد.
تجربه تاریخی تاجیکان نیز از این قاعده مستثنا نیست. در دورههایی که تاجیکان در ساختار قدرت حضور مؤثر داشتهاند زبان فارسی، نظام آموزشی، تولید فکری و حیات مدنی رشد کرده است. و هر زمان که از قدرت رانده شدهاند، نخستین قربانی زبان، تاریخ و جغرافیای فرهنگی آنان بوده است. این واقعیت تلخ اما روشن است: حفظ زبان و ارزشها بدون پشتوانه قدرت سیاسی و میدانی ممکن نیست.
منظور از قدرت، الزاماً سلطهجویی یا حذف دیگران نیست. بلکه توان تصمیمسازی، حضور مؤثر در دولت، و قدرت دفاع از منافع مشروع جمعی است. جامعهای که در ساختار دولت وزن واقعی ندارد ناگزیر ارزشهایش به حاشیه رانده میشود، حتی اگر جمعیت بزرگی داشته باشد.
از این رو تاجیکان ناگزیر اند که با تمام توان، برای پسگیری قدرت میدانی و سیاسی تلاش کنند. یا دستکم، ظلّ اصلی و واقعی قدرت را در درون دولت ایجاد نمایند. بدون چنین جایگاهی هرگونه سخن گفتن از حفظ زبان، ارزشها و آموزش به زبان مادری، عدالت تاریخی و توازن سیاسی به آرزوهای تکراری بدل خواهد شد.
زبان و زمین بدون قدرت بیپناهاند، زبان تنها یک ابزار ارتباطی نیست؛ زبان حافظه تاریخی، جهانبینی و چارچوب فهم یک ملت است. اما زبان زمانی زنده میماند که در نهادهای رسمی، آموزش، رسانه و سیاست حضور داشته باشد. این حضور نه از راه التماس، بلکه از مسیر قدرت سازمانیافته بهدست میآید.
همین منطق درباره در مورد زمین و جغرافیا نیز صدق میکند. هرجا که قدرت نباشد زمین بهتدریج از معنا تهی میشود. نامها تغییر میکنند، تاریخ بازنویسی میشود و باشندگان اصلی به حاشیه رانده میشوند.
راه دستیابی به قدرت از آگاهی جمعی آغاز میشود از درک این حقیقت که فرهنگ بدون سیاست دوام نمیآورد. پس از آن سازماندهی سیاسی، همگرایی نخبگان، و تعریف هدف مشترک حیاتی است. پراکندگی، رقابتهای درونگروهی و توهم بیطرفی سیاسی، بزرگترین موانع در مسیر حفظ هویتاند.
در جهان امروز هیچ ملتی صرفاً با حقانیت تاریخی زنده نمیماند. آنچه سرنوشت ملتها را تعیین میکند، میزان حضور آنان در معادلات قدرت است. برای تاجیکان نیز راه حفظ زبان، ارزشها و زمین، از مسیر کسب قدرت واقعی و پایدار میگذرد. هر راهی غیر از این، تنها تأخیر در فرسایش هویت است.




