در نگاه اول، دیدار اخیر وزیر کشور پاکستان با سراجالدین حقانی در کابل، در ظاهر با هدف تقویت همکاریهای دوجانبه و مبارزه با تروریسم خوانده شده است. اما اگر اندکی دقیقتر به متن و حاشیه این سفر نگاه کنیم، درمییابیم که این نشست بیش از آنکه تلاشی برای تأمین امنیت باشد، نمایش دیگری از وابستگی طالبان به پاکستان و تلاش برای تمدید عمر حاکمیتشان است.
در حاشیه این دیدار رسمی، طالبان با پذیرش همکاریهای امنیتی با پاکستان، در عمل نشان دادند که همچنان برای حفظ مشروعیت منطقهای خود، به جلب رضایت اسلامآباد نیاز دارند. مسئله فقط کنترل مرز یا مبارزه با قاچاق نیست، بلکه طالبان با نزدیکشدن به پاکستان در موضوعاتی چون سرکوب تحریک طالبان پاکستان و محدودسازی جنبشهای بلوچ، نقش یک بازیگر دستدوم و ابزار امنیتی را برای پاکستان ایفا میکنند.
طالبان با این توافق عملاً پذیرفتهاند که در ازای ادامه حمایت پاکستان، در بازی امنیتی اسلامآباد علیه گروههای معارض داخلی آن کشور شریک شوند. از نگاه طالبان، این همکاری امنیتی نه خیانت، بلکه تاکتیکی برای حفظ بقای سیاسی خود است. اما از نگاه مردم، این یعنی معامله بر سر منافع ملی و ایفای نقش مزدورانه در سرکوب نیروهایی که سالها از داخل افغانستان استفاده ابزاری شدند.
بازگرداندن مهاجران افغان فاقد مدارک نیز در این میان، ابزاری است برای تشدید فشارهای سیاسی بر مردم افغانستان، که با چراغ سبز طالبان انجام میشود. در واقع طالبان با این توافق نهتنها از مردمشان حمایت نکردند، بلکه به ابزار اعمال فشار بیشتر بر آنان تبدیل شدند.
این همکاریهای امنیتی، در باطن نوعی پاکسازی لایههای مزاحم برای پاکستان در مرزهای شرقی افغانستان است؛ کاری که طالبان داوطلبانه برای آن اعلام آمادگی کردهاند. تأکید بر مبارزه با تحریک طالبان پاکستان نیز بیش از آنکه اقدامی علیه افراطگرایی باشد، پاسخی تاکتیکی به فشارهای مستقیم اسلامآباد برای خاموشکردن تهدیدات داخلیاش است.
محسن نقوی در این دیدار تأکید کرد که درهای پاکستان برای مهاجران قانونی باز است، اما مشخص است که پشت این جمله ظاهراً انساندوستانه، سیاست فشار و گزینش سیاسی طالبانپسند نهفته است. طالبان نیز در مقابل، با سکوت و همراهی کامل، این مسیر را هموارتر کردهاند.
اگر نیک بنگریم، این توافق نه گامی برای ثبات منطقه بلکه معاملهای برای بقای یک گروه در ازای واگذاری منافع ملی و امنیت مردم افغانستان است. طالبان بهجای آنکه بهعنوان یک دولت واقعی از خاک و مردم دفاع کنند، در نقش پیمانکار امنیتی پاکستان ظاهر شدهاند، تا شاید در سایه این حمایت، چند صباحی بیشتر بر کرسی قدرت بمانند.
در نهایت، دیدار کابل نه یک دستاورد امنیتی، بلکه آیینه تمامنمای وابستگی طالبان و نشانهای دیگر از فروپاشی استقلال تصمیمگیری در این گروه بود. وقتی تأمین منافع پاکستان بر حفاظت از مردم افغانستان اولویت میگیرد، نتیجه آن چیزی نخواهد بود جز عمیقتر شدن شکاف میان طالبان و جامعه، و انزوای بیشتر این گروه در میان مردم.