گروه طالبان پس از تسلط مجدد بر افغانستان، با اعلام بازگشت به اصول سختگیرانه شریعت، محدودیتهای فراوانی را بر زنان افغانستان تحمیل کردند؛ محدودیتهایی که زندگی روزمره آنها را به شدت تحت تأثیر قرار داده و از «حق تحصیل، اشتغال، آزادی رفتوآمد و حتی حضور در اماکن عمومی محرومشان» کرده است. این محدودیتها نه فقط زنان را به حاشیه رانده، بلکه به شکل مستقیم خانوادهها و جامعه را نیز متاثر کرده است؛ زیرا زنان بخش مهمی از نیروی کار و موتور پیشرفت اجتماعی افغانستان هستند که با محرومیتهای ساختاری مواجه شدهاند و امکان رشد و مشارکت فعال در جامعه را ندارند. در این میان، سرکوبهای فیزیکی و بازداشت زنان به دلیل نداشتن محرم شرعی، نمونه بارز تبعیض جنسیتی است که عملاً آنها را به زندانیان بیصدا در جامعه تبدیل کرده است، به گونهای که زندگی طبیعی و حتی امنیت جانی آنها به طور روزانه در معرض تهدید قرار گرفته است. این وضعیت چالشی بزرگ در برابر اصول حقوق بشری و عدالت اجتماعی است که افغانستان به آن نیاز دارد.
از سوی دیگر، گروه طالبان به منظور بهبود وجهه بینالمللیشان و افزایش درآمدهای ناشی از گردشگری، شرایط آسانتری برای حضور زنان گردشگر خارجی در افغانستان فراهم کردهاند؛ شرایطی که به زنان خارجی اجازه میدهد بدون محدودیتهای مشابه زنان افغانستان، به بازدید از اماکن تاریخی، فرهنگی و طبیعی بپردازند و در فضای امن و آزاد در شهرهای مختلف تردد کنند. این واقعیت، تضادی فاحش و عمیق با سیاستهای سرکوبگرانه گروه طالبان در داخل کشور ایجاد کرده است و نشان میدهد که منافع اقتصادی و سیاسی گروه طالبان در اولویت قرار دارد، حتی اگر به قیمت نقض آشکار حقوق زنان افغانستان تمام شود. گردشگران خارجی که در افغانستان آزادانه فعالیت میکنند، تصویری متفاوت و مبهم از وضعیت واقعی مردم به ویژه زنان افغانستان به جامعه جهانی منتقل میکنند و این باعث میشود که توجه و حساسیت نسبت به شرایط دشوار زنان افغانستان کاهش یابد و این گروه بتوانند از این تناقض به نفع خود بهرهبرداری تبلیغاتی کنند.
گزارشهایی مانند اظهارات جکی بیروف، گردشگر امریکایی که به دلیل مهماننوازی افغانستانیها تحت تأثیر قرار گرفته اما کاملاً از آزادیهای خود آگاه است، به خوبی این دوگانگی را روشن میسازد. او اذعان میکند که زنان افغانستان از آزادیهایی که خودش دارد، محروم هستند؛ این اذعان نه تنها بیانگر واقعیتهای تلخ درونی افغانستان است بلکه تصویری از شکاف عمیق جنسیتی و تبعیض نهادینه شده در جامعه را نشان میدهد که توسط گروه طالبان تحکیم شده است. این شکاف، علاوه بر اینکه به تضعیف روحیه و امید زنان افغانستان میانجامد، نابرابریهای اجتماعی را تعمیق میبخشد و به بحرانهای انسانی و اخلاقی در کشور دامن میزند، به طوری که آینده بسیاری از دختران و زنان افغانستان در تاریکی و ناامیدی فرو رفته است.
در همین حال، گروه طالبان با تسهیل صدور ویزای توریستی و برقرار کردن پروازهای منظم بینالمللی، تلاش میکنند گردشگری را به عنوان یک منبع درآمد قابل توجه معرفی کنند و نشان دهند که افغانستان هنوز هم مقصدی امن و جذاب برای گردشگران است. ایجاد تورهای گردشگری ویژه زنان خارجی توسط راهنمایان محلی، از جمله زنان، نیز تلاش دیگری است که گرو ه طالبان و برخی فعالان محلی برای جذب گردشگران و بهبود اقتصاد کشور انجام میدهند. اما این تلاشها زمانی معنای واقعی پیدا میکند که در داخل کشور نیز عدالت اجتماعی برقرار باشد و زنان افغانستان از حقوق پایهای خود برخوردار باشند، در غیر این صورت این اقدامات تنها یک نمایش ظاهری و فریبکارانه خواهد بود که تضادهای موجود را عمیقتر و نابرابریها را برجستهتر میکند و باعث میشود که اعتبار این گروه در داخل و خارج کشور بیش از پیش خدشهدار شود.
گروه طالبان با اعمال سیاستهای سرکوبگرانه و ظالمانه خود علیه زنان افغانستان، چهرهای زشت و غیرانسانی از خود نشان دادهاند که جز ظلم، تبعیض و نقض گسترده حقوق بشر نتیجهای ندارد. آنها زنان افغانستان را به شدت محدود و بازداشت میکنند، در حالی که به زنان خارجی آزادیهای بیسابقهای میدهند؛ این دوگانگی فاحش، فقط نشاندهنده سردرگمی و منافع کثیف این گروه است که هیچ ارزشی برای حقوق و کرامت انسانی قائل نیست. این گروه به وضوح منافع اقتصادی، سیاسی و تبلیغاتی را بر سرنوشت و زندگی میلیونها زن و دختر افغانستان ترجیح دادهاند و این سیاست بیرحمانه، جامعه را به سمت نابودی و فروپاشی سوق میدهد.
این رژیم واپسگرا با سرکوب آزادیها و تحمیل تبعیضهای وحشیانه، عملاً یک بحران انسانی و اجتماعی عظیم را رقم زده است که پیامدهای فاجعهبار آن فراتر از مرزهای افغانستان گسترده خواهد شد. ادامه این مسیر سیاه، باعث افزایش نارضایتیهای داخلی، تنشهای عمیق و فروپاشی اجتماعی میشود که میتواند افغانستان را به باتلاقی از بحرانهای پیچیده و فرسایشی تبدیل کند؛ بحرانی که بار آن تنها بر دوش مردم بیپناه این کشور سنگینی خواهد کرد و جهان را نیز ناگزیر به واکنش و مسئولیتپذیری خواهد کشید. گروه طالبان با این عملکرد، نه تنها آینده زنان افغانستان، بلکه آینده کل افغانستان را به تاریکی مطلق کشاندهاند.