به نام خدا
ایراف: سلام و درود خدمت همه عزیزان. امروز افتخار داریم میزبان مهمان بسیار گرانقدری باشیم که لطف کردند و حضورشان را به ما عنایت نمودند. حضور شما برای ما بسیار ارزشمند است و نشاندهنده بوی جهاد و وطندوستی است. در آغاز گفتگو، به یاد ضربالمثل ایرانی افتادم که میگوید: «همه این عملیاتها برای ادبیات ماست». این جمله تقریباً شبیه همان تفکری است که در مواجهههای رسانهی نیز از آن بهره میبریم و بیانگر اهمیت و همبستگی میان دو ملت است که به نظر من، ناگسستنی است. خیلی خوشحالایم که در خدمت شما هستیم و مایه مسرت ماست. اگر مایل باشید، برای شروع یک سلام علیک رسمی داشته باشیم تا این لحظات برای تاریخ ثبت شود.
احمد مسعود: بسمالله الرحمن الرحیم. در ابتدا عرض سلام و احترام دارم خدمت مردم بزرگ و عزیز ایران و از فرصتی که برای گفتوگو در اختیار ما گذاشتید، صمیمانه تشکر میکنم.
ایراف: اگر اجازه بدهید، گفتگو را از کلیات شروع کنیم. ابتدا میخواهم از شما بپرسم که «جبهه مقاومت ملی» چیست، چگونه عمل میکند و سرانجام آن را چگونه میبینید؟
احمد مسعود: جبهه مقاومت ملی ادامه یک مبارزه طولانی در برابر تجاوز و تهاجم است. همانطور که اشاره کردید، این مقاومت، تمدنی است و هدف آن حفظ امنیت، آسایش و عزت مردم افغانستان و منطقه است. مسیر مقاومت ملی افغانستان از دهه ۹۰ و با رهبری احمدشاه مسعود در مقابله با تروریسم جهانی آغاز شد و ما این مسیر را ادامه میدهیم. هدف اصلی ما برقراری یک نظام عزتمند و مشروع است که از اراده مردم افغانستان برخاسته باشد، نظامی که مردم بتوانند با آن زندگی کنند و با دنیا تعامل سازنده داشته باشند.
ایراف: سرانجام این جبهه مقاومت را چگونه میبینید؟
احمد مسعود: سرانجام مورد نظر ما تشکیل حکومتی است که از اراده مردم باشد و توسط مردم انتخاب شود، حکومتی که هم با عزت مردم افغانستان زندگی کند و هم با منطقه و جهان تعامل داشته باشد.
ایراف: شما تجربهای از مقاومت اول دارید. تفاوتهای مقاومت اول و دوم چیست و تجربه مقاومت اول چه تأثیری بر مقاومت دوم دارد؟
احمد مسعود: مقاومت اول در دهه ۹۰ در مقابله با طالبان شکل گرفت. احمدشاه مسعود و یارانش در برابر تجاوز ایستادند و باعث بیداری منطقهای و حتی جهانی شدند. مقاومت دوم، در شرایط مشابهی شکل گرفته، اما با تفاوتهایی اساسی: حضور آمریکاییها و مداخلات آنها، شرایط ژئوپولیتیک جدید و عدم حمایت منطقهای و جهانی، باعث شده است که مقاومت دوم مسیر متفاوتی داشته باشد. در مقاومت دوم، مردم افغانستان، از جمله بانوان و جوانان، با حضور فعال خود در خیابانها ایستادگی کردند، اما حمایت منطقهای و جهانی آنچنان که لازم بود، فراهم نشد.
ایراف: برخی بر این باورند که جبهه مقاومت ملی، به عنوان یک جریان قومی و پشتونمحور، علیه طالبان مبارزه میکند. این موضوع تا چه حد صحت دارد و آیا پسوند «ملی» برای این جریان مناسب است؟
احمد مسعود: طالبان در طول دوران خود چه تاکتیکهایی برای بیاعتبار کردن حکومتها و طرف مقابل استفاده کردهاند؟
جواب: طالبان در طول تاریخ خود، به ویژه در جنگ با آمریکا و در دوران حیاتشان، از تاکتیکهایی برای بیاعتبار کردن طرف مقابل استفاده کردهاند. برای مثال، زمانی که در مقابل حکومت قانونی و مشروع استاد ربانی و احمدشاه مسعود بودند، آن حکومت مشروع که به رسمیت جهانی شناخته شده بود را «حکومت شر و فساد» خواندند. در دوران جمهوریت، حکومتی که برآمده از انتخابات و قانون اساسی قابل قبول برای همه بود، طالبان آن را «اداره کابل» نامیدند. در فاصلهای کوتاه نیز برچسبهایی مانند «بغاوتگر» و «حکومت جبهه قومی» زدند.
ایراف: زمانی که طالبان در پنجشیر حضور داشتند، آیا پیشنهادی برای حضور نماینده پنجشیر در دولت داده بودند؟
احمد مسعود: بله، طالبان پیشنهاد کردند که من به نمایندگی از پنجشیر یا قوم خود در دولت آنها حضور داشته باشم، اما من نپذیرفتم. دلیل این امر این بود که داعیه ما نه نجات یک قوم خاص بلکه نجات کل افغانستان است. قلب من به اندازه مساوی برای هلمندی، پنجشیری، بدخشی، جلالآبادی یا نورستانی میسوزد. ما به طالبان گفتیم؛ اگر میخواهید درباره افغانستان حرف بزنید، بیایید گذشته را کنار بگذاریم و با هم صحبت کنیم، اما اگر بخواهید روی پنجشیر یا قوم تمرکز کنید، ما قبول نمیکنیم. نه پدرم داعیه قومی داشت و نه من دارم. جبهه نه تنها از نظر چارچوب کاری و فکری بلکه از دیدگاه راهبردی ملی، یک حرکت کلان و فراگیر است.
ایراف: درباره شایعات و اتهامات فساد، تبعیض و انحصار در جبهه مقاومت چه توضیحی دارید؟
احمد مسعود: فساد تنها در شرایطی امکانپذیر است که امکانات و منابع وجود داشته باشد. ما هرگز از نام پدر یا خانواده برای فرصتهای شخصی استفاده نکردهایم و هدفمان خدمت به مردم افغانستان است. جبهه در هر ظرفیتی که نیاز بوده، دروازه خود را باز گذاشته و هر کسی که بخواهد خدمت کند، میتواند به آن بپیوندد. اتهام انحصار صرفاً یک تاکتیک برای بیاعتبار کردن جبهه است. هیچ گروهی به اندازه طالبان انحصارطلب نیست؛ آنها کشور را در حلقه کوچک خود نگه داشتهاند. جبهه تلاش میکند ترکیبی از تمام اقوام و ظرفیتها باشد و قدرت را در اختیار یک گروه محدود نگه ندارد.
ایراف: جبهه مقاومت با آمریکا چه رابطهای دارد و چرا برخی معتقدند آمریکا از شما حمایت میکند؟
احمد مسعود: جبهه مقاومت هیچ علاقه شخصی به آمریکا ندارد و هرگز آمریکا را متحد خود ندانسته است. سیاست ما این است که افغانستان نباید مرکز نزاع هیچ کشور خارجی باشد. حضور ۲۰ ساله آمریکا در افغانستان و خروج آن با توطئه علیه دولت و طالبان نشان داد که نباید به آمریکا اعتماد کرد. حتی دعوت رسمی کنگره آمریکا برای سفر به این کشور را نپذیرفتیم. هرگونه تصور علاقه شخصی یا حمایت مستقیم از طرف ما، نادرست و جزو تاکتیکهای بیاعتبارسازی است.
ایراف: سیاست شما درباره تشکیل جبهه و رهبری چگونه است؟
احمد مسعود: هدف ما تشکیل ساختاری ملی، فراگیر و متشکل از تمام اقوام است که بتواند تغییر واقعی ایجاد کند. اولویت ما ایجاد تشکیلاتی است که بتواند خدمات واقعی به مردم ارائه دهد، نه اینکه قدرت در دست یک گروه محدود باشد. روایت ما کاملاً کلان و ملی است و همه ظرفیتها و مجموعههای مختلف را در نظر میگیرد.
ایراف: نظر شما درباره توافقنامه دوحه چیست و آیا آن را خیانت آمریکا به مردم افغانستان میدانید؟
احمد مسعود: توافقنامه دوحه یک موضوع مهم و حساس است. بسیاری بر این باورند که آمریکا با این توافقنامه به مردم افغانستان خیانت کرد، زیرا تلاش شد دولت افغانستان و طالبان تحت فشار قرار گیرند و شرایطی ایجاد شود که به زیان مردم تمام شود. این موضوع نیازمند بررسی مفصل و جداگانه است، اما واضح است که سیاست غلط آمریکا بحرانهای زیادی در افغانستان و منطقه ایجاد کرده است و ادامه این سیاست به نفع هیچ کسی نیست.
ایراف: آیا جبهه مقاومت در شرایط جنگی میتواند تمام ظرفیتها و امیدها را مدیریت کند؟
احمد مسعود: بله، با وجود شرایط جنگی و تهدیدهای نظامی، جبهه با صداقت، سختکوشی و ایمان به خدا تلاش میکند تا همه مردم افغانستان را در نظر بگیرد. امروز هزاران نفر از نیروهای طالبان در مناطق مختلف مستقر هستند، اما جبهه با هدف ملی و کلان تلاش میکند وحدت و امید مردم را حفظ کند.
ایراف: برخی معتقدند طالبان از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱ واقعاً با آمریکا جنگیدهاند. نظر شما چیست؟
احمد مسعود: این تصور غلط است. از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱، جز یک مورد که دو سرباز آمریکایی در یک حادثه کشته شدند، طالبان هیچ سرباز آمریکایی را نکشتند. اما در همین مدت هزاران افسر، سرباز و غیرنظامی مسلمان افغانستان کشته شدند. بنابراین این چه «جنگ با آمریکا» بود؟ دفتر طالبان در سال ۲۰۱۴، با هزینه آمریکا و قطر، در دوحه باز شد. در سال ۲۰۱۸ هم توافق رسمی بین طالبان و آمریکا بسته شد. در واقع خروج آمریکا و سقوط افغانستان، با تسلیم دوطرفه و عدم اجازه به هیچ مجموعهای برای ایستادگی همراه بود. همه شواهد نشان میدهد که به مردم افغانستان خیانت شد و افغانستان تسلیم داده شد.
ایراف: روابط تاجیکستان با مقاومت تغییر کرده است؟ برخی خبرها از تعامل بیشتر تاجیکستان با طالبان حکایت دارد. تحلیل شما چیست؟
احمد مسعود: هیچ چیز تغییر نکرده است. رابطه ما با تاجیکستان بر اصول مشخصی استوار است: تاجیکستان هرگز حامی جنگ یا خشونت در افغانستان نبوده و نیست. سیاست آنها حمایت از برقراری حکومت مشروع و قابل قبول و برقراری صلح واقعی از طریق گفتگو و مذاکره است. امروز هم موقف تاجیکستان همان است و موقف ما نیز روشن است: طالبان حاضر نیستند وارد مذاکرات جدی شوند و از گفتگو و حل مشکلات میترسند. کشورهای منطقه طی چهار سال گذشته هیچ دستاورد واقعی از تعامل با طالبان نداشتهاند. طالبان نه امنیت، نه آسایش و نه اقتصاد برای مردم افغانستان فراهم کردهاند؛ بلکه تنها سبب مهاجرت میلیونها نفر شدهاند. رابطه ما با تاجیکستان بر اساس حمایت از حکومت فراگیر برآمده از اراده مردم است.
ایراف: برخی مخالفان تلاش میکنند شما را با داعش مرتبط نشان دهند. رابطه جبهه مقاومت با داعش چگونه است؟
احمد مسعود: رابطه ما با داعش هیچگاه مثبت نبوده است. در اولین سال مقاومت، داعش علیه من اعلامیه داد و مرا «کافر» خواند و جهاد علیه ما اعلام کرد. جنگ واقعی بین داعش و طالبان محدود و محلی است و اغلب طالبان از داعش به عنوان ابزار علیه جمهوری اسلامی یا کشورهای دیگر استفاده میکنند. جبهه مقاومت هیچ نسبتی با داعش ندارد.
ایراف: چرا اقدام جدی برای فاصلهگذاری مشخص با داعش انجام نمیدهید؟
احمد مسعود: همه عملیات ما بر اساس اصول و ادبیات ماست. ما در سال ۲۰۲۲ نزدیک به ۵۰ نفر از طالبان اسیر گرفتیم و با رعایت اصول انسانی، آنها را آزاد کردیم و پولی به خانوادههایشان پرداخت شد. این شیوه، مطابق آموزههای پیامبر و ائمه و روش پدرم استاد احمدشاه مسعود است. ما مفکوره و مکتب خود را کاملاً ضد داعش و تکفیر میدانیم. هر گونه تلاش برای پیوند دادن ما به داعش، یک جنگ روانی و تبلیغات نادرست طالبان است.
ایراف: ارتباط شما با دیگر جریانات سیاسی مخالف طالبان چگونه است؟ آیا مشارکت سیاسی هم دارید یا تنها مبارزه نظامی؟
احمد مسعود: جبهه مقاومت علاوه بر مبارزه نظامی، ارتباط سیاسی با سایر جریانهای مخالف طالبان دارد. ما بر اساس اصول ملی و فراگیر، تلاش میکنیم از طریق پلتفرمهای سیاسی نیز مسائل افغانستان را حل کنیم. هدف ما ایجاد حکومت مشروع و فراگیر برای مردم افغانستان است، نه محدود شدن به یک گروه یا قوم خاص.
ایراف: برخی میگویند مخالفین متحد نیستند و وحدت نظر ندارند. نظر شما چیست؟
احمد مسعود: برخلاف آنچه بسیاری میگویند، مخالفین افغانستان متحد هستند و امروز حتی بیش از دوران مقاومت اول، وحدت نظر و اتحاد در جمع مخالفین وجود دارد. البته قبول داریم که امروز یک اتحاد افقی کامل وجود ندارد و هدف ما هم این نیست که همه به شکل یکپارچه احمد مسعود را به عنوان رهبر بپذیرند؛ این چیزی است که طالبان میخواهند. اما واقعیت این است که اکثریت دیدگاههای مشترک دارند و دیدگاه واحدی درباره سرنوشت افغانستان دارند.
در این راستا، جلسات متعددی برگزار شده و افراد از اقوام مختلف در پلتفرمهای مختلف به صورت متحد شرکت کردهاند. یک اتحاد افقی برای حل مشکلات افغانستان از مجراهای مختلف وجود دارد. بنابراین برخلاف آنچه برخی میگویند، اختلاف بنیادین میان مخالفین وجود ندارد.
ایراف: چرا برخی از سران ائتلاف شمال، مانند صلاحالدین ربانی، عطا محمد نور و دیگران به شما نپیوستند؟
احمد مسعود: بزرگای جمعیت اسلامی و رهبران افغانستان همواره از روز اول با ما جلسات منظم داشتهاند، هماهنگی و اتحاد میان خود را حفظ کردهاند. شاید تفاوت دیدگاه در بخشهای جزئی وجود داشته باشد، همانطور که در هر خانواده چنین تفاوتهایی دیده میشود، اما همگی درباره آینده افغانستان همنظر هستند.
پیوستن یا عدم پیوستن ما به معنای جدایی از جمعیت اسلامی نبوده است؛ بلکه در یک مرحله خاص و به دلیل شرایط پیش آمده، من ایستادم و به دور از ملاحظات منطقهای و بینالمللی، به خاطر خدا در مقابل ظلم مقاومت کردم. هر کس به شیوه خود مسیرش را ادامه داد و هیچ کسی مخالف مقاومت نبوده و نیست.
ایراف: آیا طالبان را به عنوان یک واقعیت سیاسی یا بخشی از راهحل آینده افغانستان میپذیرید یا معتقدید که باید بهطور کامل شکست بخورند؟
احمد مسعود: طالبان حدود ۳۰ سال است که در حال جنگ هستند و بسیاری از سختیهای افغانستان به دلیل اقدامات آنهاست. بدون شک طالبان مسبب ورود آمریکاییها، القاعده و داعش به افغانستان بودهاند، مسبب از دست رفتن فرصتهای طلایی، شهادت استاد ربانی و بسیاری از شخصیتهای بزرگ، و مسبب ۸ میلیون مهاجر و از دست رفتن دههها فرصت برای آموزش، تربیت و بازسازی کشور هستند.
با این حال، وقتی از آینده افغانستان صحبت میکنیم، باید گذشته را به عنوان زندان نبینیم و از آن درس بگیریم. هدف ما از ایستادگی در پنجشیر، جنگ با طالبان نبود؛ بلکه این بود که طالبان بفهمند یک فرصت برای بازسازی افغانستان وجود دارد. اما شیوه طالبان، آغاز دوباره جنگ بود.
پیام من به طالبان این بود که یک فرصت طلایی در اختیار دارند: نیایید یک حکومت یکدنده و بیبرنامه بسازید؛ بلکه امنیت و حکومتی مشترک با تمام جریانهای افغانستان ایجاد کنید، از طریق یک مجرای مشروع و قابل قبول، چه از طریق انتخابات، رفراندوم یا هر سازوکار مشروع دیگر. طالبان این پیشنهادها را رد کردند و بیعت با تسلیم خود را تنها گزینه دانستند.
ایراف: با وضعیت امروز، مردم افغانستان چگونه میتوانند نسبت به وطن خود حس مالکیت داشته باشند؟
احمد مسعود: امروز بخشی از جامعه افغانستان حس مالکیت نسبت به وطن خود را ندارد. مهاجرت و ناامیدی باعث شده است که بسیاری حس نکنند این خانه و وطن مال آنهاست. بنابراین طالبان میتوانند در یک پروسه مشروع و قابل قبول، با حمایت منطقه و جهان، گذشته را فراموش کنند و آیندهای بسازند که به آن افتخار کنیم.
ایراف: آینده حکومت افغانستان چگونه باید باشد و حضور جریانها چه اهمیتی دارد؟
احمد مسعود: در شرایطی که آینده افغانستان در نظر گرفته میشود، باید همه جریانها حضور داشته باشند: چه ما، چه طالبان، چه دیگر گروهها و جریانها. از طریق یک مجرای مشروع، دولتی ایجاد شود که حس مالکیت برای همه ایجاد کند.
مقاومت و مبارزه ما همواره بر این هدف استوار بوده است که طالبان به این نتیجه برسند که راهی جز مذاکرات، گفتمان و مجرای مشروع برای ایجاد حکومتی قابل قبول وجود ندارد. هیچ راه دیگری به نفع مردم و افغانستان نیست.
ایراف: جمعبندی شما درباره وضعیت سیاسی و فرهنگی افغانستان چیست؟
احمد مسعود: دوستان اتاق فکر ما عمده سوالاتشان سیاسی بود، اما من دوست دارم قبل از پرداختن به سوال پایانی، جمعبندی خود را با توجه به موضوعات فرهنگی افغانستان عرض کنم. جمعبندی حرف ما این است که تا زمانی که افغانستان دارای یک حکومت پاسخگو به مردم، منطقه و دنیا نباشد، هیچ نگرانی نه در منطقه و نه در جهان با برنامهها و سیاستهای مقطعی و تاکتیکی حل نمیشود. مسائل اساسی مثل آب، تروریسم، اقتصاد و مهاجرت بدون یک حکومت مشروع و پایدار حل نمیشوند. اگر هر کشوری هموطنان ما را از دروازه بیرون کند، آنها از پنجره برمیگردند، زیرا امید در آن کشور نیست و حکومتی وجود ندارد که سبب دلگرمی مردم شود. بنابراین امید ما به رسیدن به حکومتی مشروع و قابل قبول است و کشورهای منطقه باید سیاستهایی اتخاذ کنند که افغانستان صاحب چنین حکومتی شود.
ایراف: مقاومت شما بر چه اصولی استوار است؟
احمد مسعود: مقاومت ما بر دو اصل استوار است: نخست، دستور پروردگار که میفرماید در مقابل ظلم بایستیم و دوم، درسی که از امام حسین گرفتیم. وقتی در پنجشیر محاصره شدیم (۳۰ هزار نیرو)، همراه همسنگرانم نشستم و به مردم گفتم الگوی ما امروز امام حسین است، نه پدرم. ما تنهای مطلق هستیم؛ دشمن ما را محاصره کرده، همسایگان مارا رها کردهاند. اگر مردم بخواهند بیعت کنند، ما زیر ظلم زندگی نمیکنیم؛ اما اگر نه، ایستاده میمانیم. هدف ما دعوت به جنگ نیست؛ بلکه ایستادگی در برابر ظلم است. وقتی جنگ تحمیل شد، ما بیعت نکردیم، حتی اگر کشته شویم، این الگوی ما بود.
ایراف: جایگاه تمدن و زبان فارسی در مقاومت چیست؟
احمد مسعود: افغانستان قلب تمدن و فرهنگ است. زبان فارسی یا فارسی تاجیکها نیست، بلکه متعلق به تمام اقوام است: ترک، کرد، بلوچ، پشتون، ازبک و ترکمن. امروز این تمدن در مقابل تهاجم قرار گرفته است و ایستادگی ما برای حفظ آن است. به عنوان مثال، یک هموطن من در برخی نقاط افغانستان کتابی که مولانا، سعدی، حافظ، احمد شاه مسعود یا استاد ربانی در آن باشد نمیبیند. اگر تاریخ و فرهنگ ما حذف شود، چه کاری باید انجام دهیم؟ ما ایستادگی میکنیم تا دین، تمدن، آزادی و نظام اسلامی واقعی برقرار شود که هم با خود زندگی کنیم و هم با دنیا.
ایراف: نگاه شما به شخصیتهای برجسته افغانستان چیست؟
احمد مسعود: استاد ربانی رهبر ما و شهید راه صلح با طالبان است. جایش بسیار خالی است. حامد کرزی شخصیتی بزرگ و قابل احترام و قهرمان سازندگی افغانستان است. فرصتها در طول ۲۰ سال گذشته بهتر میتوانست استفاده شود، اما همچنان یکی از سرمایههای کشور است. مارشال فهیم انسان با غیرت و تاریخساز افغانستان بود. حتی وقتی آمریکا کاری نمیکرد، با تفنگ ایستاد. جایش خالی است. استاد مزاری شخصیت تاریخی و دوراندیش است که دیدگاههایش درباره وحدت ملی و عدالت اجتماعی همچنان الهامبخش است. آقای اشرف غنی یکی از مسببان وضعیت کنونی افغانستان است و سیاستهای غلط تیمش باعث تضعیف کشور شد. صلاحالدین ربانی رئیس جمعیت اسلامی افغانستان، شخصیتی نخبه و بزرگوار، دوست و برادری صمیمی برای من است. روح همه شهدا شاد و کسانی که زندهاند سلامت باشند.
ایراف: پیامی برای مردم ایران و افغانستان دارید؟
احمد مسعود: از مردم شریف و مهماننواز ایران صمیمانه تشکر میکنم. ایران با وجود تحریمها و مشکلات اقتصادی، بیش از ۸ میلیون هموطن ما را میزبانی کرده است. امیدوارم محبت و مهماننوازیشان کم نشود. به هموطنانم نیز توصیه میکنم مطابق قوانین جمهوری اسلامی و فرهنگ مردم ایران عمل کنند و در کنار مردم حضور داشته باشند. دو ملت ایران و افغانستان دو تکه یک بدن هستند و باید اتحاد و انسجام خود را حفظ کنند. بازیهای خطرناک دشمن برای ایجاد فاصله بین دو ملت باید با همدلی خنثی شود.