نوشته: دکتر هجرت الله جبرئیلی
کوتاه گفتار ۱۸:
عنوان گفتار:
«اسلام؛ مفکورهی بومی و نظام جامع زندگی»
«اسلام یک مفکورهٔ بیگانه و وارداتی در افغانستان نبوده و نیست؛ بلکه مفهومی است که پس از مطالعه و درک عمیق روشن میسازد که اسلام تنها با روزه و زکاتدادن تکمیل نمیگردد، بلکه در یک جامعۀ اسلامی انسان باید در تمام شئون زندگی خویش قرآن و اوامر الهی را پیاده کند.
این مفکوره بیشتر توسط استادان افغان [ستانی] که در مصر تحصیل کرده بودند و با سازمان اخوانالمسلمین در تماس بودند، وارد افغانستان شد. چون من مسلمان بودم و پس از یک سلسله مطالعات دریافتم که جز اسلام هیچ نظام و هیچ قانونی نمیتواند زندگی معقول را تضمین کند، به این مفکوره پیوستم.
افزون بر آن، شمار زیادی از کتابهایی که در آن زمان وارد افغانستان میشد ــ مانند آثار سید قطب، محمد قطب، مولانا مودودی و دیگران ــ و نیز برخی رسالههایی که توسط افغانها نوشته میشد، سبب گردید تا این مفکوره را بیشتر بیاموزیم و درک کنیم.»
(حامد علمی، هفتهنامۀ مجاهد، شمارۀ ۱۴، ۱۷ سنبلۀ ۱۳۷۷)
مقدمه
شهید احمد شاه مسعود در گفتار خود بر این حقیقت تأکید میکند که اسلام در خراسان / افغانستان نه یک اندیشهی وارداتی بلکه یک باور ریشهدار تاریخی و فرهنگی است. او نشان میدهد که اسلام تنها در عبادات خلاصه نمیشود، بلکه یک نظام جامع زندگی است که همهی شئون فردی و اجتماعی انسان را در بر میگیرد.
این سخن در شرایطی مطرح میشود که گروههای مختلف سیاسی و فکری در افغانستان تلاش میکردند تا اسلام را فقط به یک ایدئولوژی سیاسی یا به یک سلسله مناسک فردی تقلیل دهند. مسعود با رد این نگاه، اسلام را به مثابه یک چارچوب کامل برای زندگی معقول، عادلانه و متوازن معرفی میکند.
توضیح کلیدواژهها
مفکوره بیگانه: اشاره به اینکه اسلام برخلاف نظریات برخی روشنفکران غربگرا یا جریانهای سکولار، یک اندیشهی خارجی یا تحمیلی بر افغانستان نیست.
جامعهی اسلامی: جامعهای که در آن، ارزشهای قرآن و اوامر الهی در همه عرصههای سیاسی، اجتماعی و فردی جاری شود.
اخوانالمسلمین: یک جنبش اسلامی معاصر که مؤسس آن حسن البناء بود. این جنبش بخشی از مفاهیم سیاسی-دینی اسلام را در چارچوب نوین مطرح کرد و بر تحرک نسل جدید مسلمانان جهان و به ویزه افغانستان علیه نظام سلطنتی محمد زایی و علیه کمونیسم و اشغال کشور توسط اتحاد جماهیر شوروی اثر گذاشت.
مطالعات و کتب سیدقطب، مودودی و دیگران: منابع فکریای که موجب آگاهی بیشتر نسل نهضتی ها و مجاهدان افغانستانی از اسلام سیاست اسلامی به گونه نظام مند شد.
توضیح جملات کلیدی
«اسلام یک مفکوره بیگانه و وارداتی در افغانستان نبوده و نیست»: اسلام در افغانستان ریشه تاریخی و فرهنگی عمیق دارد و جزء هویت ملی و دینی مردم است، نه اندیشهای تحمیلی.
«اسلام تنها بهروزه و زکاتدادن تکمیل نمیگردد»:
اسلام فقط مناسک عبادی نیست؛ بلکه یک نظام جامع و عملی برای ادارهی زندگی در همه گستره های زندگی اعم از فردی، خانوادگی، خویشاوندی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، بین الملی و بین الادیانی است.
«جز اسلام هیچ نظام و هیچ قانونی نمیتواند زندگی معقول داشته باشد»:
اسلام بهعنوان یک نظام الهی، برتر از تمام نظامهای بشری معرفی میشود و تنها راه سعادت و عدالت اجتماعی است.
«چون من مسلمان بودم و پس از یک سلسله مطالعات دریافتم که جز اسلام هیچ نظام و هیچ قانونی نمیتواند زندگی معقول را تضمین کند، به این مفکوره پیوستم.» : این جمله بیانگر عمق باور احمد شاه مسعود به جامعیت اسلام است. او پس از مطالعه و بررسی مکاتب و اندیشههای مختلف، به این نتیجه رسید که تنها اسلام میتواند نظامی عادلانه و عقلانی برای زندگی انسان فراهم سازد. در این نگاه، اسلام نه یک ایدئولوژی محدود و مقطعی، بلکه راهحل نهایی برای زندگی فردی و اجتماعی است. پیوستن او به این مفکوره نشان میدهد که تصمیمش فقط احساسی یا سنتی نبوده، بلکه بر پایهی مطالعه، تجربه و آگاهی دینی استوار بوده است.
نتیجهگیری
این گفتار قهرمان ملی نشان میدهد که او اسلام را بهمثابه نظام کامل زندگی میدید، نه فقط یک سلسله مناسک عبادی فردی. او معتقد بود که اسلام، برخلاف اندیشههای بیگانه، در افغانستان ریشهدار و بومی است و از طریق آگاهی، مطالعه و تجربه میتواند در ساختن جامعهی سالم و معقول بهکار گرفته شود.
همچنین این نگاه، نوعی بازتعریف اسلام سیاسی و اجتماعی است که در برابر تفکر سکولار و غربزده و همچنان اندیشه های محافظه کارانه از اسلام قرار میگیرد. مسعود با استناد به آثار اندیشمندان مسلمان معاصر، اسلام را نه تنها یک دین، بلکه یک راهحل جامع برای مشکلات خراسان/ افغانستان و جهان معرفی میکند.
از اینرو، این گفتار بیانگر پیوند ایمان دینی، آگاهی فکری و مبارزه سیاسی در شخصیت احمد شاه مسعود است؛ پیوندی که مبنای حرکت او در جهاد و مقاومت شد.