گروه طالبان یک گروه تروریستی، فاشیست و دشمن تمام ارزشهای انسانی، ملی و مدنی ماست. این گروه نه تنها بهواسطهی رفتارهای خشن و قتلعامهای که مرتکب شدهاند، بلکه بهخاطر ایدئولوژی واپسگرایانه و سیاستهای غارتگرانهی فرهنگی و اقتصادی که دنبال میکنند، تهدیدی جدی برای موجودیت و هویت ملی افغانستان به شمار میرود. در حالی که گروه طالبان خود را مدافع دین و ارزشهای اسلامی معرفی میکند، اما عملکرد آنها بر خلاف اصول انسانی و دینی است و از دین بهعنوان پوششی برای پیشبرد اهداف سیاسی، نظامی و اقتصادی خود استفاده میکند. رفتارهای این گروه شامل کشتار بیرحمانه، آوارهسازی هزاران خانواده، شکنجه و اعمال خشونتهای فراوان علیه مردم افغانستان است. به علاوه، تحمیل خشونتهای سیستمی و برقراری جو ترس و ارعاب، علاوه بر تخریب زندگی روزمرهی مردم، پایههای هویتی، فرهنگی و اجتماعی جامعه را از بین برده است. گروه طالبان در پی ایجاد یک جامعه بسته و عقبمانده است که در آن هیچگونه فضایی برای آزادی بیان، آموزش و پیشرفت اجتماعی وجود نداشته باشد. بهراستی که این گروه نه تنها بر علیه آزادیهای فردی عمل کرده، بلکه بهطور نظاممند در حال تخریب تاریخ، زبان و فرهنگ ملی افغانستان است.
با نگاهی دقیقتر به وضعیت افغانستان تحت سلطهی گروه طالبان، درمییابیم که این گروه بهطور هدفمند اقدام به نابودی بنیانهای اجتماعی و اقتصادی کشور کرده است. گروه طالبان از زمان تسلط مجدد خود بر افغانستان، سیاستهای خود را بر سرکوب آزادیهای عمومی، بهویژه حقوق زنان، پایهگذاری کرده است. زنانی که روزگاری در عرصههای مختلف اجتماعی، آموزشی و پزشکی مشغول به فعالیت بودند، اکنون از حق آموزش و اشتغال محروم شدهاند. در حقیقت، حذف زنان از جامعه نهتنها ضربهی به حقوق اولیهی انسانی آنها است، بلکه مانعی جدی برای پیشرفت اقتصادی و اجتماعی کشور نیز به شمار میآید. با این کار، گروه طالبان عملا ظرفیتهای انسانی و اجتماعی کشور را نابود کرده و بهجای آن یک فضای یأسآور و پر از ناامیدی به وجود آورده است. این رفتارها نه تنها به حقوق زنان آسیب میزند، بلکه بهطور کلی از روند توسعه و تعالی کشور جلوگیری میکند. از سویی دیگر، گروه طالبان تلاش دارد با تحمیل ایدئولوژی بسته و خشونتآمیز خود، همگان را به تسلیم و اطاعت از دستورات خود وادار کند و از این طریق ساختارهای اجتماعی و فرهنگی را مطابق با خواستههای خود تغییر دهد.
یکی دیگر از جنایات بزرگ گروه طالبان، تخریب میراث فرهنگی و سرقت داراییهای تاریخی کشور است. گروه طالبان که بهطور علنی به تخریب آثار تاریخی و فرهنگی کشور پرداخته، تلاش دارد تا تاریخ افغانستان را بهطور کامل از میان ببرد و هویت فرهنگی این سرزمین را نابود کند. از یکسو، این گروه با تخریب مساجد و مکتبها، مراکز فرهنگی و هنری را به آتش کشیده و از سوی دیگر، با مصادرهی زمینهای کشاورزی و منابع طبیعی کشور، اقتصاد محلی را به ورطهی نابودی میبرد. تمام این اقدامات بهمنظور ایجاد فضاهایی است که تنها بر اساس ایدئولوژی تنگ و بستهی طالبان شکل بگیرد و هرگونه تنوع فرهنگی و اجتماعی از بین برود. این تلاشها بهطور مستقیم بر زندگی روزمرهی مردم تاثیر گذاشته و موجب بروز بحرانهای اقتصادی و اجتماعی شدید در افغانستان شده است. بهعبارتی، طالبان نهتنها با سرکوب آزادیها و کشتار مردم، بلکه با نابودی منابع طبیعی و تاریخی، قصد دارند تا افغانستان را به جامعهای فاقد هویت و تاریخ تبدیل کنند.
در مقابل این جنایات و تخریبها، تبلیغات رسانهای گروه طالبان و بازیهای سیاسی که بین این گروه و برخی قدرتهای منطقهی جریان دارد، نباید ما را فریب دهد. جنگهای زرگری و رقابتهای ظاهری که گاه بین گروه طالبان و حامیان خارجی آنها مشاهده میشود، در حقیقت تنها بهمنظور توزیع غنایم و تثبیت قدرت این گروه در داخل افغانستان است. گروه طالبان با تکیه بر حمایتهای مالی و نظامی برخی کشورهای خارجی، بهطور پیوسته در تلاش است تا سلطهی خود را در افغانستان تحکیم کند. این حمایتها که بهطور مستقیم یا غیرمستقیم به تأمین منابع مالی، تسلیحاتی و اطلاعاتی طالبان منجر میشود، بهطور قابل توجهی قدرت این گروه را در برابر مردم افغانستان افزایش میدهد. بنابراین، باید در برابر هرگونه تلاش برای فریب و توهم دوستانه که از سوی رسانهها و سیاستمداران بهراه انداخته میشود، هوشیار باشیم. گروه طالبان هیچگونه وفاداری به مردم افغانستان ندارد و تنها بهدنبال حفظ ساختار قدرت خود از طریق اعمال خشونت، ترور و سرکوب است. هیچگونه تغییر در رفتار این گروه وجود ندارد و ما باید از پذیرش هرگونه طرح یا سیاستی که به نفع این گروه باشد، خودداری کنیم.
حافظهی تاریخی افغانستان باید همواره زنده نگهداشته شود تا از فریبخوردن در برابر روایتهای تحریفشده و سادهشدهی گروه طالبان جلوگیری کنیم. تاریخ کشور ما پر است از نمونههای که نشان میدهند طالبان چگونه با بهرهبرداری از ایدئولوژیهای خشونتآمیز خود، منافع شخصی و سیاسیشان را پیش بردهاند. از ممنوعیت موسیقی و هنر، تا سرکوب معترضان و فعالان مدنی و حتی مصادرهی منابع طبیعی و اقتصادی مردم، همه نشاندهندهی تلاشهای گروه طالبان برای تحمیل ساختار خود و حذف هرگونه نشانهی از تاریخ و فرهنگ افغانستان است. این گروه با این اقدامات خود نهتنها به حقوق مردم افغانستان آسیب میزند، بلکه در تلاش است تا هویت ملی و فرهنگی افغانستان را نیز از میان ببرد و تمامی ارکان جامعه را تحت سلطهی خود درآورد. هرکسی که به تاریخ افغانستان بنگرد، خواهد دید که هزینهی پذیرش و تساهل نسبت به طالبان، چه خسارتهای جبرانناپذیری را به مردم وارد کرده است.
تنها راه مقابله با این تهدیدات و جنایات، اقدام آگاهانه، مستند و همبسته است. ما باید بر اساس حقیقت و شواهد موجود، علیه این گروه مبارزه کنیم و بهدنبال احیای میراث فرهنگی، تاریخی و اجتماعی خود باشیم. حفظ کرامت، حقوق بشر و آزادیهای فردی و جمعی تنها در سایهی نظامهای پاسخگو، قانونمند و مبتنی بر حقوق بشر ممکن است. ما باید با حمایت از قربانیان، مستندسازی جنایات طالبان و ایجاد شبکههای رسانهای مستقل، فضایی ایجاد کنیم که در آن طالبان نتوانند همچنان به پیشبرد برنامههای خویش ادامه دهند. این راه نه تنها برای حفظ امنیت و آزادیهای مردم افغانستان، بلکه برای آیندهٔ روشن کشور و نسلهای آینده نیز ضروری است. اگر ذرهی شرف و حافظهی تاریخی در وجود ما باقی مانده باشد، نباید فریب تبلیغات فریبکارانهی گروه طالبان را بخوریم. این گروه تنها بهدنبال نابودی هویت، تاریخ و فرهنگ افغانستان است و باید در برابر آن ایستادگی کرد. برای دفاع از کرامت و آزادیهای مردم افغانستان، باید با همبستگی، شهامت و ارادهای قوی در برابر گروه طالبان ایستاد و اجازه نداد که این گروه با پوشش دین یا هر عنوان دیگری، جان و مال و عزت مردم افغانستان را بهطور کامل از بین ببرد.