با بازگشت دوباره طالبان بهقدرت در افغانستان، بسیاری از مردم این کشور به زندهگی در زیر سایه ترس و ترور مواجه شدهاند. این رژیم جدید، با اعمال سرکوبگرایانه و محدودیتهای بیسابقه، نهتنها زندهگی روزمره افراد را تحت تأثیر قرار داده، بلکه بهطور عمده بهسلامتِ روانی جامعه آسیب رساندهاست. در این مقاله، به بررسی بحران روانی نیمی از جمعیت افغانستان که بهعلت اقدامات سرکوبآمیز طالبان رخ داده، میپردازیم.
تأثیرات سرکوب و ترس: طالبان با اجرای سیاستهای خود، زندهگی روزمره مردم را تحت تأثیر قرار داده و اجازه فعالیتهای معمول را به آنها نمیدهد. این اقدامات سرکوبگرایانه باعث ایجاد احساسات ترس، استرس و ناامنی در بین جامعه شدهاست. از جمله این تأثیرات میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
از دست دادن آزادی شخصی: مردم افغانستان تحت فشارهای جدی قرار گرفتهاند و از دستدادن آزادی شخصی و حقوق انسانی اساسی مثل حق به آموزش، کار و حتا حق زندهگی آرام نیز از آنان بهطور کلی گرفته شدهاست.
ترس از اعدام و آزار: موارد متعددی از اعدامها، آزار و شکنجههای وافرِ افراد توسط نیروهای طالبان بارها گزارش شدهاست که این امر نیز باعث ایجاد احساسات ترس و ناامنی بین مردم شدهاست/میشود.
تحمیل محدودیتهای فرهنگی: طالبان با اجرای سیاستهای فرهنگی محدودکننده، زندهگی مردم را تحت تأثیرِ فراوانی قرار دادهاند و ایجاد احساس عدم امنیت و از دستدادن هویت فرهنگی را به همراه دارد.
بحران روانی و روشهای مقابله: بحران روانی در افغانستان ناشی از این وضعیت سخت است و نیاز به رویکردهای متعدد و هماهنگ جهت مقابله با آن دارد. برخی از راهکارهای ممکن عبارتاند از:
ارائه خدمات روانشناسی: ارائه خدمات روانشناسی و مشاوره به مردم میتواند به بهبود وضعیت روانی جامعه کمک کند و افراد را در مواجهه با استرس و اضطراب بهدلیل شرایط فعلی حمایت کند.
آموزش و اطلاعرسانی: اطلاعرسانی مناسب و آموزش درباره روشهای مقابله با استرس و ترس میتواند افراد را در مواجهه با وضعیتهای سخت تربیت کند.
توسعه برنامههای حمایتی: سازمانهای غیردولتی باید برنامههای حمایتی و روانشناسی مناسبِ را برای افراد زیر سایه سیاه و شوم طالبان ارائه کنند، تا بتوانند با این وضعیت مقابله کنند.
نتیجهگیری: بحران روانی در افغانستان بهعنوان یکیاز نتایج ناشی از سیاستهای سرکوبگرایانه و تروریستی طالبان میباشد که تأثیرات گستردهای بر زندهگی روزمره مردم دارد. لازم است که توجه بیشتری به این مهم شود و برنامههای مناسبی برای مقابله با این بحران و بهبود وضعیت روانی جامعه اجرا گردد.