طالبان پس از سلطه دوبارهشان در تمام شئونات جامعه محدودیتها و تغییرات شدید وضع کردند، نظام آموزشی کشور از این امر مستثنی نبوده و با تغییرات ایدیولوژیکی و رفتاری طالبان تبدیل به دستگاه ترویج افراطیت و جزم اندیشی شده است. طالبان با ایجاد بیست و یکهزار مدرسه در پی بازتولید نسل همزاد و هم سنخ خود هستند و تلاش دارند تا جوانان زیر سن ۱۲ را به این پایگاهها جذب کنند و سپس آنها را به عنوان سربازان افراطی، بی مصرف و خالی از فهم علوم واقعی و حقیقی دینی علیه هر فکر و جریان استفاده کنند که این عمل طالبان خطر کلان برای جامعه افغانستان، کشورهای منطقه و جهان خواهد بود.
بنیاد شهید احمدشاه مسعود روز پنجشنبه ۸ قوس با توجه به گسترش مدارس طالبانی و پیامدهای ناگوار آن محفل را با حضور جمعی کثیری از نخبگان، دانشجویان، علما برگزار کرد که در این محفل سخنرانان نخست به تاریخ مدارس از زمان پیامبر تا این عصر پرداختند و همچنین گفتند که دین اسلام برای تفرقه و کمکش نیست و یک دین همه جانبه است. در این محفل با بیان پیشینه مدرسه دیوبند ونصاب آن، همچنان گفته شد که مدرسه دیوبند انتحاری و جنگ طالبان در برابر نظام جمهوری افغانستان را حرام و غیر اسلامی خوانده بود.
پالیسی و اهداف مساجد و مدارس پاکستان
“پس از تجزیه پاکستان از شبه قاره هند در سال ۱۹۴۸ میلادی ۱۶۰ مدرسه بزرگ و کوچک شامل پاکستان و یا منتقل به خاک این کشور وجود داشت. این مدارس به غیر از نصاب تعلیمی به جهاد، نظامیگری و همچنان طبق منافع ملی پاکستان عمل میکردند در حالی که در مدرسه دیوبند هند جهاد و مبارزه نظامی مغفول بود مزاحم و مانع فعالیت های تعلمی خوانده میشد. ولی پاکستان برای تحقق چند اهداف مهم و اساسی از جمله مهارکردن هند، کنترل افغانستان و جزب کمک های کشورهای عربی این مدارس را تاسیس کرد.”
کسانیکه از این مدارس فارغ میشوند برای استادان شان القاب مقدس میدهند که در شان خدا است و تنها خدا به آن اوصاف متصف است. مثل:
- شیخ القرآن و الحدیث حضرت…
- جامع المعقول و منقول حضرت علامه…
- قطب الاقطاب والاوتاد حضرت قدس سره الشریف…
- بحرالعلوم و الفنون علامه زمان
- شیخ الشیوخ- کشف القلوب عالم دهر قیوم زمان
- حضرت اقدس مدظله العالیه
محصولات و فارغین این مدارس در مواجه با جامعه و زندگی انسان ها هستند که مبانی فکریشان قرار زیر است:
آرای علما و فقها و محدثین و مفسرین و استادان خود را عین شریعت معصوم و وحی منزل از جانب خداوند می دانند.
میان فقه اسلامی و معارف اسلامی که زاده علم و عقل بشر است و شریعت الهی که معصوم، وحیانی است تمیز نمی کنند.
اهل مطالعه، نظر و رای، تحقیق، تصنیف در هیچ علمی نمی شوند.
دروازه اجتهاد را مسدود میدانند و نظریات گذشته بدون دلیل تقلید کورکورانه می کنند.
در امور عقلانی به توسعه عقل فردی و جمعی باور ندارند از گذشته گان تقلید می نمایند.
در حل مشاکل اعتقادی- فکری و علمی مسائل جدیده ناتوان اند.
مردم نوشتن و خواندن زبان عربی و زبان مردم را ندارند.
اهل فن، اختراع و اکتشاف در علوم عقلانی و بشری نیستند.
مهارت های پر درآمد فارغین مدارس پاکستان و طالبان
جنگجویان بی مصرف و اجارهی برای هر مقصد و اهداف توسط هر گروه
مدرس، مدرسه های همسان به مرور زمان شده می توانند
امامت نماز پنجگانه را در یک بی برنامهگی کامل تعلیمی و تربیتی و دعوتی، اصلاحی و تصاحب می کنند.
خطبهای نماز جمعه را غیر راهبردی، بدون اهداف متعالی، سازنده و جهت دهنده و بیدارگرانه انجام می دهند.
مهارت حیله اسقاط و توزیع اسقاط متوفی، غسل و اندازه کفن میت.
مهارت بستن خطبه نکاح، فتوا طلاق و حلاله آن
مهارت در ختم قرآن کریم برای خوانین اهل میت تا چهل روز و خواندن هلاک
مهارت در محفل تولد طفل برای نامگذاری، اذان ششه و عقیقه
مهارت تعویذ نویسی، جن کشی باز کردن بخت
سربازب برای جنگ های فرقهی مذهبی گروهی قومی
با هر نوع چاپلوسی، فریب و تقلا از مردم نان بدست میآورند
پیامدهای ناگوار مدارس طالبانی در افغانستان
مدارس طالبانی به شکل قارج گونه گسترش یافته است و روایت های جنگ افزاری از تفاسیر قرآن و احادیث درست کردند در حالی که همه آیتها قرآن کریم در حول و حوش دفاع در برابر هجوم است و نه هجوم. طالبان با ایجاد این پایگاهها در پی تقویت بنیانهای نظامی و سیاسی شان از طریق منابع انسانی هستند و جوانان زیر سن ۱۲ سال را جذب میکنند تا در آینده ایدلوگ های خوبی افراطی برای این گروه باشند. طالبان با آوردن بدیل از نظامی آموزشی جوانان را به گونهی عمدی از دانش معاصر و مورد علاقهشان محروم کردند. یکی دیگر از پیامدهای ناگوار مدارس طالبانی استحاله فرهنگی است؛ چون طالبان به جز خودشان دیگر فرهنگ و تفکر را بر نمی تابند و نابود می کنند.
در سطح منطقه، منطقه به یک خطر فرهنگی و اجتماعی مواجه خواهد شد و همچنان بازتولید ترورسیم و بیشتر شدن اعضای این گروه برای کشورهای منطقه خطرساز است. با این حال طالبان به یک پشتبانی فکری نیاز دارند و این پشتیبان از طریق مدارس به خوبی شکل میگیرد.