سیاست واکنشی رهبران مخالفان طالبان؛ عامل تداوم رژیم طالبانی

نویسنده: یعقوب لیث صفار
مقدمه
در چهارمین سالگرد  بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان، بسیاری از گروه‌های مخالف و رهبران طالیان در خارج کشور از کشور به سر می برند. تا کنون چندین جبهه جنگی و ائتلاف های سیاسی مخالف طالبان اعلام موجودیت کرده اند.  اما چنانی که دیده می شود ، هم از نظر نظامی و ام از نظر سیاسی دچار پراکندگی هستند و هنوز دارای راهبرد مشخص علیه طالبان نمی باشند.  این رویکرد پراکنده و واکنشی، به‌جای مقابله با تهدید اصلی، یعنی خود رژیم طالبان، بیشتر بر اختلافات درونی آنات متمرکز شده است.
تحلیل وضعیت کنونی
در حالی که طالبان به‌عنوان یک رژیم تروریستی و واپس‌گرا در افغانستان حاکم است، بسیاری از مخالفان آن هنوز در انتظارند تا ببینند که امیر المؤمنین نام نهاد طالبان چی می گوید و  چه اقداماتی انجام می‌دهد تا بر اساس آن واکنش نشان دهند. این رویکرد واکنشی، به‌جای پیش‌بینی و مقابله با اقدامات احتمالی طالبان، بیشتر بر پاسخ به آنچه که قبلاً اتفاق افتاده است، متمرکز است.
حتی اگر فرض کنیم که در بین رهبران طالبان افرادی مخالف سخت‌گیری‌های هبت‌ الله خان وجود داشته باشند، این افراد دیگر نمی‌توانند نزد آنان «طالب» شمرده شوند، زیرا ویژگی اصلی  طالب بودن   تروریستی با ایدئولوژی واپس‌گرا و جنگ نیابتی شناخته می‌شود.
حتماً، من تحلیل را به سبک روزنامه‌ای تحلیلی و حرفه‌ای‌تر بازنویسی می‌کنم و متن دکتر سمیع حامد را به‌عنوان نقل قول مستقیم در آن بگنجانم، طوری که خواننده هم مجذوب شود و هم مفهوم عمیق وضعیت را بفهمد:
سیاست واکنشی رهبران مخالفان طالبان؛ عامل تداوم رژیم طالبانی
در حالی که طالبان با ایدئولوژی واپس‌گرا و نفوذی گسترده، کنترل کامل افغانستان را در دست دارند، بسیاری از گروه‌های مخالف این رژیم هنوز در انتظارند تا اقدام بعدی رهبران طالبان را ببینند و بر اساس آن واکنش نشان دهند. این شیوه سیاست‌ورزی، که می‌توان آن را «واکنشی» نامید، نه تنها مؤثر نبوده بلکه به نوعی به تثبیت قدرت طالبان کمک کرده است.
بسیاری از  کارشناسان، از جمله دکتر سمیع حامد در صفحه فیسبوک خود واکنشی بودن عملکرد گروه های مخالف طالبان را تحلیل مورد تمرکز قرار داده است: به روشنی این وضعیت را تحلیل کرده است:
«مردم هم از طلبه‌ها بیزارند هم به مخالفان آنها باور ندارند. دلیل داخلی دوام حاکمیت تروریست‌ها نیز همین است. مخالفان طلبه‌ها منتظر اند که شیخ لوده چه عمل می‌کند تا عکس العمل نشان دهند. سیاست واکنشی در برابر طلبه‌ها نتیجه نمی‌دهد. باید بر مشکل اصلی تمرکز کنیم و آن این است که یک گروه نیابتی تروریست و واپس‌گرا حاکم است و باید باژگون شود. این گروه تغییر نمی‌کند و اگر تغییری هم نشان دهد تاکتیکی است… ما همه باید بکوشیم که از هر راهی مبارزه کنیم و جا را برای طلبه‌ها در جغرافیا و جهان تنگ سازیم.»
این تحلیل نشان می‌دهد که تمرکز مخالفان بر رویدادهای گذشته و واکنش به اقدامات طالبان، جای خود عملکرد مدبرانه و طراحی راهبردی را گرفته است.
راهبردهای ضروری برای مخالفان طالبان
به نظر می رسد که مخالفان طالبان باید تمرکز خود را بر تهدید اصلی معطوف کنند. به جای انتظار و واکنش به اقدامات لحظه‌ای طالبان، انرژی و تلاش‌ها باید بر مقابله با کل رژیم متمرکز شود. توجه صرف به اختلافات داخلی طالبان نه تنها کمکی نمی‌کند، بلکه به تقویت جایگاه آنان منجر می‌شود.
همبستگی و اتحاد عملی میان گروه‌های مختلف در داخل و خارج افغانستان، به ویژه نیروهای مقاومت، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. تشکیل ائتلاف‌های هماهنگ و راهبردی می‌تواند قدرت پاسخ‌دهی و نفوذ مخالفان را در مقابله با طالبان افزایش دهد.
استفاده از ابزارهای نوین ارتباطی و فناوری‌های روز نیز ضروری است. محدودیت‌های اعمال شده توسط طالبان، مانند بستن اینترنت، نشان می‌دهد که مخالفت بدون برنامه‌ریزی دقیق و بهره‌گیری از فناوری‌های مدرن عملی نخواهد بود.

نتیجه‌گیری

سیاست واکنشی رهبران مخالف طالبان به وضوح یکی از عوامل تداوم قدرت این رژیم است. کارشناسان یادآوری می‌کنند که تغییرات واقعی تنها زمانی ممکن است که مخالفان با دیدی مدبرانه و راهبردی، بر مقابله مستقیم با ایدئولوژی و ساختار حاکم متمرکز شوند و فضای عملیاتی طالبان را در سطح داخلی و جهانی محدود کنند. تا زمانی که چنین موج‌های مردمی و استراتژیک شکل نگیرند، هیچ تغییر اساسی رخ نخواهد داد و طالبان به تاکتیک‌های مقطعی خود ادامه خواهند داد.
در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه خبر:

https://paigah-news.com/?p=15748

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

آخرین اخبار